.
اطلاعات کاربری
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

انسان بطور فطری در جستجوی حقیقت و شناخت ماهیت راستین خویش و همچنین پیوستن به خداوند است .حتی اگر خود از آن آگاه نباشد.انسان تا وقتی که از اصل و منشا حیات خود دور است آرام و قرار ندارد، به همین دلیل اگر از آگاهی بالایی برخوردار نباشدممکن است برای کسب آرامش و احساس رضایت و رهایی از پوچی و بیهودگی به سمت ثروت ،عنوان و مقام و حتی مواد مخدر و .... روی آورد تا این درد و غم و جدایی و از خود بیگانگی را از یاد ببرد.آشفتکی ذهن انسان آنقدر است که به راحتی تحت تاثیر هر نیویی قرار می گیرد، هر فکری را فکر خود دانسته ناخود آگاه دوران عمر خود را برا اساس معیار های تعیین شده ای سپری می سازدو این چرخه ناقص نسل اند نسل ادامه می یابد بدون اینکه انسان بداند از کجا آمده است و به کجا می رود و چرا آمده است ، مگر روزی به خود آید و بزرگترین گام زندگی خود را بردارد و در جهت تکامل خود و شناخت نیروهای درون و برون خود به اندیشیدن و مراقبه دست بزند.

افرادی که در طول این مسیر حرکت می کنن بعدها اگر قصد کمک به دیگران و همنوعان خور را داشته باشند با ارایه روش های گوناگون مراقیه و مدیتیشن و ریلاکسیشن آنها را به نوعی از مسایل تکراری روزمره متوجه مسایل عمیق تر زندگی و جهان درونشان می سازد.

با شناخت دور و بر خویش و درون خود دریچه ای از جهان نوین بر روی ما باز می شو د و به تدریج آگاهی و نگرش شخص نسبت به زندگی به وجود می آید و انسان به ارزش های والای خود به عنوان یک ابر مخلوق وتوانایی های نامحدود خود پی می برد و در می یابد که در کلام او قدرت خلاقیت سرشاری نهفته است که در هر لحظه این حق را دارد که سرنوشت خود را تغیر دهد. زمانی که انسان می خواهد دنیای ورای خود را بشناسد یا در اصطلاح به جهان های غیر مادی و متافیزیکی سفر کند و با آنها اشنا شود نیاز به انرژی دارد در صورتی که موفق نشود متوجه کمبود انرژی خود گشته و آنوقت است که در می یابد ارزش انرژی در متافیزیک همانند ارزش پول در جهان مادی است و سعی می کند راههای کسب انرژی و جلوگیری از هدر رفتن آن را بیابد.

انسان در اثر احساس آرامش و تعادل ذهنی ناشی از متافیزیک در می یابد که این سووالات اساسی زندگی اوست که همیشه در ذهن هر انسانی هست

من کیستم ؟ به کجا می رم؟ هدفم از آمدنم چیست؟؟؟؟؟؟؟/

هر کس با اهداف مختلفی به متافیزیک روی می آورد بسته به نظرات شخصی خودش انتظارات خاصی دارد بعضی برای آرامش ، بعضی برای کنترل افکارشان.برخی احساس می کنند که با پرداختن به چنین تمریناتی و تجربیاتی می توانند می تواتند احساس رضایت بیشتری را تجربه کنند.حتی می توان با دستیابی به مراتب بالای آگاهی ارتباط خود را با مخلوق بهتر و خوب تر کند.

انسان موجودی سیری ناپزیر است و همیشه نیاز به چیزی دارد که بتواند خلاء درونی خود را پر کند و احساس آرامش و سرور حقیقی بکندو تا به آن هدف عالی نرسدآن نیاز و آن خلاء پر نخواهد شد. آن نیاز حقیقی که می تواند خلاء انسان را پر کند چیزی بجز خداوند نیست.

تا زمانی که انسان نفهمیده که خود وجودی از جلوه خداست آن ارامش زیبا را درک نخواهد کرد.هر هدفی بجز خداوند توهم است.

آیا تا به حال فکر کرده ایم هدف از خلقت انسان چه بوده است؟؟؟

آیا بجز این بوده که خدایش را بشناسد و به آن برسد ، به آنی برسد که منصور حلاج رسید؟ (اناالحق)

اصلا رستگاری انسان در چیست؟

روح انسان یک روح کامل از هر لحاظ است چون جلوه ای از وجود خداوند است که می توان با آن با پروردگار خود تماس حاصل نمود.با شناختن ابعاد دیگر زندگی می توانیم در کسب آگاهی که سرشت حقیقی انسانهاست خود را بهتر بشناسیم ،خداوند را در وجود خود ببینیم .می توان با این شناخت موجب اتحاد نیروهای فیزیکی و متافیزیکی گشت در این صورت است که زندگی موفقی چه از لحاظ فیزیکی و چه از لحاظ متافیزیکی خواهیم داشت.

صحبت از روح انسان است روحی که موجب تعالی بشر می شود روح آرمانگرای هر انسانی باید بتواند پرده از وجود نامریی و متافیزیکی خود بردارد.در متافیزیک دیدها عوض می شو و انسان جهان را با یک دید دیگر می بیند البته نه به این سبکی که الان می بینیم .دیدها وسیع گشته وقتی انسان به مرحله ای از متافیزیک برسد که بتواند فرافکنی روح را انجام دهد و بتواند روح را از بدن خود به اختیار خود خارج سازد آنوقت است که می بیند چهان و انرژی های کیهانی چگونه به بدن وارد می شوند ، در آن موقع است که می بیند بدن ما فقط این کالبد فیزیکی نیست و می تواند هاله اطراف بدن را ببیند و حتی محل های ورود و خروج انرژی را (چاکرا) درک می کند .دنیای پر رمز و راز متافیزیک می تواند ما را به نبض جهان وصل کند .

وقتی ما بتوانیم کالبد ها و جهان های وابسته با این کالبدها را بشناسیم با عشق بیشتری به دنبال حقیقت رفته وقتی انسان از کالبد فیزیک به متافیزیک و بعد به کالبد عللی و بعد به کالبد ذهنی سفر می کند می فهمد که در این جهان چقدر نا آگاه است .از آنجا هر چه بیشتر به کالبدهای بالاتر مثل روحی و الهی و آسمانی سفر کنیم می بینیم که هیچ تر از هیچ هستیم ، و اونوقت هست که قدرت خداوند را نه اینکه می فهمیم بلکه درک می کنیم .

ما با این شناخت می توانیم خود آگاه ونا خود آگاه درونمان را با هم هماهنگ کنیم .نا خود آگاه انسان بر تمام حقایقی که تا کنون تجربه کرده ایم واقف است این شناخت به خود ،معرفت نسبت به خویشتن را که اولین قدم در فرآیند درگرگونی است را به همراه می آورد .ابتدا باید بخواهیم و این بزرگترین قدم محسوب می شود ، بعد از آن باید جهان پیرامون خود را با دید وسیع تری ببینیم و با جزییات بیشتری درکش کنیم سپس به خود و درونمان توجه کنیم بعد از آن است که من های درونمان شکسته می شود و هویت اصلی و ذات حقیقی نمایان می شود که همان ذات یا هویت معنوی می باشد و در این هنگام است که با عشقی عجیب به زندگی ادامه می دهیم و دید خود را نسبت به زندگی عوض می کنیم .

زمانی که بتوانیم دیده بصیرت خود را باز کنیم (چاکرای ششم به نام علمی آجنا) دیگر من نیستم بلکه من خدایی هستم ، من با خدا جمع می شم و می شویم ما.

متافیزیک و علوم ماورایی علمی است که ما را به دستیابی به سطوح بالاتری از خود آگاهی که از ناخود آگاهمان نشات می گیرد که همان ذهن باطنی ما است کمک می کند.می توان جنبه های مختلف شعور کیهانی (فرا آگاهی) را تجربه کرد و انرژی که از این راه بدست می آوریم را در زندگی روزمره به کار گیریم و آشکار کنیم .برای این هدف باید تمرین کردوباید برای رهایی تلاش کرد.

آقای س.ن گویانکا S.N . Goenka که مبدع سبک ویپاسانا (نوعی مراقبه ) می گوید:رهایی تنها با تمرین به دست می آید و نه هر گز با مباحثه محض.

مطمئنا همه می توانند اگر باور داشته باشندکه می توانند.

باید بتوانیم خدا را در وجود خودمان پیدا کینم آن وقت است که درهای رحمت و عشق خاوند برایمان گشوده می شود .

باید بدانیم که می توانیم بر هر مشکلی فائق آییم چون وجود مشکلات و مبارزه با آنها هست که نشانه زنده بودن می باشدباید در هر شرایطی راه خود را پیدا کرده و مشکلات را کوچک و اهداف رابزرگ تر کنیم .

