.
اطلاعات کاربری
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

سرطان پروستات چیست؟

سرطان پروستات، سرطانی است که در بافت های غده پروستات آغاز می شود، غده ای که دقیقا در زیر مثانه و در جلوی مقعد قرار گرفته است. پروستات غده جنسی مردانه است که وظیفه تولید اسپرم را برعهده دارد. سرطان پروستات، متداول ترین سرطان در بین مردان آمریکایی است. انجمن سرطان آمریکا برآورد می کند که بطور کلی 192280 مورد جدید سرطان پروستات در سال 2009 در آمریکا دیده شده است. تقریبا از هر 6 نفر مرد، یک نفر در طول عمر خود دچار سرطان پروستات می شود اما معمولا تشخیص این بیماری پس از 40 سالگی است.

خوشبختانه سرطان پروستات یکی از خطرناک ترین بیماری هایی است که در صورت پیگیری در مراحل اولیه، قابل درمان می باشد. غربال گیری متداول، تشخیص این سرطان را در سالیان اخیر بهبود بخشیده است. همچنین فناوری جدید و ابتکاری، اثرات جانبی درمان این بیماری را به حداقل رسانیده است، این اثرات جانبی، شامل کنترل نداشتن بر روی مثانه و عدم نعوظ می باشد.

انواع سرطان پروستات

پروستات عضوی به اندازه گردو است که مجرای ادرار را احاطه کرده است. پروستات مایعی تولید می کند که بخشی از اسپرم را تشکیل می دهد. بیش از 99 درصد از موارد سرطان پروستات، در یاخته های خود غده بوجود می آیند. این نوع سرطان پروستات، adenocarcinoma نامیده می شود.

سرطان پروستات خیلی بندرت در دیگر بخش های پروستات ریشه می گیرد که تومور سرطانی نامیده می شود.

 

احتمال ابتلاء به سرطان پروستات

احتمال ابتلاء به سرطان پروستات با بالا رفتن سن افزایش می یابد. در حالی که از هر 10 هزار مرد زیر 40 سال فقط یک نفر دچار سرطان پروستات می شوند، از هر 15 مردی که در دهه 60 سالگی عمر خود بسر می برند، یک نفر به این بیماری مبتلاء می شود.

دیگر عوامل موارد احتمال ابتلاء به این سرطان عبارتند از:

  • نژاد: بررسی ها نشان می دهد که سیاه پوستان نسبت به سفید پوستان، 60 درصد بیشتر احتمال ابتلاء به سرطان پروستات دارند.

  • سابقه خانوادگی: مردان دارای نسبت خونی بی واسطه مانند پدر یا برادر که سرطان پروستات داشته اند، دو برابر بیشتر احتمال ابتلاء به این بیماری را دارند. اگر عضو دیگری از فامیل نیز دچار سرطان پروستات باشد، احتمال ابتلاء به این بیماری افزایش می یابد.

  • برنامه غذائی: برنامه غذائی سرشار از چربی، احتمال ابتلاء به این بیماری را افزایش می دهد.

  • بالا بودن میزان testosterone: مردانی که زیر درمان testosterone هستند، رشد غده پروستات آنها برانگیخته می شود.

  • Neoplasia درون مخاطی مربوط به پروستات (PIN): این شرایط ممکنست به افزایش احتمال ابتلاء به سرطان پروستات مربوط باشد. PIN شرایطی است که یاخته های پروستات در زیر میکروسکوپ غیر طبیعی دیده می شوند. این مورد ضرورتا نشانه هایی به همراه ندارد. تقریبا نیمی از مردان زیر سن 50 سال، PIN دارند.

  • تغییرات ژنی: معلوم شده است که ژن های خاصی از قبیل ژن های BRCA1 و BRCA2، احتمال ابتلاء به سرطان پروستات را افزایش می دهند.

دیگر عوامل بالقوه احتمال ابتلاء به سرطان پروستات نیز مورد بررسی قرار گرفته اند، از قبیل مصرف مواد مخدر و داشتن بیماری های مقاربتی. همچنین بطور مداوم این موضوع تحت بررسی است که آیا ویتامین ها و مکمل های غذائی احتمال ابتلاء به این سرطان را کاهش می دهند و یا نه.

توجه: هر چیزی که احتمال ابتلاء به یک بیماری را افزایش می دهد، عاملی برای احتمال ابتلاء نامیده می شود. دارا بودن عوامل احتمال ابتلاء به سرطان بدین معنی نیست که شما حتما دچار این بیماری خواهید شد و نداشتن این عوامل بدان معنی نیست که شما به هیچ وجه دچار این بیماری نخواهید شد. اگر فکر می کنید که احتمال ابتلاء به این بیماری را دارید، آن را با پزشک خودتان در میان بگذارید.

 

نشانه ها و علائم سرطان پروستات

نشانه ها و علائم سرطان پروستات کدامند؟

در بیشتر موارد، سرطان پروستات در مراحل اولیه آن آشکار نیست. نشانه های این سرطان ممکنست در هر مردی متفاوت باشد و هر یک از این نشانه ها ممکنست در اثر عواملی جز سرطان نیز ایجاد شوند. در نتیجه، غربال گیری روتین به شکل معاینات دیجیتالی مقعد (DRE) و تست های خاص هورمون اندروژن از پروستات (PSA) ، اهمیت ویژه ای دارند.

نشانه های مربوط به ادرار در سرطان پروستات

به علت نزدیک بودن غده پروستات به مثانه و مجرای ادرار، ممکنست سرطان پروستات با تعدادی از نشانه های مربوط به ادرار همراه باشد. بسته به سایز و موقعیت، ممکنست که توموری مجرای ادرار را فشار دهد و آن را محدود کند و در نتیجه جلوی جریان ادرار را بگیرد. برخی از علائم مربوط به سرطان پروستات مربوط به ادرار اینها هستند:

  • احساس سوزش یا درد در حین ادرار کردن

  • سختی در ادرار کردن و یا دشواری در شروع و قطع ادرار

  • دفعات زیاد ادرار کردن در هنگام شب

  • ناتوانی در کنترل مثانه

  • جریان کم و یا سرعت کم ادرار

  • وجود خون در ادرار

دیگر نشانه ها و علائم سرطان پروستات

ممکنست سرطان پروستات به دیگر بافت ها و یا استخوان های مجاور نیز سرایت کند. اگر سرطان به ستون فقرات سرایت کند، ممکنست به اعصاب نخاعی فشار وارد کند. دیگر نشانه های سرطان پروستات اینها هستند:

  • وجود خون در اسپرم

  • دشواری در نعوظ

  • انزال دردناک

  • تورم در ساق پاها و یا منطقه لگن

  • بی حسی یا درد در کپل، ساق پا و یا پنجه پا

  • درد در استخوان به گونه ای که برطرف نشود و یا منجر به مو برداشتن استخوان شود.

تست و غربال گیری برای سرطان پروستات

غربال گیری سرطان پروستات، شناسایی آن را در مراحل اولیه بیماری و پیش از آنکه نشانه هایی وجود داشته باشد، میسر می سازد.

روش های جاری غربال گیری شامل یک آزمایش ساده خون برای آنتی ژن خاص پروستات (PSA) و یک معاینه دیجیتالی مقعد (DRE) می باشد.

توصیه می شود که مردان بالای 50 سال، سالانه غربال گیری سرطان پروستات انجام دهند. اگر سابقه ای در این زمینه در فامیل وجود داشته باشد و یا عوامل دیگری سبب افزایش احتمال ابتلاء به این بیماری شود، باید مشاوره پزشکی را زودتر انجام داد (در سن 40 یا 45 سالگی).

اگرچه روش های غربال گیری 100 درصد دقیق نیستند ولی این آزمایش ها اغلب روش موثری برای مشحص کردن سرطان پروستات در مراحل اولیه آن می باشند، در هنگامی که احتمال درمان آن زیاد است. در مورد این که غربال گیری سرطان پروستات برای شما لازم است و یا نه، با پزشک خودتان صحبت کنید.

 

تشخیص سرطان پروستات

سرطان پروستات اغلب در مراحل اولیه نشانه ای ندارد. در واقع این بیماری در خلال غربال گیری و با بهره گیری از تست های زیر شناسایی می شود:

  • معاینه دیجیتالی مقعد (DRE): معمولا این معاینه اولین گام در تعیین سلامت پروستات است. در خلال معاینه، پزشک شما در حالی که دستکش پوشیده است، انگشت خود را در مقعد شما فرو می کند. این برای آنست که پزشک از شکل درست پروستات و سایز و بافت مناسب آن مطمئن شود. اگر پزشک به چیزی مشکوک شود، ممکنست تست هایی را برای تشخیص تجویز کند.

  • آزمایش های ژنتیکی: این آزمایش ها را می توان برای دانستن اطلاعاتی درباره تشخیص، درمان، احتمال پدیدار شدن مجدد همان بیماری و نیز دیگر عوامل انجام داد.

  • مشاهده پروستات: فهرستی از سه شاخص زیست-مولکولی پیش بینی بیماری می باشد (PTEN ، ERG و HOXD3) معمولا پیش بینی هایی با مطلوبیت کم تر به همراه دارند. آزمایش ها بر روی بافت های پروستات انجام می شود.

  • آزمایش ژن PCA3- سه ژن پادتن سرطان پروستات: ژن PCA3 در یاخته های سرطانی، زیاد دیده می شود. این آزمایش مولکولی، رونوشتی از PCA3 برای PSA می باشد. آزمایش یاد شده بر روی نمونه ادراری انجام می شود که پس از معاینه دیجیتالی مقعد تهیه می گردد. آزمایش پادتن خاص پروستات (PSA): برای رسیدن به تشخیص سرطان پروستات، ممکنست پزشک شما یک آزمایش خون انجام دهد تا اندازه PSA را در خون اندازه بگیرد. مقدار زیاد PSA ممکنست دلالت بر سرطان پروستات و شاید هم مواردی با جدیت کم تر داشته باشد. معمولا این آزمایش در ترکیب با یک DRE انجام می شود.

  • biopsy پروستات: مشابه با اولتراسوند مقعدی، در خلال انجام biopsy پروستات، پزشک شما یک پروپ کوچک را به درون مقعد می فرستد و نمونه کوچکی از بافت را از پروستات برمی دارد تا از آن برای آزمایش های بیشتر استفاده کند. این بافت به پزشک امکان می دهد که مرحله پیشرفت بیماری را تعیین کند و درمان مناسبی را برای آن طرح ریزی کند.

  • اولتراسوند مقعدی: در خلال این معاینه، پروب کوچکی به مقعد وارد می شود و امواج صوتی تصویری از پروستات و اندازه آن فراهم می سازد. تصاویر، شکل تومورها، نوع آنها و میزان بزرگ شدنشان را نشان می دهند.

پیدا کردن یک طرح درمانی متناسب با نیازهای شما

هنگامی که تشخیص سرطان پروستات داده می شود، پزشک شما یکی از تست های تصویربرداری زیر و یا ترکیبی از آنها را انتخاب می کند تا بر بافت سرطانی نظارت داشته باشد و تعیین کند که آیا سرطان به بخش های دیگری نیز سرایت کرده است و یا نه :

اولتراسوند- فناوری اولتراسوند را می توان برای نظارت بر سایز پروستات، واکنش تومور و یا فعالیت در دیگر بافت ها استفاده کرد.

اسکن CT ، یک تکنیک پرتو ایکس است که تصویری دقیق و سه بعدی از پروستات و دیگربخش های بدن بدست می دهد. یک اسکن CT، جریان خون و آناتومی بافت ها را در پیرامون پروستات نشان می دهد و امکان تشخیص و نیز نظارت بر رشد تومور را می دهد.

PET/CT (تصویربرداری از طریق صدور ذرات پوزیترون- تصویربرداری کامپیوتری)- یک اسکن PET/CT، تصاویر سه بعدی یک CT را با یک اسکن PET ترکیب می کند که سبب نشان دادن فعالیت متابولیکی در بافت ها می شود. با ترکیب این دو تصویر در حین یک آزمایش تکی، پزشکان می توانند فعالیت غیر طبیعی را آشکار کنند و دقیقا بفهمند که این فعالیت در کجا رخ می دهد. اسکن های PET/CT ممکنست یاخته های سرطانی را نشان دهد پیش از آنکه هیچ تومور و یا تغییرات ساختاری وجود داشته باشد.

MRI (تصویربرداری تشدید مغناطیسی)- MRI از امواج رادیویی برای بوجود آوردن تصویر قطعه قطعه دقیق از پروستات و بافت های پیرامونی آن استفاده می کند. MRI نسبت به CT از کنتراست قوی تری استفاده می کند که این سبب می شود برای سرطان پروستات به ویژه برای تومورها و نیز گسترده شدن آن، ابزار مناسبی باشد.

اسکن های prostaScint- این تکنیک مشخص می کند که آیا سرطان به غدد لنفاوی، بافت های مجاور و یا استخوان گسترش پیدا کرده است یا نه. با تزریق وریدی، prostaScint در تمام بدن گردش می کند و به یاخته های سرطان پروستات ملحق می شود. تزریق، شامل مقدار کمی ماده رادیواکتیو است که توسط یاخته های سرطانی جذب می شود و "نقاط داغ" را با استفاده از یک دوربین مخصوص نشان می دهد.

یک اسکن- شبیه به اسکن prostaScint ، این تست تصویری تهیه می کند تا معلوم شود آیا سرطان به استخوان هم سرایت کرده است یا نه (البته سرایت به دیگر بافت ها را نشان نمی دهد).



:: موضوعات مرتبط: زیست شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1570
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
.

سرطان بیضه چیست؟

سرطانی که در بیضه ها بوجود می آید، سرطان بیضه نامیده می شود. این سرطان می تواند در یکی از این غدد جنسی مردانه و یا در هردوی آنها تشکیل شود، غده هایی که اسپرم و تستوسترون تولید می کنند.

سرطان بیضه، سرطان بسیار نادری است و بیشتر در بین افراد 15 تا 34 ساله رخ می دهد. اما ممکنست در هر سن دیگری نیز اتفاق بیفتد. این سرطان حدود یک درصد از انواع سرطان بین مردان را تشکیل می دهد. سرطان بیضه بسیار درمان پذیر است، به ویژه اگر در مراحل اولیه آن شناسایی شود.

مفهوم سرطان بیضه

کیسه بیضه ها که در زیر آلت تناسلی مرد قرار دارد، بیضه ها را نگه می دارد. بیضه ها یک بخش مرکزی از سیستم تناسلی مردانه هستند. هر بیضه بصورت جداگانه اسپرم تولید می کند و آن را در شبکه ای از لوله ها ذخیره می کند. چون بیضه ها هورمون مردانه تستوسترون را نیز تولید می کنند، به عنوان بخشی از سیستم غدد درون ریز بشمار می آیند.

یاخته های جنسی با فرآیند تقسیم سلولی تکثیر می شوند. در شرایط طبیعی، تقسیم یاخته ها منظم است اما بنا به دلایل ناشناخته، گاهی یاخته های تناسلی به گونه ای غیرقابل کنترل تکثیر می شوند و بجای تولید اسپرم عملگر، رونوشتی از خود را تولید می کنند. هنگامی که این حالت رخ می دهد، یاخته ها تبدیل به یاخته هایی سرطانی می شوند. این نوع تقسیم بیرون از کنترل ممکنست برای هر نوع از یاخته های بیضه پیش بیاید. اما 95 درصد از همه سرطان های بیضه در یاخته های جنسی پدید می آید.

درمان سرطان بیضه

درمان سرطان بیضه ممکنست بستگی به نوع یاخته های دخیل در سرطان داشته باشد. انواع گوناگونی از یاخته ها در بیضه وجود دارند که همه آنها می توانند سرطانی شوند. اما دو نوع تومور اصلی برای بیشتر سرطان های بیضه وجود دارد :

  • Seminoma – دو نوع فرعی تومورهای Seminoma وجود دارد و نوع معمولی این سرطان بیشتر احتمال دارد که در مردان بین 30 تا 50 سال پیش بیاید. نوع مرتبط با اسپرم این نوع سرطان در مردان 55 ساله و مسن تر، کم تر شایع است. اما هردو نوع تومورهای Seminoma در همه گروه های سنی رخ می دهند.

  • non- Seminoma – چهار نوع فرعی تومورهای non-Seminoma وجود دارد: سرطان embryonal، سرطان yolk sac، choriocarcinoma و teratoma. این انواع تومورها معمولا در سنین بین نوجوانی تا دهه چهارم زندگی پیش می آید. این تومورها سریع تر از seminomas رشد می کنند و گسترش می یابند.