این پتانسیل درونی انسان است که او را از دیگر مخلوقات جدا کرده پس اگر بخواهیم می توانیم چون ما روح خداوند و جنسی از خود خدا هستیم

و این نکته هم که من در تجربه زندگی شخصی خودم بوده

هیچ هدفی تنها با ندیشیدن و ارزوی آن را داشتن به دست نمی آید، باید گام برداشت ،باید تمرین کردو مهمتر از همه بایدعشق داشت.

جهت آموزش متافیزیک با ایمیل Mostafa30@gmail.com تماس حاصل بفرمایید لطفا نام و نام خانوادگی و شماره تماس خود را گذاشته تا سریعا با شما تماس حاصل شود.


 



:: موضوعات مرتبط: متافیزیک , ,
:: بازدید از این مطلب : 2093
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
.

تسخیر روحی به خودی‌خود، پدیده‌ای شوم و خطرناک نیست. آنچه این تجربه را خوب یا بد می‌کند نوع و ویژگی‌های روح مسلط است. اگر آن، شیطانی و پلید و دارای هواهای نفسانی باشد، خلق و خوی میزبان رو به انحطاط می‌رود و اگر روح میهمان متعالی و پاک باشد، صفات خوب و متعالی در فرد تسخیر شده، ظهور خواهد کرد. تجربه تسخیر توسط ارواح متعالی آن‌چنان مورد توجه بسیاری از صوفیان و سالکان در دوران‌های مختلف قرار گرفته است که برخی از مکاتب و جریان‌های باطنی تنها یا یکی از راه‌های وصول به معبود را، تسخیر موقت یا دائمی‌ توسط نیروهای الهی دانسته‌اند.
تسلط نیروهای الهی به انسان گاه به عنوان نازل شدن و حلول روح‌القدس تعبیر شده است. در کتاب مقدس برای تسخیر شدن توسط روح‌‌القدس تعابیری چون «روح بر او قرار گرفت»، «بر او نازل شد» یا «از آن پر شد»، به کار رفته است. فارغ از این‌که نازل شدن روح‌القدس دقیقاً به معنای تسخیر شدن و طبق مکانیزم آن صورت می‌گیرد یا خیر، در یک مورد مشترک هستند، « ایجاد تغییراتی موقت یا پایدار بر اثر ارتباط میان دو روح، روح‌القدس و روح انسان».
در برخی از محافل معنوی که به طور جدی‌تری خواستار نزول روح‌القدس هستند، پدیده‌های عجیبی اتفاق می‌افتد. فارغ از آنکه روحی که در آن مجلس نزول می‌کند، روح‌القدس است یا روحی دیگر، در این محافل پدیده‌هایی به وقوع می‌پیوندد که حالتی از تأثیر عمیق ارواح بر انسان است. «ویلیام سارجنت» در کتاب خود روح‌های تسخیر شده، نقل می‌کند: «در محفل یک گروه مذهبی که قصد برخوردار شدن از روح‌القدس را داشتند چند صندوق بود که درون آنها خطرناک‌ترین مارها و افعی‌های سمی‌ قرار داشتند. اعضای گروه شدیداً از نزدیک شدن به این صندوق‌ها هراس داشتند، مگر در لحظاتی که به گفته خودشان شواهد نزول روح‌القدس به مجلس و تصرف کالبد افراد توسط او مشاهده می‌شد. زیرا در این لحظات روح مقدس افراد را از خطر حفظ می‌کرد. پس از دیدن شواهدی بر نزول روح مقدس، اعضای گروه، مارها و افعی‌ها را بر روی دستان خود قرار می‌دادند، بدون آنکه آسیبی به آنها برسد.»
اما آنچه اغلب در عمل اتفاق می‌افتد، تسخیر شدن توسط ارواح شیطانی است، نه ارواح متعالی. عواملی که موجب جذب ارواح متعالی می‌شود و نیز قوانینی که بر ارتباطات ارواح متعالی حاکم است، حوزه ارتباط آنها را گاهی محدودتر از ارواح شیطانی می‌کند. ارواح متعالی کاملاً بر طبق توافق و رضایت فرد می‌آیند اما ارواح شیطانی از کوچک‌ترین منافذ برای نفوذ به درون حوزه ادراکی و انرژیایی انسان و فشار آوردن و در نهایت غلبه ‌بر روح فرد استفاده می‌کنند. این منافذ ممکن است در اثر برخی گناهان ایجاد شده باشد. افرد به طور غیرارادی حرف‌های کفرآمیز می‌زد، از حمله‌های موجوداتی ترسناک به بدنش و ... می‌گفت. این حالتش پس از مدتی غیبت ناگهانی او از خانه و خیانت او به همسرش آغاز شده بود. از مهم‌ترین عواملی که منافذی را در حوزه ادراکی و انرژیایی انسان باز می‌کند و دری مطمئن برای ورود ارواح شیطانی است، اهانت، ضدیت و مخالفت با روح خداوند است. این قبیل اعمال حمایت روح خداوند را از فرد برمی‌دارد و او را در معرض هجوم ارواح شیطانی قرار می‌دهد. از دیگر عللی که باعث وقوع تسخیر روحی می‌گردد، حضور افراد در میان جمع‌ها و مجالس احضار ارواح است. به علت سوء‌نیت حاضرین در جلسه، حضور ارواح ناپاک در آن جلسات زیاد است و به علت حالت پذیرش بالای حاضرین در آن شرایط، هجوم آنها به کالبد و حیطه ذهنی و روحی حاضرین بیش از مواقع دیگر می‌گردد.
اعتقاد به تسخیر موقت یا دائم توسط ارواح شیطانی در بسیاری از نقاط دنیا ریشه‌های کهنی دارد. اخبار بسیاری از چنین تسخیرهایی توسط ارواح ناپاک وجود دارد. محققین علوم روحی معتقدند که تسخیر روحی تنها با توافق میان دو روح انجام می‌شود. این توافق ممکن است در حالت هشیاری و یا ناهشیاری انجام شده باشد که حاصل هم قصدی و شباهت‌های میان دو روح است. انسان از طریق اعمال و رفتارش پذیرش خود را برای دسته‌ای از ارواح اعلام می‌کند و این برای ارواح هم قصد، چراغ سبزی است.
پدیده تسخیر روحی برخلاف برخی از پدیده‌های مافوق‌طبیعی مانند خروج از بدن آگاهانه، انتقال اراده، شفا دادن، الزاماً احتیاج به قدرت باطنی ندارد. البته انسان‌هایی هستند که با اراده، کالبد خود را در اختیار ارواح قرار می‌دهند و اعمال عجیبی از این طریق انجام می‌دهند. اما تجربیاتی وجود دارد که در آنها پدیده تسخیر برای افراد معمولی (از لحاظ دارا بودن قدرت‌های باطنی) یا کسانی که برای آن قصدی نداشته‌اند، اتفاق افتاده است. در این افراد یک ویژگی یا خصوصیت وجود داشته است: «پذیرش بالا برای یک طیف از ارواح که این پذیرش در افکار و اعمال آنها دیده می‌شود و از نگاه ارواح نیز نادیده نخواهد ‌ماند».
میان ارواح، ارتباطاتی با اشکال و دلایل گوناگون و شدت و صفت‌های متفاوتی وجود دارد. گاهی این ارتباطات نامحسوس‌اند اما آثار ملموسی بر جای می‌گذارند، مانند اغلب پاداش‌ها یا مجازات‌هایی که از جانب فرشتگان به انسان می‌رسد. گاهی ارواح درحالتی که تجسد یافته‌اند از دنیای مردگان باز می‌گردند و با انسانی زنده به گفتگو می‌پردازند. گاهی نیز ارتباط میان دو روح تنها در یک ارتباط ذهنی یکطرفه باقی می‌ماند برای مثال چه بسا روح یکی از عزیزان ما قصد رساندن مطلبی به ما داشته باشد اما ما قادر به درک آن نباشیم. در این‌صورت ممکن است روح مجبور شود برای رساندن پیغامش به رؤیای فردی دیگر برود و پیغامی به ما بدهد. اما از پدیده‌هایی که در طی آن دو روح به شدت به‌هم نزدیک می‌شوند و ممکن است هر دو حضور یکدیگر را حس کنند، با هم حرف بزنند، حتی روحی کالبدش را در اختیار روح دیگر قرار دهد، تسخیر روحی ا‌ست، که در طی آن روحی مسخر و فرمانبردار روحی دیگر می‌گردد. این پدیده در صورتی که روح مسلط، روحی پلید و شیطانی باشد از ترسناک‌ترین و خطرناک‌ترین نوع از انواع ارتباطات روحی است. به‌طورکلی در تسخیر روحی، روح مسلط هر چه بگوید و بخواهد روح و کالبد میزبان اطاعت خواهد کرد و حتی ممکن است وادار شود که کالبد خود را ترک کرده و به روح مسلط واگذار کند.
تسخیر روحی از جهت اندازه تسخیر، مدت تسخیر و روح تسخیر کننده، انواعی گوناگون دارد. در ضعیف‌ترین نوع تسخیر روحی ارتباط میان دو روح در سطح تسخیر افکار روح میزبان است و در بالاترین سطح، روح مسلط وارد کالبد جسمیِ روح میزبان می‌شود.
ارتباط در سطح افکار به این معنی است که روح تسخیرکننده، افکار و خواسته‌هایش را به میزبانش القا می‌کند و مسیر ذهنیات و تفکرات او را به دلخواه خود و در حد توانش و به اندازه‌ای که روح میزبان به‌آن اجازه می‌دهد دگرگون می‌کند. در این حالت میزبان گاه تصور می‌کند آن ذهنیات، امیال و مقاصد خودش است و گاهی متوجه فشاری خارجی و افکارش می‌گردد. اما قادر به سرپیچی از آن نیست یا اصلاً میلی به سرپیچی ندارد.
سطح دیگر تسخیر روحی «مس» روحی است. در مس روحی، بین دو روح لمس و تماس ایجاد می‌شود و بخش‌هایی و یا کل کالبد یک روح، روحی دیگر را لمس می‌کند. در این سطح روح مسلط، قدرت بیشتری در وادار ساختن فرد میزبان بر انجام کار دارد. در حقیقت او خودش از طریق کالبد جسمی میزبان عمل می‌کند و در این زمان گویی میزبان به‌طور جزئی یا کلی منفعل می‌گردد. یکی از معانی مس (روحی) دیوانگی است. در صورتی‌که روح مسلط، روحی شیطانی باشد، یکی از آثار آن لمس، جنون‌ و دیوانگی است.
این جنون و دیوانگی اشکال گوناگونی دارد. اما آنچه آن را از دیوانگی‌هایی‌ که ناشی از لمس ارواح نیست، جدا می‌کند، ضدیت یافتن فرد با خداوند در حین دیوانگی است. چه بسا کسانی باشند که به تشخیص متخصصین (اعصاب و روان)، بیمار روانی و دیوانه باشند اما هیچ کلام کفرآمیز یا رفتاری برضد خداوند از آنها دیده نشود، این جنون‌ها ممکن است دلایلی دیگری چون شوک شدید داشته باشد. در نمونه‌ای مردی به تشخیص یک پروفسور و محقق در زمینه تسخیر روحی به‌وسیله ارواح شیطانی،‌ توسط روحی تسخیر شده بود. او در حین حالات دیوانگی‌اش حرف‌های اهانت‌‌آمیز و کفرآ‌‌‌‌لود می‌زد و در هنگامی‌که ارواح شیطانی رهایش می‌کردند، به گریه می‌افتاد و عنوان می‌کرد که او تقصیری ندارد و قصدی به گفتن آن حرف‌ها نداشته است. در این نوع دیوانگی، شخص نسبت به علائم و نمادهای مقدس واکنش‌های شدید و منفی دارد و حتی می‌ترسد و تمسخر و اهانت به اسامی و نام‌های مقدس و جریان‌های الهی از نشانه‌‌های شاخص رفتاری اوست.


از آنجا که تسخیر روحی توسط روحی پلید می‌تواند موجب انواع بیماری‌ها شود، تمرکز برخی از روش‌های درمانی نامتعارف بر بیرون راندن این نوع ارواح از بدن میزبان است.

میان دو سطح تسخیر روحی تسلط برافکار و لمس میان روح که به استحواذ روحی و مس روحی معروف است، تفاوت‌هایی وجود دارد. این تفاوت‌ها از بُعد انرژیایی به‌این شکل است که روح میهمان (تسخیرکننده) با کمک امواج روانی ـ ذهنی‌اش، برروی هاله و ذهن میزبان اثر می‌گذارد و ممکن است باعث گردد که میزبان تصویری را ببیند که او می‌خواهد و صدایی را بشنود که او خواسته است، در این حالت گویی روح میهمان در کنار میزبان ایستاده و همچون عملی که در هیپنوتیزم انجام می‌شود، افکار و خواسته‌های خود را به ذهن او القا می‌کند. این نوع تسخیر کامل نیست.
در مس روحی، هاله‌های دو روح درهم تداخل می‌کنند. در تداخل نه فقط ذهن بلکه تمام جسم و روان میزبان را تحت اختیار قرار می‌گیرد. تداخل می‌تواند موقت یا دائم، زاویه‌ای و یا کلی باشد.
در تداخل موقت، روح برای مدت کوتاهی، حتی چند دقیقه تسخیر می‌شود. در زاویه‌ای ممکن است یک دست یا تنها گلوی میزبان تسخیر شده باشد. نمونه تسخیر زاویه‌ای مدیوم‌های نویسا (مدیوم‌هایی ‌که قلم بدست می‌گیرند و روح با حرکت دادن دست آنها، می‌نویسد) و مدیوم‌های صوت مباشر (مدیوم‌هایی که اغلب در حالت بیهوشی، ارواح از طریق گلو و تارهای صوتی، آنها صحبت می‌کند) هستند. در میان مدیوم‌های نویسا، مدیوم قدرتی برای حرکت دادن یا توقف دستش حتی با کمک چند نفر هم ندارد.
در بالاترین سطح تسخیر روحی، روح میزبان از کالبد خارج می‌شود و روح مسلط به‌درون کالبد جسمانی او داخل می‌شود، این تسخیر کامل است. هیچ نوع سرپیچی از طرف میزبان وجود نخواهد داشت. و تماماً فرد دیگری در کالبد میزبان ظهور خواهد یافت. زمان تسخیر به توافق دو روح انجام می‌گیرد و تا زمانی است که روح مسلط، خواسته‌هایش را به انجام برساند. برخی می‌گویند: «گروهی که بیش از دیگران نسبت به تسخیر کالبد آسیب پذیرند، کودکانی هستند موسوم به کودکان نور، اینها کودکانی‌اند که به علل گوناگون مرگ تقریبی را تجربه کرده‌اند و طی خروج موقت روح از بدنشان، روحی دیگر کالبد آنها را اشغال کرده است. البته این موضوعی قطعی و همیشگی نیست. زیرا در طی زندگی و مرگ، ارواحی از کالبد و روح انسان محافظت می‌کنند و این موارد تنها هنگامی اتفاق می‌افتد که توافقی میان روح کودک و روح مسلط باشد و این توافق در هنگام مرگ تقریبی کودک، عملی‌می‌شود».
تجربیات تسخیر روحی نشان می‌دهد که بسیاری از نمونه‌ها در میان افراد بزرگسال بوده است و نه کودکان و این نشان‌دهنده آن است که این امکان وجود دارد هر کس از زن و مرد، و کودک و بزرگسال در معرض چنین تجربه‌ای قرار بگیرد و این پدیده مختص سن و جنسیت خاصی نیست.



:: موضوعات مرتبط: متافیزیک , ,
:: بازدید از این مطلب : 1834
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
.

نيروي عظيم درون انسان - T.N.T
اثري از: موسسه انگيزش موفقيت امريکا
تي . ان . تي چيست ؟
تي . ان . تي توانايي است ؛ توانايي بس سازنده و خدادادي ذهن . همه انسان هاي موفق دانسته يا ندانسته از اين قدرت استفاده کرده اند ؛ زيرا موفقيت بدون آن حاصل نمي گردد .

جان کلام اينکه آنچه به شکل افکار و احساسات در ذهن خود جاي مي دهيد متعاقبا در جهان شکل ملموس به خود مي گيرد . بنابراين بايد اين حقيقت اساسي را بپذيريد که وقتي افکارتان تغيير کند رويدادهاي جهان برون شما نيز تغيير خواهد کرد .

فردا همان خواهد شد که امروز انديشيده ايد

شناخت تي . ان . تي :

يکي از مهمترين نکات در شناخت نيروي تي . ان . تي باور کردن آن است . تلقين , تأثيري فراوان بر ذهن شما دارد , به آن بگوييد تو مي تواني , تومي تواني ومي تواني , بي ترديد کل دستگاه ذهني شما به کار خواهد افتاد . درک قدرت نيروي عظيم انساني تي . ان . تي براي مقابله با دشواري ها ي جهان کنوني ضروري است . خود را در برابر افکار و احساسات منفي ديگران نيز بيمه کنيد .

تغيير نگرش :
براي آشکار کردن نيروي تي . ان . تي دروني به تجزيه و تحليل خود بپردازيد , شماي امروزي نتيجه تفکرات ديروزي خود هستيد تجارب گذشته خوب يا بد , همه در ذهن شما ثبت شده است , و در حافظه تان باقي است . چه بتوانيد آنها را به خاطر بياوريد و چه نتوانيد . افکار خوب رويداد هاي خوب را جذب مي کند و افکار بد رويداد هاي بد را .

هر آنچه اکنون برايتان رخ مي دهد ريشه در گذشته شما دارد . بايد تجارب گذشته خود را مرور کنيد و تمام افکار و واکنش هاي هيجاني غلط را از ذهنتان بيرون بريزيد.