سرطان بیضه ممکنست برای یکی از تومورها و یا هردوی آنها پیش بیاید.

تومورهای stromal گاهی به عنوان تومورهای gonadal stromal نامیده می شود. این شکل کمیابی از سرطان بیضه است و حدود پنج درصد از همه موارد را دربرمی گیرد. علاوه بر تولید اسپرم برای تناسل، بیضه ها یا همان غدد جنسی مردانه، بخشی از سیستم غدد درون ریز نیز هستند: مجموعه ای از غدد هورمونی- تناسلی. یاخته های stromal در بیضه ها هورمون های جنسی مردانه مانند تستوسترون تولید می کنند. بیشتر تومورهای stromal خوش خیم هستند؛ یاخته های تومور معمولا به دیگر بخش های بدن سرایت نمی کنند. اما تومورهای stromal که گسترش می یابند، گاهی به درمان های مرسوم مانند شیمی درمانی یا پرتو درمانی پاسخ نمی دهند. تومورهای stromal شامل اینها هستند :

  • تومورهای یاخته Leydig

  • تومورهای یاخته Sertoli

 

عوامل ابتلاء به سرطان بیضه

اگرچه دلایل واقعی ابتلاء به سرطان بیضه ناشناخته هستند ولی عوامل خاصی که احتمال ابتلاء به این نوع سرطان را افزایش می دهند، شناسایی شده اند. یادآوری این نکته مهم است که داشتن یک یا چند عامل از این عوامل به معنی آن نیست که شخص حتما دچار این بیماری خواهید شد.

عواملی که ممکنست احتمال ابتلاء به سرطان بیضه را افزایش دهند، اینها هستند :

  • پنهان بودن بیضه ها (Cryptorchidism)- در جنین، بیضه ها در شکم بوجود می آیند و پیش از تولد به درون کیسه بیضه که در پایین بدن جنین قرار دارد، می روند. تقریبا 3 درصد از نوزدان پسر، بیضه هایی دارند که به گونه مناسبی پایین نیامده اند. روشی بنام orchiopexy وجود دارد که از آن می توان برای تغییر مکان این گونه بیضه ها استفاده کرد. احتمال بسیار زیادی هست که سرطان بیضه در مردانی بوجود آید که دچار Cryptorchidism هستند. اگرچه سرطان بیضه در کسانی که این مشکل را نیز ندارند، پیش می آید (25 درصد موارد).

  • سابقه خانوادگی- حدود 3 درصد از موارد سرطان بیضه به خویشاوندان نیز مربوط است. داشتن برادر یا پدری که خود دچار سرطان بیضه است، می تواند احتمال ابتلاء به این بیماری را افزایش دهد.

  • عفونت HIV- برخی از پژوهشگران بیان می کنند که ویروس سیستم ایمنی بدن (HIV) ممکنست احتمال ابتلاء به سرطان بیضه را افزایش دهد، به ویژه در کسانی که سندروم اکتسابی کارایی ایمنی (AIDS) دارند.

  • سرطان در محل اصلی- این یک حالت غیر تهاجمی از سرطان بیضه است که گاهی و نه همیشه، می تواند تهاجمی باشد. در این حالت، توده قابل حسی تشکیل نمی شود و نشانه ای دیده نمی شود. این حالت بیشتر در مردانی وجود دارد که تحت بیوپسی قرار می گیرند تا موارد دیگری از جمله عقیم بودن آنها مورد بررسی قرار گیرد. لازمست تصمیم گیری شود که آیا سرطان باید در زمان تشخیص درمان شود و یا پس از پیشرفت آن.

  • پیشینه سرطان قبلی- حدود 3 تا 4 درصد از مردانی که دچار سرطان در یکی از بیضه های خود هستند، بعدا در بیضه دیگر خودشان هم سرطان خواهند گرفت.

  • سن- تقریبا 90 درصد از موارد سرطان بیضه در مردان بزرگسال کم تر از 54 سال رخ می دهد. گرچه احتمال کمی دارد که این سرطان در سنین پایین تر یا در دوران کودکی نیز بوجود آید.

  • نژاد- سرطان بیضه در سفیدپوستان پنج برابر بیشتر از سیاهان و سه برابر بیشتر از مردان آسیایی- آمریکایی دیده می شود.

توجه: هر عاملی که سبب افزایش احتمال ابتلاء به بیماری باشد، عامل احتمال ابتلاء نامیده می شود. داشتن یکی از این عوامل، به معنی این نیست که شما سرطان خواهید گرفت و نیز نداشتن این عوامل نیز به معنی این نیست که شما سرطان نخواهید گرفت. اگر فکر می کنید که یک یا چند عامل از این عوامل را دارید، با پزشک خودتان درمیان بگذارید.

 

نشانه ها و علائم سرطان بیضه

داشتن نشانه های سرطان بیضه، احتمال پیدا کردن سرطان را در مراحل اولیه آن افزایش می دهد. در برخی از موارد ممکنست مردان توده ای را تصادفا یا درخلال بررسی بدن خود پیدا کنند. اگر کسی با توده ای غیرعادی در بیضه های خود برخورد کرد و یا نشانه های سرطان بیضه را دید، لازمست که به پزشک مراجعه کند. برخی از علائم این سرطان می تواند به موارد دیگری نیز مربوط باشد. پزشک تست هایی انجام می دهد تا علت پدید آمدن آن توده و یا دیگر نشانه ها را پیدا کند و در صورت نیاز، درمان درست را تعیین کند.

علائم متداول سرطان بیضه اینها هستند :

  • توده ها یا برآمدگی های سخت و یا تغییراتی در شکل ظاهری بیضه ها یا حسی که شخص از بیضه های خود دارد.

  • تورم در کیسه بیضه ها که البته گاهی در اثر جمع شدن اسپرم هم ایجاد می شود.

  • دردی کند در پایین شکم یا در کیسه بیضه ها.

  • درد یا ناراحتی و یا احساس سنگینی در کیسه بیضه ها.

  • بزرگ شدن سینه ها که توسط هورمون هایی ایجاد می شود که بوسیله تومور بیضه، رشد سینه ها را تحریک می کند.

برخی از موارد سرطان بیضه ابدا هیچ گونه نشانه ای ندارند. همچنین حالت هایی غیر سرطانی نیز وجود دارند که نشانه هایی مشابه بوجود می آورند، از قبیل زخم و التهاب در بیضه و نیز عفونت های ویروسی یا عفونت های در اثر یباکتری. بهترزن کار اینست که در باره هر گونه نشانه سرطان بیضه با پزشک خودتان صحبت کنید که می تواند در این مورد به شما کمک کند.

توجه: احتمال دارد که این نشانه ها در اثر مشکلاتی جز سرطان باشد. بهتر است که برای تشخیص دقیق با یک متخصص مشورت کنید.

 

تشخیص و ردیابی سرطان بیضه

در مراکز درمان سرطان، نخستین اولویت، انجام یک بررسی کامل و دقیق در باره سرطان بیضه بیمار است. این گام، برای تهیه برنامه درمانی مناسب برای بیمار، نقشی اساسی دارد.

در نخستین روزهای ورود بیمار، تست های تشخیصی پیشرفته ای از او انجام می شود. همچنین سوابق پزشکی او بررسی می شود تا بتوان تشخیص دقیق در باره بیماری او انجام داد. این اطلاعات کمک می کند تا توصیه های درمانی برای بیمار انجام شود.

ابزارها و تست های تشخیص سرطان بیضه

از تست ها و ابزارهای پیشرفته ای برای تشخیص و نیز نظارت بر واکنش بیمار به معالجات استفاده می شود و نیز برای اصلاح معالجات در صورت نیاز. علاوه بر گرفتن سوابق پزشکی بیمار و انجام معاینه بدنی، ممکنست از ابزارها و تست های گوناگونی برای سرطان بیضه استفاده شود، از قبیل :

تصویربرداری ها

ممکنست از چندین تصویربرداری استفاده شود تا معلوم گرد آیا سرطان گسترش یافته است یا نه و نیز به کمک آن، واکنش بیمار به معالجات را زیر نظر بگیرند :

  • اولتراسوند- که به عنوان سونوگرافی هم شناخته می شود، روشی غیر مخرب است که از اکوهای صداهای با فرکانس بالا استفاده می کند تا تصاویری از اندام های داخلی بدن تهیه شود. این به پزشکان کمک می کند تا معلوم شود آیا توده بوجود آمده جامد است و یا اینکه از مایع پر شده است، چون تومورهای بدخیم اغلب الگویی متفاوت با بافت های سالن بیضه دارند. سونوگرافی به پزشکان کمک میکند که معلوم شود آیا نیاز به انجام تست های بیشتری می باشد یا نه.