با خود انديشيدن :

وقتي نخستين بار فهميدم که با فکرهايي که مي کنم تجارب نا خوشايندي را بسوي خود مي خوانم واقعا تکان خوردم ؛ تا آن زمان مانند بسياري از افراد , ديگران و شرايط خارجي را عامل وضع نابسامان خود مي دانستم فکر مي کردم در آنچه برايم رخ مي دهد تقصيري متوجه من نيست و با همين فکر آلام خود را تسکين مي دادم .

 

اسرار انسانهاي بزرگ :

به راستي آن چيست که انسان هاي بزرگ را بزرگ مي کند ؟ آيا همان چيزي نيست که آنها خود را در حال داشتن و به دست آوردنش تصور و تجسم مي کنند . آنها به خود اين جرأت را مي دهند که دست آوردهاي عظيمي را براي خود قائل شوند و در همين حال نيروي دروني آنها روي اين تصويرها و تخيلات کار مي کند و در نهايت آنها را بدانچه که مي خواهند مي رساند .

 

براي بزرگ بودن بايد بزرگ انديشيد

کاملا مشخص است آنهايي مي توانند از اين قدرت خويش استفاده کنند که در زندگي براي خود سمت و سوئي دارند . مي دانند مقصدشان کجاست و چگونه مي توان به آن رسيد , آينده خويش را تصوير کرده و با قاطعيت و ايمان در مسير آن گام مي نهند .

منش و رويه اين افراد خيلي زود به ديگران نيز سرايت مي کند در حقيقت برنامه ريزان و اقدام کنندگان آينده , همين ها هستند . در حالي که بيشتر مردم دنباله رو اينان هستند براي رهبر بودن بايد قدرت درون خويش را کشف کنيد

قانون جذب :

قانون جذب فقط چيزهايي براي شما خواهد آورد که تصوير کنيد

اگر چيزي را به مدت کافي به وضوح و با اطمينان کافي تصور کنيد به حقيقت خواهد پيوست . نيروي تي . ان . تي درون شما مطيع بي چون و چراي دستورهاي شماست و آنچه را خواهان آن هستيد يا آنچه را که از آن مي ترسيد بدون توجه به اين که خوب است يا بد به شما خواهد داد . تصميم بر عهده شماست , شهامت مطالعه و بررسي خود و کشف معايب و ضعف ها بسيار مشکل بوده و کوشش براي ديدن خود آنطور که ديگران مي بينند مستلزم بردباري , حلم و صداقت بسيار است .

 

سپرهاي دفاعي :

هرگز براي يک لحظه هم که شده فراموش نکنيد که زندگي يک قضيه ي منطقي است

در جهان علت ها و معلول ها زندگي مي کنيد و در اين جهان هيچ چيز به تصادف رخ

نمي دهد در حقيقت اسباب آنچه برايتان رخ مي دهد را خود شما با تفکرتان چه مثبت و چه منفي فراهم مي کنيد .


درک نيروي تي . ان . تي :

بعد از اين حتي اگر چيزي به نظرتان غير ممکن آمد هرگز نگوييد که غيرممکن است نگذاريد ذهنتان در تفکر محدودي که آلوده به پيش داوري است باقي بماند . ذهن خود را از خشم خصومت نفرت و واکنش هاي هيجاني منفي رها کنيد اين افکار جلوي پيشرفت شما را مي گيرد .

 

غربال کردن تصاوير ذهني :

شما از همه چيز, هم چيزهاي خوب و هم از چيزها ي بد عکس مي گيريد و آنها را با احساسي که در آن لحظه داريد در ذهن خود انبار مي کنيد . آنچه در ذهن تصوير مي کنيد چنانچه با نيروي سازنده ي دروني تان همراه شود مي تواند چيزي را که از آن مي ترسيد يا دوست داريد , برايتان به ارمغان آورد به همين دليل است که به اين نيروي دروني تي . ان . تي مي گوييم که بسته به سازنده بودن تفکر شما يا مخرب بودن آن براي شما يا عليه شما کار مي کند . هر طور خود را از ذهن و دل تصوير کنيد همان خواهد شد . جايگزين کردن تصويرهاي درست به جاي تصويرهاي غلط مستلزم مرور در گذشته است . گذشته اي که تصويرهاي غلطي همچون ترس , نگراني و نفرت در آن شکل گرفته اند حتي اگر اين مرور برايتان ناخوشاند باشد براي يک بار هم شده دوباره به آنها توجه کنيد .


نيروي خالق درون :

عزم کنيد هر روز مدتي را مشخصا به منظور آرام کردن بدن و ذهن خود کنار بگذاريد . اگر حاضر باشيد روزي پنج تا ده دقيقه صبح , بعدازظهر و شب به تمرين براي فرا گرفتن تکنيک آرام سازي بدن و ذهن , اختصاص دهيد ؛ جان جديدي به خود خواهيد دميد . و خواهيد توانست آن نيروي خلاق درون خودرا در اختيار گيريد با سه بار تکرار در هر روز چنان برايتان آرامش يافتن و رها کردن افکار گوناگون عادت خواهد شد که خواهيد توانست هر وقت بخواهيد فورا بنشينيد و آن را مرحله به مرحله انجام دهيد .

 

آرامش :

آرامش داشته باشيد زندگي و جهان را به خاطر افکارو اعمال ديگران برخود سخت نگيريد , کوشش نکنيد پيش از اينکه فرداهايتان برسند همين امروز آنها را زندگي کنيد .

 

بايد يا نبايد :

چند بار به خود گفته ايد بايد يا نبايد ؟ نيروي سازنده دروني نمي تواند به طور مغناطيسي چيزها را جذب کند مگر اينکه با تصميم گيري شما مغناطيس شود و شما بايد اين نيروي مغناطيس ذهن خود را در جهتي که مي خواهيد هدايت کنيد . وقتي از نظر ذهني و هيجاني در برابر خود مي ايستيد , نيروهاي مغناطيسي خود را سردرگم , مات و حتي نابودمي کنيدوذهن وجسم بي جهت , فقط شرايط بي جهت و هدف فراهم مي کند. اگر مي بينيد که نمي توانيد تصميم بگيريد احتمالا به اين علت است که با انديشه ها , عادت ها و خواسته هايي قديمي دست به گريبان هستيد که حتي وقتي نداي دروني مي گويد آنها را کنار بينداز نمي توانيد نيروهاي پراکنده را مجددا سازمان دهي کنيد .

تصميم بگيريد و مستقيم به جلو پيش رويد .

فقط دو راه داريد مي توانيد يا سعود کنيد يا سقوط . اکنون لحظه تصميم گيري است راهي براي خروج نيست , راهي براي بازگشت نيست هيچ راهي جز راه جلو وجود ندارد از خود واقعي درونتان دستور بگيريد از دستورات آن پيروي کنيد هر چقدر که در لحظه کنوني مشکل باشد از کساني که به آنها بدي کرده ايد معذرت خواهي کنيد همه خشم ها و نفرت ها ي گذشته را بزدائيد ذهن خود را ازترسها و موانع گذشته پاک کنيد تا مجرائي براي افکار خوب شود و بتواند به شما کمک کند چيزهاي خوب را به خود جذب کنيد .

تصميمات زاده شجاعت است و شجاعت از ايمان به خود و نيروي خدايي درون حاصل مي شود .

 

دشمن شماره يک شما :

فکر مي کنيد چه کسي يا چيزي دشمن شماره يک شما است ؟

آن دشمن ترس است بيشتر ترس هاي شما از کودکي به جا مانده است اگر مي بينيد از برخورد و رويارو شدن با موقعيت هايي که در زندگي تان پيش مي آيد مي هراسيد و اجتناب مي کنيد دليل آن ترسوتر بودن شما نسبت به افراد ديگر نيست ؛ بلکه تنها دليلش اين است که شما کنترل کمتري بر هيجانات خود داريد . وقتي ترس بر شما غلبه مي کند خود را چه جسماني و چه رواني آسيب ديده تصور مي کنيد و ضميرناخودآگاه تان که بر اساس اين تصوير عمل مي کند سبب مي شود سوژه مورد ترس اتفاق افتد . هربار که بگذاريد اين ترس بر شما مسلط شود بيشتر به آن اجازه داده ايد تا در اختيارتان گيرد علاوه بر اين تصوير ترس در شما قوي تر مي شود و ضمير ناخودآگاه تان اجازه مي يابد تا تصويرهاي نا خوشايند را در زندگي خارجي شما به حقيقت تبديل کند .

 

نخستين گام :

نخستين گام براي راندن ترس از ضمير خود رويارو شدن با آن است اگر اين ترس را با دقت بررسي کنيد ذهن هوشيار شما اختيار را به دست مي گيرد اما هنگامي که ترس بر شما مسلط باشد , بندرت امکان دارد که بتوانيد احساس هاي هيجاني را در اختيار بگيريد زيرا واکنش هيجاني بسيار قوي است . بينديشيد که بايستي چگونه واکنش نشان ميداديد آنگاه تصويري ذهني از خود ايجاد کنيد که در آن بر ترس ها فائق آمده ايد و همان کاري را مي کنيد که ذهن هوشيار شما دستور مي دهد .

 

نيروي حيات بخش :

ايمان تنها يک کلمه نيست بلکه نيرويي است قطعي , حيات بخش , توانا کننده و داراي قدرتي پويا که شرايط را جذب مي کند و افراد را به جنبش و عمل وا مي دارد عمل کنندگان جهان همه با ايمان به حرکت درآمده اند .

 

ايمان سرچشمه موفقيت است

اگر ايمان و اعتماد به نفس هردو براي شما کار کند هرگز شکست نمي خوريد با به کار گرفتن نيروي ايمان مي توان کارهايي کرد که شبيه معجزه اند همه اختراعات بزرگ فقط حاصل ايمان هستند انديشه هاي خويش و توانايي عملي کردن آن انديشه ها را باور کنيد فراموش نکنيد که نيروي سازنده شما تا هنگامي که به آن ايمان نداشته باشيد عمل نمي کند .

 

رسيدن به خواسته هاي دروني :

شما در دوره تصوير و صوت ماشيني و الکترونيکي به سر مي بريد فضاي اطراف شما پراست از امواج راديوئي و تلوزيوني علاوه بر آن امواج فکر نيز ما را احاطه کرده است .

ذهن شما در تمام مواقع چه در بيداري و چه در خواب نسبت به چيزهايي که در اطرافتان رخ مي دهد به طور خودآگاه و ناخودآگاه واکنش نشان مي دهد و خود به خود بر شما تأثير مي گذارد پس ذهن ناخودآگاه هيچ مقاومتي نشان نمي دهد و با تکرار انديشه هاي خويش مي توانيد آنها را در ذهن خود پايدار سازيد .

دو روش موثر وجود دارد که مي توانيد براي تقويت آنچه تصوير مي کنيد آنها را مورد استفاده قرار دهيد و هدف هاي خود را در ذهن مشخص و روشن کنيد :

1- با کلماتي روشن و گويا هدف خود را روي کارت هاي کوچک بنويسيد و آنها را هميشه در دسترس داشته باشيد تا بتوانيد به آساني به آنها مراجعه کنيد .

2- خواسته ها و اهدافتان را به صورت سخنان يا بيان هاي مشخصي روي نوار ضبط کنيد و اين سخنان را در فراغت هاي مختلف گوش کنيد تا با صداي خودتان آن اهداف به شما تلقين شود اکنون شما وسائل ديداري و شنيداري در اختيار داريد . منظور اين نيست که هميشه هر جا هستيد با خود حرف بزنيد يا به خود نامه بنويسيد بلکه مطرح شدن انديشه ها در ذهن تان مهم است با شکل گرفتن تصويرهاي ذهني جزئيات آرزوها و خواسته هايتان را بيشتر کنيد .

هميشه قدرت موثر تکرار را به ياد داشته باشيد البته تا وقتي نپذيريد که تک تک جزئيات آنچه مي خواهيد بايد در فکر شما تصوير شود و آنجا بماند تا به حقيقت بپيوندد . نوشتن آرزوها و اهداف معني ندارد . روش ديگر آن است که پاکتي بزرگ تهيه کرده روي آن بنويسيد خواسته هاي من و برگه هايي را که روي آنها خواسته ها و تغييرات مورد نظرتان نوشته شده در آن بگذاريد , مي توانيد در طي روز يا شب مدتي را به مرور و انديشيدن به آنچه صميمانه و صادقانه نوشته ايد اختصاص دهيد هر يک را بررسي کنيد و ببينيد آيا پيشرفتي به سوي هدف صورت گرفته است وقتي هدفي حاصل شد , پرونده آن موضوع را ببنديد و به سراغ هدف ديگري برويد و بدين ترتيب پيوسته در مسير رشد و کمال باشيد .

اين فرايندي بي پايان با شکوه و رضايت بخش است با نوشتن بيانيه هاي شجاعت , ايمان و اطمينان به خود ترس را از زندگي تان بزدائيد گفته ها را روي نوار ضبط کنيد و به آن گوش دهيد . کلماتي را که نوشته ايد بلند بخوانيد و به صداي خود گوش کنيد . مي دانيد و باور داريد که چيزهايي خوب اتفاق خواهد افتاد همه ترس ها و افکار نگران کننده را داريد از ذهن خود خارج مي کنيد . مي دانيد که اگر اجازه دهيد اين چيزها بمانند,فقط يک شرايط ناخوشايند را براي شما به ارمغان خواهند آورد .

در ذهن خود فيلتري قرار دهيد و پيش از اينکه افکار ناراحت کننده و ترس ها آسيبي برسانند جلوي آنها را بگيريد . از خيالپردازي دست برداريد , شک هاي خود را

ازبين ببريد دست به کار شويد سعي کنيد خواسته هاي خود را بنويسيد يا ضبط کنيد يا هر دو کار را انجام دهيد .

 

آفريدن آينده :

پيش از آنکه بتوانيد آنچه را مي خواهيد به کمک ذهن خود بدست آوريد بايد بيشتر درباره نحوه کار ضمير ناخودآگاه خود بدانيد ضمير ناخودآگاه شما تصويرهاي ذهني احساس ها و تجربه هايي را که داشته ايد براي استفاده در آينده ذخيره مي کند احساس شما درباره افراد يا چيزها و وقايع در ضميرناخودآگاه شما ذخيره مي شود ترس ها و نگراني ها و افکار خوب همه باهم در آنجا هستند , وقتي افکار خوب در ذهن خود مطرح کنيد آنها نيز افکار خوبي را که پيشاپيش در بايگاني ذهن شماست فعال خواهند کرد اين به عهده شماست که از ضميرناخودآگاه به نفع خويش بهره بگيريد نه به زيان خود .

قدرت خداداد درون ما خزانه عظيمي است که منابع سرشار دست نخورده اي در آن باقي است به خود بياموزيد که از شم خود و از هدايت و ادراکات فراحسي خود پيروي کنيد .

اگرنيروهاي عالي خود را باور کنيد . اگر ايمان داشته باشيد آنها در خدمت شما خواهند بود

 

اگر برخود تأثير مناسبي بگذاريد خواهيد توانست بر ديگران نيز تأثير مناسب بگذاريد.

 

بعدا مطالب بیشتری در این موضوع میذارم...



:: موضوعات مرتبط: متافیزیک , ,
:: بازدید از این مطلب : 1599
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 26 خرداد 1392
.

 

چاکراههای بدن و تاثیرات ان و چگونگی فعال سازی چاکراه ها...........

هر انسانی نیروی قدرتمندی برای کامل بودن در خود دارد. نام دیگر این نیروی قدرتمند «چاکرا» میباشدکه ایرانیان باستان آن را به خوبی شناخته بودند *** به اعداد ۷ و ۴۰ توجه کنید

چاکراها انرژی حیاتی را از محیط اطراف و از کیهان میگیرند و آنها را به امواج مورد نیاز نقاط مختلف بدن تبدیل میکنند. علاوه بر این آنها انرژی را به پیرامون خود پخش میکنند و انسان بدون اینکه خود بداند همیشه در تبادل انرژی با کیهان و دنیا و انسانهای دیگر است

 

طبق دست نوشته های قدیمی 88000 چاکرا در بدن هر یک از ما وجود دارد و به ندرت میتوان نقطه‌ای در بدن انسان پیدا کرد که در برابر دریافت و انتقال یا تغییر دادن انرژی ها حساس نباشد. فقط حدود 40 چاکرای فرعی وجود دارد که مهمترین آنها در طحال، پشت گردن، کف دست ها و کف پاها قرار دارند. اما تقسیم بندی دیگری هم برای تعداد چاکراها وجود دارد که میگویند چاکراهی مهم در بدن انسان 7 تا میباشند که دائماً در حال چرخش به سر میبرند. چرخش چاکراها در مردان به سمت راست (در جهت عقربه های ساعت) و در زنان به سمت چپ میباشد. وقتی درمانگران میخواهند چاکرایی را تقویت کنند میتوانند در جهت چرخش چاکراها کار درمان را انجام دهند. برای نمونه در مورد بو (رایحه) درمانی میتوان مواد خوش بو را به صورت دورانی در جهت چرخش چاکراها حرکت داد یا اگر با سنگ های قیمتی میخواهید روی چاکراها تأثیر بگذارید باز میتوانید جهت چرخش چاکراها را در دیدگاه داشته باشید

چاکراه در زبان سانسکریت به چم چرخدنده میباشد و از برای این گفته شده چاکراه که میدانهای انرژی مانند چرخ‌دنده های موتور یک ساعت همدیگر را میچرخانند.