  • پرتو نگاری ایکس- یک پرتونگاری ایکس استاندارد از قفسه سینه می توان انجام داد تا معلوم شود آیا یاخته های سرطانی به شش ها سرایت کرده اند یا نه.

  • تصویربرداری کامپیوتری (سی تی اسکن)- سی تی اسکن نوع ویژه ای از پرتونگاری ایکس است که تصاویری سه بعدی و متقاطع از همه بدن بدست می دهد. برخلاف یک پرتونگاری ایکس معمولی، سی تی اسکن می تواند تصاویر دقیقی از اندام های داخلی بدن مانند کبد و شش ها بدست دهد. این تست ردیابی سرطان بیضه بیشتر برای آن استفاده می شود که معلوم شود آیا سرطان به دیگر اندام های بدن سرایت کرده است یا نه.

  • تصویربرداری به کمک تشدید میدان مغناطیسی (MRI)- از MRI برای بررسی بافت های نرم درون بدن نیز استفاده می شود اما برخلاف پرتونگاری ایکس و سی تی اسکن، در MRI از امواج رادیوفرکانسی و میدان های مغناطیسی قوی برای تهیه تصاویر استفاده می شود بنابراین قرار گرفتن در معرض تابش پرتوها پیش نمی آید. MRI می تواند ابزار موثری باشد برای تعیین اینکه آیا سرطان به مغز یا رشته نخاعی سرایت کرده است یا نه.

  • اسکن با کمک انتشار ذرات پوزیترون (PET)- این تکنیک تصویربرداری برای توجه به فعالیت متابولیکی درونی اندام های گوناگون بدن استفاده می شود. یک ماده رنگی رادیواکتیو- که معمولا نوعی گلوکز است- به بیمار تزریق می شود و از یک دوربین ویژه استفاده می شود تا تصویری از مناطق رادیواکتیو شده درون بدن تهیه شود. چون یاخته های سرطانی بسرعت رشد می کنند و اغلب در مقایسه با یاخته های سالم، فعالیت متابولیکی بیشتری دارند، بیشتر از گلوکز رادیواکتیو شده جذب می شوند. بعلت این پدیده، اسکن PET می تواند در یافتن جابجایی های کوچک، بسیار سودمند باشد و یا تعیین شود که آیا غدد لنفاوی بزرگ شده، دارای یاخته های سرطانی هستند یا نه. اسکن های PET بسیار حساسند اما جزئیات بیشتری را نشان نمی دهند بنابراین اغلب به همراه سی تی اسکن مورد استفاده قرار می گیرد (PET/CT).

  • Lymphangiogram- این یک تست ویژه برای بررسی سیستم لنفاوی است و نیز برای اینکه آیا یاخته های سرطانی به غدد لنفاوی سرایت کرده اند یا نه. یک ماده رنگی به رگ لنفاوی تزریق می شود و تصاویر غدد لنفاوی با استفاده از مونیتور پرتو ایکس تهیه می شود. هم اکنون از سی تی اسکن بیشتر برای ارزیابی غدد لنفاوی استفاده می شود اما از روش Lymphangiogram همچنان گاهی برای نظارت بر non-seminomas درخلال درمان سرطان نیز استفاده می شود.

بیوپسی

درحالی که تصویربرداری ها می توانند برای تعیین بود یا نبود سرطان بیضه خیلی سودمند باشند، تنها راه قطعی برای این تشخیص، بررسی نمونه ای از بافت مشکوک است. در بسیاری از موارد، اگر جراح در مورد وجود تومور مطمئن باشد، کل تومور و نیز بیضه و رشته اسپرمی را برمی دارد. اما اگر تشخیص قطعی نباشد، ممکنست جراح یک بیوپسی انجام دهد. در این روش، جراح بخش کوچکی از بافت مشکوک را برمی دارد تا نمونه ای از یاخته ها را بگیرد چون یک آسیب شناس می تواند در زیر میکروسوکوپ به آنها نگاه کند تا ببنید آیا سرطانی هستند یا نه.

تست های آزمایشگاهی

گاهی مقادیر زیادی از پروتیئن های خاصی از سرطان بیضه ترشح می شود که بنام نشانگرهای تومور شناخته می شوند. آزمایش های خون در مورد این پروتیئن ها می تواند به تشخیص تومورهای بیضه یا تعیین زیرگروه سرطان کمک کند و یا نظارت بر واکنش بدن به درمان را انجام دهد. پروتیئن هایی که بیشتر مربوط به سرطان های یاخته ای میکروبی بیضه هستند، پروتیئن های alpha-fetoprotein (و نه فقط seminomas). پروتئین دیگر، lactate dehydrogenase نیز ممکنست هنگامی ارزیابی شود که سرطان وجود داشته باشد اما افزایش این آنزیم می تواند در دیگر شرایط نیز رخ دهد بنابراین ازآن بیشتر برای ارزیابی گسترش بیماری استفاده می شود و نیز برای نظارت بر واکنش بدن پس از تشخیص سرطان بیضه.

 

مرحله بندی سرطان بیضه

مراحل سرطان بیضه

مرحله بندی سرطان بیضه نشان می دهد که سرطان موجود چقدر بزرگ شده، آیا سرطان گسترش یافته است یا نه و آیا نشانگرهای تومور تولید می شوند و این موارد علاوه بر میزان این پروتیئن ها در پلاسمای خون یا در خون می باشد. مرحله بندی براساس چهار دسته بندی انجام می شود :

  • T- نشان می دهد که آیا تومور به بافت های نزدیک بیضه سرایت کرده است.

  • N- نشان می دهد که آیا یاخته های سرطان بیضه به غدد لنفاوی محل سرایت کرده اند.

  • M- نشان می دهد که آیا سرطان جابجا شده است (گسترش سرطان به مناطق دوردست بدن).

  • S- میزان پروتیئن های نشانگر تومور را در پلاسما یا خون نشان می دهد.

گروه بندی مراحل سرطان بیضه

  • مرحله 0- یاخته های سرطانی به فراتر از بیضه سرایت نکرده اند. در این مرحله از سرطان بیضه، تومورها مربوط به سرطان موضعی می باشند.

  • مرحله I- سرطان به بافت نزدیک به بیضه هجوم برده اما به غدد لنفاوی و یا بخش های دورتر بدن سرایت نکرده است. میزان نشانگرهای پروتئین تومور ممکنست طبیعی و یا زیاد باشد.

  • مرحله IA- ممکنست تومور در لایه درونی بیضه رشد کرده باشد اما هنوز به لایه بیرونی آن نرسیده و نیز به رگ های خونی یا لنفی سرایت نکرده باشد. اندازه نشانگرهای سرم طبیعی است.

  • مرحله IB- ممکنست در این مرحله، تومورها به رگ های خونی یا لنفی سرایت کرده باشند یا شاید به لایه بیرونی پیرامون بیضه، رشته اسپرمی و یا کیسه بیضه هجوم برده باشد. میزان سرم نشانگرهای تومور طبیعی است.

  • مرحله IS- این سرطان ها می توانند هر درجه ای از تهاجم به بافت های مجاور را داشته باشند؛ سطح نشانگرهای تومور پس از برداشتن تومور توسط جراح، به گونه ای زیاد اندازه گیری می شود.

  • مرحله II- سرطان بیضه در این مرحله، بافت های تهاجمی به سمت بیضه را داراست و می تواند دست کم در یک غده لنفاوی مجاور یافت شود. میزان نشانگرهای تومور ممکنست طبیعی و یا تا اندازه ای زیاد باشد.

  • مرحله IIA- تومورها در این مرحله به یک غده لنفاوی و یا بیشتر سرایت کرده اند اما هیچ غده ای بزرگ تر از 2 سانتیمتر نیست.

  • مرحله BII- تومورها در این مرحله به دست کم یک غده لنفاوی سرایت کرده اند که سایزی بین 2 و 5 سانتیمتر دارد.

  • مرحله CII- تومورها در این مرحله به دست کم یک غده لنفاوی سرایت کرده اند که سایزی بزرگ تر از 5 سانتیمتر دارد.

  • مرحله III- در این مرحله، سرطان بیضه به غدد لنفاوی دوردست یا اندام های دوردست سرایت کرده است.