***7 چاکراه***

***************************************************

چاکرای اول

چاکرای اول در جایی بین مقعد و اندام تناسلی قرار دارد،‌ با دنبالچه مرتبط است و به طرف زمین باز میشود

چاکرای اول ما را به دنیای فیزیکی وصل میکند. انرژی های کیهانی را به بدن فیزیکی و سطح مادی بدن میفرستد. آنهایی که موفق به گشودن این چاکرا شده اند حیات بر روی کرة ‌زمین را کاملاً قبول دارند و به وجود فیزیکی شان پاسخ مثبت میدهند و برای زندگی کردن آمادگی دارند و هماهنگ با نیروهای مادی عمل میکنند. رنگ این چاکرا قرمز است. قرمز رنگ انرژی و فعالیتی است که از هستة‌ درونی سیاره ما بیرون میزند و به ما ثبات دنیوی میدهد. در عین حال انرژی لازم را برای ابراز وجود خلاق میدهد. چینی ها معتقدند این چاکرا جایگاه اصلی ناخودآگاه گروهی است و از راه این چاکرا میتوان به دانش انباشته شدة‌ ناخودآگاه گروهی دست یافت. برای پاسداشت برابری درونی،‌ این چاکرا باید هماهنگ با چاکراهای دیگر عمل کند

 

 

آزمودن چاکرای اول

چگونه میتوان فهمید که چاکرای اول کارا تر از بقیه چاکراهاست؟

اگر در شرایط غیرعادی استرس و یا شوک چاکرای اول به اندازة‌ کافی کار نکند،‌ احساس عدم تعادل خواهید کرد یا انگار فرش از زیر پایتان کشیده شود،‌ در حالی که محکم ایستاده اید و حتی ممکن است دچار شکم روش بشوید. از طرف دیگر اگر چاکرای اول بیش از حد کار کند، ممکن است در شرایط غیرعادی از کوره در بروید و عصبانی و پرخاشگر شوید

پاکسازی چاکرای اول

چگونه میتوان چاکرای اول را پاکسازی کرد؟

مشاهدة‌ رنگ قرمز آتشین خورشید به هنگام طلوع و غروب و یا تابش طلوع وغروب باعث میشود که چاکرای اول احیا و هماهنگ شده و فضای بسته و محدود درون آن را باز میکند. نشستن بر روی خاک و بوی خاک را نفس کشیدن تأثیر بسیار خوبی بر چاکرای اول خواهد داشت. رنگ قرمز رنگی است که به شما شور و شهامت و سرزندگی میبخشد. اگر این رنگ قرمز با سایه ای از رنگ آبی آمیخته شود، به شما کمک خواهد کرد تا عشق هب دنیا با انرژی روحانی در وجودتان تلفیق شود. اگر کسی عمدتاً از راه چاکرای اول زندگی کند به بیشترین زمان خواب نیاز دارد که حدود ده تا دوازده ساعت است و طرز خوابیدنش ترجیحا به روی شکم است

****************************************************

چاکرای دوم

چاکرای دوم بالای اندام تناسلی قرار دارد و به استخوان خاجی وصل است و مرکز احساسات نخستین تصفیه نشده، انرژی جنسی و خلاقیت میباشد. عملکرد هماهنگ چاکرای دوم باعث میشود که در ارتباط با دیگران خصوصاً در برابر جنس مخالف رفتاری طبیعی داشته باشید و جریان انرژی خلاق حیات را در درون بدن و روان ذهنتان جاری احساس کنید. این هماهنگی باعث میشود که نه تنها در زندگی خودتان که برای دیگران نیز انگیزه ایجاد کنید

 

 

عملکرد ناهماهنگ چاکرای دوم

بدکار کردن چاکرای دوم معمولاً در سن بلوغ به وجود می آید. بیدار شدن انرژی های جنسی بی‌ثباتی ایجاد میکند و والدین و مربیان به ندرت توانایی آموزش درست به جوان ها را دارند که چگونه این انرژی را کنترل کنند. غالباً کمبود محبت و نوازش که ریشه در دوران کودکی دارد ممکن است بعداً به نفی یا سرکوب امیال جنسی منتهی شود، در نتیجه انرژی جنسی در راه نامناسب، خود را نشان میدهد. اغلب با زیاده روی در رابطة جنسی، خیال پردازی و یا سرکوب امیال که گاه گاه به صورت طغیان انرژی اتفاق می‌افتد و همچنین ممکن است به حالتی شبیه به اعتیاد به مواد مخدر درآید، مشاهده میشود. در اینجا انرژی جنسی درست شناخته نشده و در جهت غلط به کار برده میشود

پاکسازی چاکرای دوم

مهتاب و تماشا یا لمس آب های زلال خارج از شهر چاکرای دوم را فعال میکند. ماه به خصوص در زمان بدر کامل احساسات شما را زنده میکند و باعث میشود تا پیام های روح تان را از راه تجسم و رویاهایتان بگیرید. مشاهدة‌ آب های زلال طبیعی و یا غوطه ور شدن در آن یا نوشیدن جرعه‌ای از آب چشمه در پاکسازی روان به شما کمک میکند و باعث آزاد شدن احساساتتان از گرفتگی ها و گره ها میشود به این چم که نیروی حیات دوباره می تواند آزادانه در درون تان جاری شود. اگر بتوانید مشاهدة‌ ماه و لمس آب را همزمان تجربه کنید اثر آن بر روی چاکرای دوم چشمگیر خواهد بود

****************************************************

چاکرای سوم

تقریباً دو انگشت بالای ناف جایگاه چاکرای سوم است. اگر این چاکرا هماهنگ کار کند شما میتوانید خود را کاملاً باور کنید و همچنین به احساس دیگران و ویژگی های شخصیتی آنها احترام بگذارید. وقتی چاکرای سوم درست کار نکند میخواهید همه چیز طبق خواسته های شما انجام شود، دوست دارید دنیای درون و بیرون را کنترل کنید با این وجود از درون ناآرام و ناراضی هستید. کم کاری چاکرای سوم شما را ناامید میکند

اگر شیوه خوابیدن شما به پشت و حدود 8 – 7 ساعت باشد جاکرای سوم شما فعال میباشد

 

 

فعال کردن چاکرای سوم

رنگ طلایی نور خورشید خصوصیات چاکرای سوم شما را تقویت میکند. تماشای مزرعه ای از گندم های رسیده در زیر نور خورشید نیز چنین اثری دارد. برای رهایی از غم به گل آفتابگردان نگاه کنید

رنگ درمانی

رنگ زرد روشن چاکرای سوم را فعال میکند، به افکار و اعصاب ما نیرو میدهد و حتی ممکن است پیوندهای با دیگران را افزایش دهید. احساس خستگی درونی با رنگ زرد برطرف شده و باعث کارا شدن و روحیه ورزشکاری شما میشود.

رایحه درمانی

روغن اسطوخودوس چاکرای سوم را هماهنگ ساخته و اثر آرام بخش بر روی بیقراری این چاکرا دارد.

****************************************************

چاکرای چهارم

این چاکرا در وسط قفسة سینه هم سطح با قلب قرار دارد . چاکرای قلب جایگاه عمیق ترین و پرشورترین احساسات عاشقانة ماست.

همه ما شاید عاشق شده باشیم و برای گاهی ( زمانی ) چرخش نیرویی را در دلمان حس کرده‌ایم و اون روشن شدن چاکرای چهارم یعنی چاکرای سبز رنگ عشق است
اگر این چاکرا درست کار نکند دائماً میخواهید در خدمت دیگران باشید و سخاوتمندانه عمل کنید بدون آن که به درستی به سرچشمة عشق وصل باشید. همیشه در ازای «عشقی» که میدهید چشمداشت سپاس دارید. مهر و نیکی دیگران شما را شرمنده میکند و شاید احساس میکنید که به عشق دیگران نیازی ندارید

اگر چاکرای قلب کاملاً بسته باشد علایم خود را با سردی،‌ بی تفاوتی و سنگدلی نشان میدهید

کسانی که چاکرای قلب فعالی دارند معمولاً به سمت چپ و حدود 5 تا 6 ساعت در شب میخوابند.

شخصات چاکرا:

رنگ: سبز است و بعضی‌ها معتقدند صورتی و طلایی می‌باشد و اینها در مدیتیشن به کار می‌رود.

عنصر: هوا

حس: لامسه

سمبل: لوتوس و یا نیلوفر دوازده گلبرگ

اصل اساسی: از خود گذشتگی و یا فداکاری

سنگ قیمتی: کانرایت، زمرد، یشم سبز، کوارتز قرمز، تورمالین صورتی

بخشهای مربوط به آن: قسمت بالای پشت، قلب، دنده‌ها و قفسه سینه، قسمت پایین ریه‌ها، خون و دستگاه گردش خون، پوست و دستها.

غدد: غده تیموس

موسیقی: موسیقی کلاسیک، موسیقی عصر معاصر، موسیقی کلیسایی

نت: فا

بیجا مانترا: یام

فعال کردن چاکرای چهارم

فعال کردن چاکرای قلب

پیاده روی آرام در فضای سبز، چاکرای قلب را هماهنگ میکند. هر دانة‌ شکوفه حامل پیامی از عشق و شعف پاک است به این شکوفه ها مخصوصاً به گل های صورتی رنگ نگاه کنید تا چاکرای قلب شما سالم بماند. آسمان صورتی با ابرهای لطیف به قلب شما روشنایی میبخشد. موسیقی کلاسیک و آهنگ های عرفانی اثر پاک کننده بر این چاکرا دارد.