  • مرحله IIIA- در این مرحله، سرطان به غدد لنفاوی دوردست یا شش ها سرایت کرده است. میزان پروتئین نشانگر تومور، طبیعی یا تقریبا زیاد است.

  • مرحله IIIB- در این مرحله از سرطان بیضه، میزان پروتئین نشانگر تومور، متوسط است و بیماری یا به غدد لنفاوی مجاور یا به غدد لنفاوی دوردست و یا شش ها سرایت کرده است.

  • مرحله IIIC- در این مرحله از سرطان بیضه، میزان پروتئین نشانگر تومور زیاد است و ممکنست که سرطان به غدد لنفاوی مجاور یا به غدد لنفاوی دوردست و یا شش ها سرایت کرده باشد. ممکنست سرطان به اندام های دوردست از قبیل کبد یا مغز سرایت کرده باشد ولی در این مورد، نشانگرهای تومور اسپرمی می توانند هر اندازه ای داشته باشند.

 

                                                       



:: موضوعات مرتبط: زیست شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1696
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
.

سرطان استخوان چیست؟

سرطان استخوان، سرطان نادری است که در درون یاخته های استخوانی شکل می گیرد. استخوان ها به عنوان چهارچوب ساپورت بدن، سازه ای را تشکیل می دهند و شکل بدن را می سازند که این خود به مانند نگهدارنده ای برای ماهیچه ها برای ایجاد حرکت است و نیز از ارگان های درونی بدن حفاظت می کند

بیشتر استخوان ها توخالی هستند و تشکیل شده اند از یک بخش سخت بیرونی (که ترکیبات کلسیم در آن رسوب می کند)، یک بافت داخلی اسفنجی که مغز استخوان را نگه می دارد (که یاخته های خونی را می سازد و نیز آنها را ذخیره می کند) و غضروف در هر سر استخوان (که به مانند بالشتکی در بین استخوان ها عمل می کند). خود استخوان سه نوع یاخته دارد: یاخته استخوان ساز، یاخته osteocyte (که به نگهداری استخوان کمک می کند) و یاخته osteoclasts (که استخوان را تقسیم بندی می کند).

سرطانی که در استخوان آغاز می گردد (که به عنوان سرطان استخوان اولیه نامیده می شود)، همان بیماری نیست که در دیگر بخش های بدن بوجود می آید و به استخوان سرایت می کند (که سرطان استخوان ثانویه نامیده می شود). این سرطان می تواند در هر استخوانی از بدن باشد ولی سرطان استخوان اولیه، اغلب در استخوان های بلند بازو و ساق پا به وجود می آید.

طبق نظر انجمن سرطان آمریکا، سرطان استخوان اولیه، کمتر از 2/0 درصد از همه سرطان ها را تشکیل می دهد، به گونه ای که در ایالات متحده، فقط حدود 2300 مورد جدید وجود دارد. معمولا استخوان ها مکان تومورهایی هستند که از بخش دیگری از بدن به استخوان گسترش یافته اند، مانند سینه، ریه ها و پروستات

انواع سرطان استخوان

سرطان استخوان می تواند از نوع اولیه (تومور بدخیم) باشند، در جایی که سرطان در یاخته های استخوانی شکل می گیرد. یا می تواند ثانویه باشد (بست استخوانی) در جایی که سرطان از بخش دیگری از بدن، به استخوان گسترش یافته است

سرطان استخوان اولیه

Osteosarcoma- به عنوان تومور بدخیم osteogenic هم شناخته می شود. Osteosarcoma ، شایع ترین سرطان استخوان است و معمولا در استخوان های بازو، ساق پا و یا لگن خاصره و در سنین بین 10 و 30 سالگی شروع می شود.

Chondrosarcoma- این نوع از سرطان استخوان، در یاخته های غضروفی شکل می گیرد و دومین سرطان شایع استخوان است. این سرطان در سنین زیر 20 سالگی رخ می دهد و احتمال ابتلاء به آن با افزایش سن کم می شود.

تومور Ewing- به عنوان تومور بدخیم Ewing هم شناخته می شود. این سرطان در استخوان ها شروع می شود اما می تواند در دیگر بافت ها و در عضلات هم آغاز شود. این سرطان، سومین سرطان شایع استخوان است و معمولا در بدن کودکان و نوجوانان شکل می گیرد. Fibrosarcoma و malignant fibrous histiocytoma- هر دو نوع این سرطان ها در بافت نرم اطراف استخوان بوجود می آید و بیشتر در افراد بزرگسال دیده می شود. این دو نوع سرطان بر روی بازوها، ساق پا و فک اثر می گذارد.

تومور یاخته ای غول پیکر استخوان- این نوع سرطان استخوان می تواند هم به شکل خوش خیم باشد و هم بدخیم که البته نوع خوش خیم آن، شایع تر است. این سرطان، بر بازو و یا ساق پا اثر می گذارد، در سنین میانسالی رخ می دهد و گسترشی ندارد. این سرطان پس از برداشتن توسط جراحی، دوباره برمی گردد و گرایش به این دارد که به بخش های دیگر بدن نیز گسترش یابد.

Chordoma- اغلب در بین افراد 30 ساله و یا بیشتر از آن دیده می شود. این نوع سرطان استخوان بر ستون فقرات و جمجمه اثر می گذارد. این سرطان در بین مردان دو برابر زنان است و بدون این که گسترش یابد، رشد می کند. پس از جراحی، این نوع سرطان استخوان برمی گردد و معمولا به ریه ها، کبد و غدد لنفاوی گسترش می یابد.

 

سرطان استخوان ثانویه

دگردیسی استخوانی- دگردیسی استخوانی، شکلی از سرطان استخوان است که در بخش دیگری از بدن بوجود می آید و از طریق جریان خون و یا سیستم لنف، به استخوان ها گسترش می یابد. این نوع سرطان می تواند در هر بخشی از بدن تشکیل شود و بیشتر احتمال دارد که در استخوان های نزدیک به مرکز بدن بوجود آید، مانند لگن خاصره یا ستون فقرات.

 


:: موضوعات مرتبط: زیست شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1465
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
.

کمبود انرژی و خستگی زودرس (ضعف غدد آدرنالین)

adrenalburoutهزاران نفر در سراسر دنیا از خستگی مدام رنج می برند که با خوابیدن و استراحت کردن بر طرف نمی شود، این علامت اصلی و اولیه، ضعف یا نارسایی غدد آدرنالین(فوق کلیوی) می باشد.


غدد آدرنالین(فوق کلیوی) 2 غده گرد به اندازه 3 الی 4 اینچ که هر کدام بالای هر کلیه قرار گرفته اند. این غدد برای ادامه بقاء حیاتی هستند، آن ها هورمون های مختلفی از جمله آدرنالین، کورتیزون، آلدوسترون، استروژن، تستسترون، پروژسترون ،DHEA و.... تولید کرده که نقش های مختلفی در بدن ایفا می کنند. بعضی از وظایف هورمون های تولید شده توسط این غدد عبارتند از: فعال کردن سیستم فرار و گریز(سیستم مقابله با استرس)، تولید انرژی، افزایش قند خون، تنظیم قوای جنسی، تنظیم سوخت و ساز بدن و چندین نقش مهم و حیاتی دیگر، هر گاه شما در حالت استرس قرار می گیرید غدد آدرنالین با تولید هورمون های مختلف به بدنتان کمک می کند تا از حالت فشار و استرس رهایی یابید به همین دلیل ممکن است بارها هنگام فشار های روحی و استرس دردی در بالای کلیه ها احساس کرده باشید.

 

علامت های معمول ضعف غدد آدرنالین شامل ضعف، خستگی و معمولاً همراه با افسردگی، تمایل بیش از حد به خوردن مواد قندی و شیرینی جات(به دلیل اینکه هورمون های مولد انرژی در بدن به اندازه کافی تولید نمی شوند و فرد برای کسب انرژی تمایل به خوردن مواد قندی خواهد داشت)، کاهش فشار خون، قند خون و دمای بدن به خاطر کمبود هورمون کورتیزول و علامت های ثانویه ضعف غدد آدرنالین شامل: اختلال در هضم غذا، عدم توانایی در کنترل استرس، تحریک پذیری، آلرژی به خوردن برخی از غذاها، درد و ضعف عضلات، سر گیجه، ابتلای مکرر به انواع عفونت ها، تغییر در رنگ پوست، ضعف قوای جنسی و... می باشد.


اگر شما جزء کسانی هستید که صبح هنگام بیدارشدن از خواب به جای احساس تازگی و سرحالی، حس بی حالی، کرختی و افسردگی دارید و با گذشت روز این حالت بر طرف می شود، احتمالا به ضعف غدد آدرنالین مبتلا هستید. اول صبح غدد آدرنالین در این افراد به درستی فعالیت نمی کند و با گذشت روز و یا استفاده از محرک ها مانند قهوه و چای فعالیت این غدد بیشتر شده و حس خستگی و کرختی از بین می رود.

 

علامت های روحی و روانی ضعف آدرنالین:


کورتیزول یکی از هورمون های است که توسط این غدد ترشح می شود، یک نشاط آور طبیعیست، وقتی غدد آدرنالین کم کار شوند این هورمون کمتر ترشح شده و به جای حس نشاط، خستگی، بی حوصلگی و افسردگی جایگزین می شود. به عنوان مثال کسانی که برای درد از مشتقات این هورمون مانند داروی کورتیزون استفاده می کنند معمولاً بعد از تزریق آمپول حس نشاط به آن ها دست می دهد و یا ورزش کردن سبب ترشح بیشتر این هورمون می شود به همین دلیل معمولا افراد ورزشکار با نشاط تر از سایرین هستند.


افسردگی، بی تفاوتی، ناامیدی، حس پوچی، آدم های مودی(یک روز با انرژی هستند و روز یا ساعتی دیگر عصبی و بی حوصله)، بی قراری، بی خوابی، اضطراب و دلشوره، ترس ناگهانی (Panic Attach) و تحریک پذیری از علائم روحی و روانی ضعف غدد آدرنالین می باشند.

 

در زندگی زناشویی افرادی که دچار ضعف غدد آدرنالین هستند، شریک زندگی او به اشتباه تصور می کند که علاقه و جذابیت خود را برای طرف مقابل از دست داده است، در واقع ضعف غدد آدرنالین در تولید هورمون های مولد انرژی و تحریک پذیری جنسی است که موجب می گردد فرد گرایش خود به ارتباط را از دست بدهد، کم انرژی، کم حرف شود و دائماً به فکر فرو رود، شخص ممکن است تمایل به برقراری ارتباط با دوستان و خانواده خود را نیز از دست دهد، معمولاً این افراد کارهای نیمه وقت انتخاب می کنند، ضعف جنسی نیز از علائم شایع نارسایی غدد آدرنالین می باشد چون بخشی از هورمون های جنسی توسط این غدد ترشح می شوند.

 

علل ضعف غدد آدرنالین:


زندگی پر استرس می تواند فاکتور بسیار مهمی در تضعیف غدد آدرنالین باشد. استرس به هر شکل از مشکلات عاطفی، اقتصادی، کارهای سنگین گرفته تا زندگی در شهرهای شلوغ و پر سر و صدا، همه می توانند موجب تهی شدن غدد آدرنالین شوند، هر گاه شخصی تحت استرس قرار می گیرد غدد آدرنالین(فوق کلیوی) به کمک بدن شتافته و با تولید هورمون های مختلف به بدن کمک می کند تا از حالت فشار و استرس خارج شود، این امر موجب مصرف مقدار زیادی عنصر روی و منیزیم توسط بدن می گردد، استمرار استرس موجب تهی شدن غدد آدرنالین و مصرف بیشتر و در نهایت تخلیه ذخایر روی، منیزیم و برخی دیگر از ویتامین ها و مواد معدنی در بدن می گردد. استرس سبب فعالیت بیش از حد این غدد و تضعیف آن ها می شود.

 

کم خوابی: بازیافت انرژی و بازسازی غدد آدرنالین در هنگام خواب صورت می گیرد، فرد طی روز از سیستم اعصاب سمپاتیک خود استفاده می نماید که باعث مصرف انرژی و خستگی بدن شده این سیستم با سیستم اعصاب پاراسمپاتیک تنظیم و متعادل می شود، که وظیفه آن بازسازی بدن و باز یافت انرژی است، سیستم اعصاب پاراسمپانیک معمولاً در هنگام خواب و استراحت عمل می نماید به همین دلیل زمان خوابیدن را زمان تعمیر و نگهداری بدن می نامند، چنانچه خواب کافی نداشته باشید بازسازی و فعالیت غدد آدرنالین دچار مشکل می شود.

 

ازدیاد مس در بدن: وقتی غدد آدرنالین ضعیف شود مس در بدن تجمع می یابد، با افزایش سطح مس در بدن مشکلات جسمی و روانی مرتبط با ازدیاد مس در فرد دیده خواهد شد و برعکس ازدیاد مس در بدن رابطه مستقیم با تضعیف غدد آدرنالین دارد و یکی از عوامل اصلی در ایجاد آن می باشد.(جهت آشنایی و مطالعه بیماری ازدیاد مس اینجا کلیک کنید).

 

تغذیه نادرست و کاهش کیفیت مواد غذایی: اکثر برنامه های غذایی فاقد مواد معدنی و ویتامین هایی هستند که غدد آدرنالین برای فعالیت خود به آن ها احتیاج دارند، این مواد شامل ویتامین های گروه A ,B ,C ,E و مواد معدنی مانند منگنز، روی، کرم و سلنیوم می باشد.

 

مردم به علت مشغله و نوع زندگی تمایل بیشتری به خوردن غذاهای فست فود و آماده دارند. معمولاً این غذاها دارای کالری بالا و فاقد مواد مغذی به اندازه کافی هستند، همچنین کاهش کیفیت مواد غذایی به دلیل استفاده از هورمون ها برای پروار کردن دام ها و طیور و روش های رویش سریع در پرورش میوه ها و سایر مواد غذایی سبب تهی شدن آن ها از مواد معدنی و ویتامین ها شده است.


هرگاه شخصی تحت استرس قرار می گیرد نیاز بیشتری به مواد مغذی ذکر شده خواهد داشت و متأسفانه امروزه نسبت به گذشته هم زندگی پر استرس تر شده و هم مواد غذایی بی کیفیت و بی ارزشتر شده اند.

 

مواد شیمیایی و فلزات سمی: بدن هر فرد در معرض هزاران ماده شیمیایی و سمیست که در هوا، آب و غذاها می باشد و نقش مهمی در تضعیف غدد آدرنالین دارند، اکثر افراد آگاه نیستند که مصرف خیلی از داروها مانند انواع آنتی بیوتیک ها، مسکن ها و برخی داروهای دیگر چه تأثیر مخرب و جبران ناپذیری روی کبد و غدد آدرنالین می گذارند.

 

عفونت های مزمن در بدن: عفونت های مزمن نیز باعث تضعیف این غدد می شوند به عنوان مثال علت اینکه شما در حین ابتلا به سرما خوردگی احساس بی حالی و کمبود انرژی می کنید همین امر است، این غدد با تولید هورمون های بیشتر به بدن کمک می نمایند تا با عفونت و ویروس ها مقابله کند که موجب تضعیف این غدد شده و شما احساس کمبود انرژی می کنید.

 

محرک ها: محرک ها مانند قهوه و مواد کافئین دار، شکر، الکل و غیره باعث تخریب غدد آدرنالین می شوند مصرف این محرک ها انرژی موقتی به فرد می دهند اما در نهایت موجب تضعیف غدد آدرنالین شده و فرد تمایل به مصرف بیشتر قهوه، الکل و.... جهت کسب انرژی می نماید.


ضعف مادرزادی غدد آدرنالین: خیلی از کودکان با غدد آدرنالین ضعیف به دنیا می آیند. این یک مشکل ژنتیکی نمی باشد بلکه به خاطر کمبود یا ازدیاد برخی مواد معدنی در بدن مادران می باشد و این کودکان با سطح مواد معدنی کم و یا ناهماهنگ به دنیا می آیند، به عنوان مثال: اگر مادری دچار کمبود عنصر روی باشد که غالباً هم همین طور است فرزند به دنیا آمده نیز دارای سطح روی کم و مس بالا می باشد، این کودکان وقتی به سن 5 تا 7 سالگی می رسند ضعف غدد بیشتر به چشم می خورد آن ها اکثراً مریض، کمی افسرده و اختلال در یادگیری دارند. بعضی از کودکان نیز با فعالیت بیش از اندازه و سایر مشکلات رفتاری واکنش نشان می دهند.