رنگ درمانی و رایحه درمانی چاکرای چهارم

رنگ درمانی

رنگ سبز جنگل ها چاکرای قلب را هماهنگ میکند. استفاده از رنگ صورتی حتی در ملحفه و روبالشی باعث میشود احساس عشق و مهربانی در شما بیدار شده و شادی کودکانه ای به بار بیاورد.

رایحه درمانی

عطر گل سرخ امواج عاشقانه و ملایمی به چاکرای قلب وارد میکند و باعث میشود که قدرت عشق در شما تقویت شود

نکته مهم : درست کار کردن چاکرای اول پیش نیاز درست کار کردن چاکرای دوم است و همینگونه پس از این ، در نتیجه برای اینکه عاشق شویم، باید چاکراههای ۱ تا ۳ درست کار کند وپرکار و یا کم کار نباشند

****************************************************

چاکرای پنجم

چاکرای پنجم بین گودی گردن و گلو قرار دارد. مرکز گنجایش بیان، پیوندهای با دیگران و خودآگاهی انسان است. پیوند داشتن با دیگران در زندگی بیشتر از راه گفتگو کردن و انجام میگیرد که مربوط به این چاکرا میباشد

اگر این چاکرا هماهنگ کار کند میتوانید کاملا ساکت بمانید و از صمیم قلب به دیگران گوش داده و حرف هایشان را درک کنید. گفتارتان خلاق و پرشور بوده و در عین حال کاملاً واضح است. صدای شما پرطنین و خوش آهنگ است. وقتی با مشکل یا مخالفتی رو به رو میشوید با خودتان رو راست هستید و میتوانید اگر بخواهید «نه» بگویید. دیدگاه دیگران هم نمیتواند افکار درست ما را دگرگون کند

اگر چاکرای پنجم هماهنگ کار نکند سخنتان خشن، بی ادبانه، سرد و جدی است. آهنگ صدایتان نسبتاً بلند و سخنتان بیهوده و بی چم است. اگر چاکرای پنجم کارا باشد 4 تا 5 ساعت خواب در شب به طرف راست و چپ به طور متناوب میخوابید و مدام غلط میزنید

پرکاری ناهماهنگ چاکرای پنجم باعث میشود که عده ای از قدرت بیان شان برای گول زدن دیگری سوء استفاده کنند

کم کاری چاکرای پنجم باعث خجالتی شدن، ساکت بودن و دورن گرایی میشود. در این صورت وقتی سخن میگویید فقط در مورد چیزهای کم اهمیت زندگی بیرونی تان حرف می زنید

 

 

کارا ( فعال) کردن چاکرای پنجم

نور آبی و شفاف آسمان صاف چاکرای پنجم را هماهنگ میکند برای دریافت کامل رنگ آبی آسمان، روی زمین دراز بکشید و آزاد و رها باشید، و وجود درونی تان را رو به گستردگی بینهایت کیهان باز کنید

باز تابش آسمان آبی بر آب و صدای آرام امواج شما را از عواطف و احساسات نهفته تان و این که به شما چه میخواهند بگویند آگاه میسازد

رنگ درمانی

رنگ آبی روشن کم رنگ به چاکرای گلو اختصاص دارد. این رنگ آرامش می‌آفریند و بینش روحانی شما را باز میکند

رایحه درمانی

رایحة‌ تند مریم گلی امواج شفا را به طرف «مرکز سخنراندن » میفرستد و چاکرای گلو را از بسته بودن‌ها رها میکند

اکالیپتوس چاکرای پنجم را باز و پاک میکند. امواج آن ما را بر روی صدای درون باز میکند و به شیوه پیوندمان سادگی و بی ریایی میبخشد

****************************************************

چاکرای ششم

بسیاری از ما آینده نزدیک و یا دور را در گاهی (زمانی) که در خواب هستیم میبینیم و سپس همان در روز پسین برایمان رخ میدهد آنچه را که ما از آینده و ناشناخته‌ها میبینیم به سبب روشن شدن و چرخیدن چاکرا ششم است

چاکرای ششم یا چشم سوم در میان یک انگشت بالای پل بینی در وسط پیشانی و میان دو چشم قرار دارد که جایگاه نیروهای ذهنی برابری، تشخیص ، حافظه و اراده ماست

روش بینی مخصوص این چاکراست. عملکرد هماهنگ این چاکرا باعث میشود که ذهنی کارا و کلی‌نگرانه داشته باشید. توجه به رازهای اسرار آمیز نیز به این چاکرا مربوط میشود

کسی که چاکرای ششم در او کارآیی ناهماهنگی دارد، بیش از حد روی زمینه دانشهای عقلی پافشاری میکند و اهداف و برنامه های زندگی اش فقط با عقل و درایت صورت میگیرد. این افراد تنها چیزهایی را قبول میکنند که ذهن سه بعدیشان بتواند درک کند و به آسانی قربانی خودخواهی روشنکفرانة‌ خود میشوند زیرا جهان بینهایت بعد دارد و شعور ما انسانها ۳بعدی است

 

 

کم کاری چاکرای ششم باعث میشود که تنها حقیقتی را ببینید و باور کنید که در جهان بیرون قابل دیدن باشد. در این صورت حقایق متافیزیکی را رد کرده و افکار پریشان و آشفته ای خواهید داشت. کسانی که خیلی فراموش کار بوده و بینایی ضعیفی دارند اغلب چاکرای ششمشان کم کار است

اشخاصی که 4 ساعت به حالت خواب و بیدار هستند چاکرای ششم شان فعال است

کارا ( فعال ) کردن چاکرای ششم

تماشای آسمان آبی پررنگ و پر ستارة‌ شب چاکرای ششم را فعال می کند

رنگ درمانی

بنفش روشن اثر پاک کننده و باز کننده بر روی چاکرای ششم دارد. به ذهن ژرفا (عمق) و روشنی میبخشد و حواس را نیرومند میکند و همین طور آنها را بر روی سطوح نرم ادراک باز میکند

رایحه درمانی

رایحة‌ نشاط آور نعنا گره های چاکرای ششم را باز میکند و کمک میکند تا شخص از قالب های افکار بسته رها شده و قدرت تمرکز را زیاد میکند

رایحة یاسمن ذهن را بر روی آفرینش و دیدگاهی که حامل پیامی از حقیقت ژرفتر است باز میکند

****************************************************

چاکرای هفتم

چاکرای هفتم در میان سر در بالاترین نقطه قرار دارد. این چاکرا با تمام رنگ های رنگین کمان میدرخشد اما رنگ پیروز آن بنفش پررنگ است. اینجا جایی است که انگار در خانة‌ خود هستیم و یگانگی با خدای مهربان و نیروهای کیهانی را تجربه میکنیم

جالب است بدانید که گره ای به آن چم در چاکرای هفتم وجود ندارد. صرفاً دامنه باز بودن آن میتواند کم یا زیاد باشد

وقتی رشد چاکرای هفتم افزایش مییابد در مییابید که دنیای مادی هیچ چیز نیست و به علت یگانگی با هستی کیهانی همه چیز در درون شما وجود دارد و کیهانی بزرگتر از بیرون را در درون میابید

در این زمینه جالب است که توجه داشته باشید ملاج کودک در سن 9 تا 24 ماهگی اول زندگی‌اش باز باقی میماند. در طول این دورة‌ اولیة‌ زندگی روی زمین طفل در آگاهی و وحدت کامل به سر میبرد

اگر این چاکرا کاملاً باز نباشد احساس نبود اطمینان، بی هدفی و بیهودگی و ترس از مرگ اغلب به سراغ تان می آید. شاید برای کنترل این احساسات منفی سعی کنید که برای فرار از آنها به فعالیت زیاد پناه ببرید یا زیر بار مسؤولیت های جدید بروید برای این که خود را مهم و محق جلوه دهید. کسی که چاکرا هفتم کاملا بازی دارد خواب ندارد و همیشه نیمه بیدار است

 

 

پاکسازی وکارا کردن چاکرای هفتم

زمانی را تنها در قلة‌ کوهی بلند گذراندن بهترین راه برای کمک به باز کردن چاکرای هفتم است. به سبب این که در آنجا از گرفتاریهای زمینی تان دور هستید و میتوانید از مسایل زندگی شخصی خود رها شده و با نزدیک شدن به آسمان احساس بیکرانگی کنید

موسیقی درمانی

بهترین موزیک برای چاکرای هفتم سکوت است. در این وضعیت تمام وجودمان بیدار شده و پذیرای خدای مهربان و نیروهای کیهانی میشویم