راه های تشخیص نارسایی غدد آدرنالین :


متأسفانه وقتی افراد از خستگی و افسردگی و سایر علائم که معمولاً به خاطر ضعف غدد آدرنالین است شکایت دارند اکثر پزشکان سوالات درستی از مریض و یا آزمایشات مربوط به غدد آدرنالین را انجام نمی دهند، پاسخ ها معمولاً: به یک مسافرت برو یا تجویز قرص های ضد افسردگی است یا به مریض گفته می شود باید به مشاور بروی و دیدگاهت را عوض کنی! در مواردی هم که فرد دچار ضعف جنسی می شود با تجویز هورمون ها وضعیت را در نهایت بدتر از آنچه که هست می کنند و یا درمان هایی کاملا اشتباه تجویز می شود.
علائمی مانند خستگی و فشار خون پایین، تمایل به استفاده از محرک ها مانند قهوه، چایی برای شادابی بیشتر، افسردگی، درد مفاصل، تمایل به خوردن شیرینی جات و یا مواد شور، درد در قسمت پشت می توانند علائم بارزی از ضعف غدد آدرنالین باشند.


یک آزمایش خیلی ساده جهت تشخیص ضعف غدد آدرنالین: پزشک فشار خون فرد را وقتی آرام دراز کشیده اندازه گیری می کند، سپس مریض بلافاصله و ناگهان بلند می شود و دکتر بار دیگر فشار خون او را اندازه گیری می کند. فشار خون باید بالا رود اما در افرادی که دچار ضعف غدد آدرنالین هستند فشار معمولاً پایین می رود و فرد احساس ضعف و کمی سرگیجه می کند، این یک آزمایش خیلی ابتدایی و ساده جهت تشخیص ضعف غدد آدرنالین است.


آزمایش های خون بسیار پیچیده و گران قیمت جهت تشخیص این امر وجود دارند، بنا بر تجربه ما بهترین و ارزانترین روش جهت تشخیص ضعف غدد آدرنالین آنالیز مو(HTMA) می باشد که با اندازه گیری سطح الکترولیت های بدن(کلسیم، منیزیم، سدیم، پتاسیم، فسفر) و نسبت آن ها به یکدیگر می توان فعالیت این غدد را بررسی نمود. همچنین در آنالیز مو میزان سایر مواد معدنی بدن نیز سنجیده می شود که بیانگر علت تضعیف این غدد می باشد و کمک شایان به درمان این بیماری می نماید، زیرا در نهایت بازگشت فعالیت این غدد با تنظیم سطح مواد معدنی و ویتامین های بدن، استراحت و برنامه غذایی سالم صورت می گیرد.

 

درمان:

 

در برنامه درمانی ما با آنالیز مو (HTMA) نوع متابولیزم بدن مشخص و سطح مواد معدنی بدن اندازه گیری می شود و با تنظیم آن ها فعالیت غدد آدرنالین به حالت تعادل در می آید که موجب اصلاح متابولیزم و بازگشت انرژی و تنظیم مجدد بدن می شود، استراحت و استفاده از سونا جهت دفع مواد زائد از بدن کمک بسیار زیادی در بازگشت فعالیت این غدد می نمایند.

 

توصیه های عمومی جهت تقویت غدد آدرنالین:

 

اولین گام اصلاح برنامه غذایی می باشد که باید شکر، شیرینی، شکلات و کلیه مواد قندی از برنامه غذایی حذف شود، مصرف چای، قهوه و کلیه نوشیدنی ها کافئین دار نیز حذف و یا محدود شود.

 

برنامه غذایی روزانه باید شامل مقدار کافی از پروتئین حیوانی(بهترین منابع آن سفیده تخم مرغ، سینه و فیله مرغ و کمی ماهی)، سبزیجات و صیفیجات بخار پز، چربی های غیر اشباع امگا 3، کمی نمک دریا باشد، نان باید بطور کامل از برنامه غذایی حذف شود، منابع کربوهیدرات مانند برنج و جو به یک وعده در روز محدود شود.

 

خواب و استراحت کافی: حداقل 8-10 ساعت خواب شبانه مورد نیاز است، کسانی که دچار ضعف غدد آدرنالین هستند حداقل برای مدتی نیازمند خواب و استراحت بیشتر هستند.

 

دوری از استرس، استرس به هر شکل باعث فشار و تضعیف بیشتر غدد آدرنالین می شود، خندیدن، تفریح کردن، گردش و رفتن به طبیعت، فاصله گیری از افراد منفی، انجام روزانه مدیتیشن، سونا درمانی، انجام ورزش های سبک کمک شایانی به آرامش فکر، تقویت سیستم اعصاب مرکزی و متقابلا تقویت غدد آدرنالین می نماید.

 

ویتامین های گروه B یا همان ب کمپلکس، ویتامین سی، ویتامین ای، گیاه جینسنگ، ریشه گیاه شیرین بیان( البته در مبتلایان به فشار خون نباشد مصرف شود و در افراد عادی نیز بیشتر از 4 هفته نباید مصرف گردد) سبب تقویت غدد آدرنالین می شوند. از مصرف مولتی ویتامین و مینرال ها پرهیز نمایید ممکن است دارای عناصری باشند که بدنتان دارای ازدیاد آن ها باشد، برای انتخاب بهتر مکمل ها می بایست تست آنالیز مو انجام شود تا بر اساس نتیجه ممکل های مناسب و دوز مصرفی انتخاب شود.



:: موضوعات مرتبط: زیست شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1889
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
.

ادرنالین چیست

در بــــالای کلیه ها غده های فوق کلیوی قرار گرفته اند این غده ها ماده ای ترشح
میکنند که آدرنالین نامیده میشود آدرنالین برای آمادگی بدن در انجام فعالیت های
شدید یا دفاع از خود ترشح میشود.

وقتـــی که بسیار هیجانزده باشید ، غده های فوق کلیوی ناگهان مقدار زیادی
آدرنالین در خون ترشح میکنند آدرنالین سبب افزایش شدت ضربان قلب و کارآیی آن
میشود این ماده ، رگهای متصل به ماهیچه ها را گشاد میکند و علاوه بر آن موجب
افرایش غلظت قند در خون میشود به این طریق است که بدن خود را با شرایط تطبیق
میدهد با تاثیر آدرنالین ، خون از چهره به ماهیچه ها هجوم آورده و به بخش هایی که
ضروری تر است جریان می یابد برای همین است که هنگام ترس رنگ از رخسارتان
میپرد.
آدرنالین یک هورمون سریع الاثر می باشد با عملکرد آگونیستα1 و β2 آدرنرژیک که سطح CAMP و متعاقب آن باز کردن بروشها و تحریک CNS و قلب را افزایش می دهد. با وجودیکه اپی نفرین یک حالت جنگ گریز در اندامهای بدن فراهم و مورد مصرف فراوانی در اورژانس دارد اما عدم استفاده صحیح آن خود باعث ایجاد جنگ و گریز می شود. KIT آدرنالین یکی از ملزومات موجود با همراه در مواقع بحران می باشد و عمده ترین مواردی که باید راجع به این یار شفیق آموزش داد از این قرار است.و..بکار بستن سه قانون که هر کدام مشتمل بر چندین نکته می باشد که به قوانین 1D-2D-3D معروف می باشد باید عوامل عکس العمل قطبی بوده، قبل از زوال و به فوریت استفاده شود، با عدم استفاده مرگ در 10 – 5 دقیقه پس از حادثه رخ خواهد داد. همچنین باید آموزش داد که دو مسئله عمده اختلال در تنفس و زوال هوشیاری سبب مرگ خواهد شد. اختلال در تنفس به علت عدم راههای هوایی و کاهش هوشیاری با درگیری CNS و قانون آخر که مصدوم استفاده از اپی نفرین دوباره اگر شک دارد. 1) دوز مورد استفاده 3/0 میلی گرم در بالغین و 15/0 میلی گرم در اطفال می باشد. 2) کیت همراه باشد با نگهداری در محلولهای واضح و با علامت یا مهر بزرگ و مشخص تا سه بار مجاز به استفاده می باشیم 3) بهترین محل تزریق عضلانی Vastuslatralis و بهترین تزریق کننده خود فرد می باشد. از تزریق در انتهاها باید خودداری شود. 4) در افراد با حساسیت به بی سولفیت استفاده نشده و در بیماران فشار خونی و هبیرتیروئیدیسم با احتیاط استفاده شود. 5) فرمهای تزریق عضلانی و زیر جلدی می باشد اگر به صورت وریدی استفاده می شود باید بصورت 000/10 : 1 باشد. 6) عمده ترین عوارض جانبی KIT بی قراری و تروموروآریتمی می باشد که آریتمی باید مورد توجه واقع شود. 7) آنتی دوت اپی نفرین همراه با KIT باشد تا در صورت بروز عوارض جانبی جدی استفاده شود. 8) در مدارس، خانه ها ، کارخانه ها،‌ همیشه KIT موجود و در مواقع بحران تمامی افراد در اختیار داشته باشند.