رنگ درمانی

رنگ سفید شامل تمام رنگ های طیف است. رویه های (سطح های) مختلف زندگی را با یگانگی پیشرونده (وحدت تعالی) یکی کرده و روان ما را برای دانش، سلامتی و نور خرد باز میکند

رایحه درمانی

بوی کندر کاربرد زندگی بخشی بر روی ذهن و روان دارد و پاک کننده پیرامون زندگی و خانه ماست. با این بو زندگی روزمره در وضعیت موجود کمرنگ شده، باور به پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک ژرف تر شده و روان ما مشتاق برای دریافت باورهای درست نیاکان خردمندمان در ۱۴۰۰ سال پیش میشود

نیاکان خردمندمان ( ایرانیان باستان ) به روشنی چاکرای تاجی کوروش بزرگ را نشان داده اند و این مقام پدر میهن کوروش بزرگ را نشان میدهد در پیوند با خدای مهربان ونیروهای کیهانی است. همچنین ۷ پله در آرامگاه کوروش بزرگ است و یا اعداد ۳ - ۷ - ۴۰ - ۱۰۰ نزد آنان ارزشمند بوده است و رنگ ارغوانی که رنگ درفش کاویانی ما بوده، سالها پس از تازش تازیان به سرزمین پارس و نابودی کتابخانه تیسفون و دانش و فرهنگ جهانی و ایرانی بخشهایی کوچک از این دانش سینه به سینه نزد برادران خونیمان در هند نگاهداری شد و با گذشت دوران به جادوی مرتاضان هندی و نیایشگاه سکوت در تبت سرانجا م شد

,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,


 

فعال سازی چاکرا‌ها

 

نویسنده :دکتر مطلب برازنده

 

در هاله‌ی انسان ساختار‌هایی تحت عنوان چاکرا ( کانون انرژی ) وجود دارد. این مراکز مسؤول تبادل انرژی بین هاله‌ی انسان و هاله‌ی کیهان ( ارسال و دریافت انرژی ) و همچنین مسؤول متعادل کردن انرژی در سطوح مختلف هاله می‌باشند. چـاکراهـا به دو نـوع اصلـی و فـرعی تـقسیم می‌شوند، تعداد چاکراهای اصلی هفت و فرعی بیست‌و‌یک می‌باشد. چاکراها شبیه قیف هستند، انتهای باریک چاکراهای اصلی به سمت مغز یا نخاع و قسمت پهن آنها به سمت خارجی‌ترین لایه‌ی هاله قرار گرفته است.

 

 

 

چاکراهای اصلی در طول ستون فقرات تا مغز قرار گرفته‌اند و با شماره‌های یک تا هفت نام‌گذاری می‌شوند. این چاکراها به ترتیب شماره ( از یک تا هفت ) در انتهای ستون فقرات، راستای ناف، انتهای جناغ سینه، راستای قلب، گودی گردن، پیشانی و فرق سر قرار دارند. رنگ این چاکراها به ترتیب ( از یک تا هفت ) قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی و بنفش است.

 

 

 

هریک از این چاکراها با گروهی از عملکردهای جسمی، روانی و روحی در ارتباط است. سالم، باز و فعال بودن هر چاکرا باعث می‌شود عملکردهای مربوطه نیز ایده‌آل باشد. برای فعال سازی چاکراها از تکنیک‌های مختلف جسمی و ذهنی استفاده می‌شود . در ادامه نمونه‌ای از تکنیک‌های ذهنی آمده است.

 

این تمرین را می‌توان با هر روشی انجام داد ( خوابیده به پشت طوری که دستها و بازوها در کنار بدن باشد و یا نشسته روی صندلی راحتی ) انتخاب روش به شما بستگیدارد که با کدامیک راحت‌تر باشید

 

بعد از اینکه نشسته یا خوابیدید یک نفس عمیق از راه بینی بکشید (دم عمیق)، آنرا حبس کنید، سپس آرام از طریق دهان بیرون بدهید (بازدم عمیق)، چند ثانیه به ریه استراحت بدهید. (این کار را سه مرتبه تکرار کنید)

 

حالا چشمان خود را ببندید، تصور کنید که می‌خواهید برای قدم زدن به جنگل بروید ، دری مقابل دیده‌گان شما قرار دارد، جلو بروید و در را باز کنید و به بیرون قدم بگذارید . راهی باریک و روشن که از میان درختان می‌گذرد به چشم می‌خورد ، شما در این راه قدم بگذارید و جلو بروید

 

شما در پایین جاده در سمت راست درختان بلندی را می‌بینید ، در این میان درخشندگی سیب‌های قرمز توجه شما را جلب می‌کند، از میان سیب‌های بی‌شمار سیبی قرمز را انتخاب کنید. سیب را در دست دارید و جریان رنگ قرمز را در خود احساس می‌کنید . این سیب قرمز اولین چاکرای شما را ( چاکرای ریشه ) شارژ می‌سازد .می‌توانید سیب قرمز را بخورید

 

به راه رفتن ادامه دهید، در حالی که آگاهی کامل بر قدم زدن دارید . شما تا نزدیکی گلهای نارنجی زیبایی که همه یک اندازه و یک شکلند پیش می‌روید. دسته گلی را از این گلهای نارنجی انتخاب کنید و جریان ملایم رنگ نارنجی را در خود حس کنید . رنگ گلهای نارنجی دومین چاکرای شما را ( چاکرای خاجی ) شارژ می‌سازد. شما می‌توانید این دسته گل نارنجی زیبا را برای خودتان داشته باشید .

 

جلوتر بروید تا به کنار پرنده‌های زرد خوش رنگ، خوش آواز و زیبا برسید. دست خود را آرام روی بالهای یک پرنده بکشید و به آوازش گوش دهید . جریان رنگ زرد پرنده را کاملاً در خود احساس کنید. چاکرای سوم شما ( شبکه‌ی خورشیدی ) بوسیله‌ی رنگ زرد پرهای زیبای پرنده شارژ می‌شود. شما سبک پریدن پرنده زرد را مشاهده می‌کنید تا پرنده محو شود. و همیشه شیرینی آواز پرنده‌ای زرد را به خاطر خواهید داشت.

 

به آرامی به سمت راست بروید. چمن زار سر‌سبز و وسیعی را در مقابل خود ببینید و روی فرش سبزی از علف‌ها بنشینید . دست خود را در علفهای سبز فرو ببرید و آنرا لمس کنید و این جریان رنگ سبز را احساس کنید. این رنگ سبز علفها چاکرای چهارم شما را ( چاکرای قلب ) شارژ می‌کند. شما می‌توانید از تازگی علفها لذت ببرید .

 

کمی جلوتر در نزدیکی شما صدای آبشاری به گوش می‌رسد، به راه خود ادامه دهید تا آبشار را مشاهده کنید و از پایین آمدن قطرات آب شاداب شوید. در دریاچه‌ی پایین آبشار، رنگ آبی آب را ببینید. دستهای خود را به آرامی در سردی و خنکای آبی آب فرو ببرید و جریان این رنگ آبی را با تمام وجود حس کنید. این رنگ آبی آب پنجمین چاکرای شما را ( چاکرای گلو ) شارژ می‌سازد. مقداری از این آب بنوشید و لذت ببرید .

 

به راه خود ادامه دهید و حرکت و جنبش پروانه‌ای نیلی رنگ را ببینید . با انگشت آنرا لمس کنید . از نوسان و جریان این رنگ نیلی آگاه باشید و آنرا حس کنید. پروانه نیلی رنگ که روی انگشتان شما نشسته چاکرای ششم شما را ( چشم سوم ) شارژ می‌سازد. بعد پریدن آرام و محو شدن پروانه را می بینید .

 

به آخر راه که رسیدید دره‌ی عمیقی پوشیده با گلهای بنفشه را مشاهده می‌کنید . دسته‌ای از گلها را انتخاب کنید . جریان رنگ بنفش گلهای بنفشه را حس کنید و اجازه دهید تا چاکرای هفتم شما را ( چاکرای تاج ) شارژ سازد.

 

به آرامی به عقب برگردید و رقص رنگین کمانی را در پهنه‌ی آسمان مشاهده کنید. شما نیز دارای یک رنگین کمان هستید، که در روشنایی، خوشی، خنده و آشتی با عشق آنرا در هاله‌ی خود دارید. جریان تمامی رنگهای رنگین کمان را ( بنفش، نیلی، آبی، سبز، زرد، نارنجی و قرمز ) در خود احساس کنید و سرشار از این رنگ‌ها باشید.

 

در پایان این سفر رویایی ، رنگین کمان کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شود، برگردید و پشت در بایستید، در را بازکنید و به داخل قدم بگذارید. حال داخل اتاق هستید، چشمان خود را باز کنید.

 

هر زمان که شما بخواهید و اراده کنید می‌توانید این سفر را به یاد بیاورید

امیدوارم  بتونین تمام چاکرا هاتونو فعال کنین...



:: موضوعات مرتبط: متافیزیک , ,
:: بازدید از این مطلب : 1918
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 26 خرداد 1392
.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پشتیبانی