غده فوق کلیوی :
غده فوق کلیوی، غدد کوچکی هستند که روی کلیه ها استقرار دارند . این غدد از دو بخش تشکیل شده اند : بخش داخلی یا مرکزی غده و بخش خارجی . از هر کدام از این بخش ها هورمون هایی ترشح می شود و وارد سیستم خونی می شود و نقش سازنده خود را در رشد و ارائه حیات ایفا می کند. قسمت خارجی غدد فوق کلیوی هورمون هایی دارد که در رشد و سوخت و ساز تأثیر به سزایی دارد. هورمون های این قسمت عبارتت اند از هورمون های قندی که نقش آن ها افزایش ذخیره کلیکوژن در کبد می باشد. هورمون های قندی مشهور عبارت اند از: کورتیزون ، کلتی کسترون و ئیدروکورتیزون.
این ها باعث می شود تا قندی را که ما مصرف می کینم مازاد آن به صورت کلیکوژن در کبد ذخیره شود تا در مواقع ضروری بتوانیم از آن استفاده کنیم . هورمون های این بخش عبارت اند از : میرلانوکورتیکیدیدها و یا هورمون های نمکی که برای تنظیم آب و املاح بدن لازم است.
مشهورترین هورمون تنکی آلدوسترون می باشد. هورمون های داخلی یا مرکزی که عبارتند از : اپی نفرین، نولوایی نفرین و یا آدرنالین یا نول آدرنالین. این هورمون ها بدن را در مقابل خطر، ارگانیزیم می کنند . چنانچه فرد در موقعیتی قرار بگیرد که برای او خطر ناک باشد این هورمون در خون ریخته می شود و یک سری از فعل و انفعالات خاص در بدن ایجاد می شود . پدیده های ستیز و گریز از طریق ترشح این هورمون ایجاد می شود. این هورمون ها در فعال سازی سیستم خود مختار یا سمپاتیک و پاراسمپاتیک نقش مهمی را ایفا می کند. با ریزش این هورمون در خون، مقدار گلوکز خون افزایش می یابد یعنی ما از ذخیره کردن گلیکوژن استفاده می کنیم. این مجموعه علمی توسط سایت ماکزیمم تکنیک تهیه شده است. و گلوکز مناسب را باری فعالیت عضلانی و مقابله با خطی در خودمان تدارک می بینیم. همچنین انقباض سیستم خونی روی می دهد که با این اقباض خون از سطح بدن به قسمتهای درونی تروارد می گردد که چنانچه درگیری ایجاد شود و زخمی در روی پوست ایجاد شود ، خون زیادی از سطح بدن خارج نشود و همچنین ماده منعقده کننده ای در خون افزایش می یابد که خون بتواند به طور سریع انعقاد یابد . همچنین ضربان قلب افزایش می یابد تا بتواند خون زیادی را به مغز برساند و از طریق این خون رسانی، اکسیژن و گلوکز به مغز برساند و همچنین ماهیچه های گوارشی انبساط پیدا می کنند و این عمل توسط ریزش همین هورمون پدید می آید.
نول آدرنالین :
در تحریک انقباض رگ های خونی نقش دارد و احتمالاً در بروز پاسخ های تند و عصبی مؤثر می باشد. استرس فشاری است که در اثر تغییرات ایجاد شده در محیط به بدن تحمیل می شود. بعضی از استرس ها مفید هستند، اما وقتی از کنترل خارج می شوند، بدن به صورت های مختلفی از آثار سوء آن ها رنج می برد.
استرس تحمیل شده، انرژی بدنی و ذهنی را تحت تأثیر قرار می دهد. به دنبال استرس، کاهش انرژی ذهنی و بدنی، خستگی، بی خوابی، تحریک پذیری و احساس افسردگی، افزایش ضربان قلب، بالارفتن فشار خون، افت قندخون، آسیب پذیری سیستم ایمنی و تغییر در وضعیت اشتها ایجاد می شود. مجموع موارد ذکر شده تأثیرات نامطلوبی بر فعالیت فرد سالم گذاشته و باعث تضعیف بدن می شوند.

در شرایط استرس، تولید سلول های ایمنی نوع لنفوسیتT افزایش می یابد ومقدار زیادی سم در بدن انسان جمع می شود. تولید هورمون آدرنالین به دنبال استرس و شرایط ناموزون با بدن، افزایش می یابد. تولید بیشتر آدرنالین به بدن کمک می کند تا انرژی بیشتری برای مقابله با شرایط جدید داشته باشد. از طرفی تولید آدرنالین، ذخایر موادقندی را تخلیه می کند. افزایش ترشح هورن های بدن، پاسخ طبیعی بدن ما به استرس است. غذا بر روی فعالیت مغزی تأثیر می گذارد. به عبارتی موادغذایی بر روی فعالیت ترکیبات شیمیایی به نام نوروترانسمیتر( انتقال دهنده های عصبی ) اثر می گذارند. این ترکیبات برای هوشیاری بدنی لازم هستند.

شاید این سؤال برای شما هم پیش آمده باشد که آیا غذا در کنترل استرس مؤثر است یا نه؟

مصرف موادغذایی در زمان استرس بر پایه شواهد علمی است. اکثر مردم به این موضوع واقف هستند که در زمان استرس بیشتر غذا می خورند و انتخاب آنها بیشتر از گروه مواد قندی و نشاسته ای است.

اسیدهای آمینه برای ورود به مغز از طریق جریان خون مغزی، با اسیدآمینه تریپتوفان رقابت می کنند و اجازه ورود به تریپتوفان را نمی دهند. مصرف مواد حاوی کربوهیدرات تولید هورمون انسولین را تحریک می کنند. ترشح هورمون انسولین از ورود اسیدهای آمینه به مغز جلوگیری کرده و فقط به اسیدآمینه تریپتوفان اجازه می دهد تا وارد سلول مغزی شود. تریپتوفان باعث ترشح هورمون سروتونین می شود و سروتونین از مهمترین ناقلین مغزی است و کاهش آن سبب بی خوابی، بی علاقگی، فقدان انرژی، عدم تمرکز حواس و افسردگی می شود.

توجه به این موضوع مهم است که غذاهایی که ترشح سروتونین را افزایش می دهند، دارای چربی های پنهان هستند، بنابراین همانطور که سطح سروتونین( هورمون آرام بخش ) افزایش می یابد، چربی هم وارد گردش خون می شود. علاوه بر این بدن در پاسخ به استرس، هورمون کورتیزول بیشتری ترشح می کند. افزایش ترشح هورمون کورتیزول، ترشح اسید معده را زیاد کرده و به مخاط معده آسیب می رساند.هورمون کورتیزول فعالیت هورمون انسولین را مختل می کند، و چربی ها را که به طور ناآگاهانه در زمان استرس وارد بدن می شوند، به راحتی ذخیره می کند.

در سنین بالای 40 سال کاهش متابولیسم( سوخت و ساز) بدن، فرد را برای استرس آماده تر می کند. در این شرایط هورمون هایی ترشح می شوند که اشتها را زیاد کرده و چربی را ذخیره می کنند.

چه موادغذایی باعث ایجاد استرس می شوند؟

کافئین ماده ای محرک است که در قهوه، چای، کولاها، شکلات و تعدادی از داروها وجود دارد. مصرف زیاد موادغذایی حاوی کافئین همانند استرس عمل می کند و گاهی اوقات علائم آن را بدتر می کند.

یک ماده محرک، ترشح اسید معده و هورمون های تیروئیدی را بیشتر می کند. این مسئله ضمن ایجاد اضطراب، فعالیت کلیه ها را بیشتر می کند. با افزایش فعالیت کلیه ها، دفع ادراری افزایش می یابد.
کافئین، همچنین جذب آهن دریافتی از طریق مواد گوشتی مانند( گوشت مرغ و قرمز) را مهار می کند و سبب ایجاد کم خونی ناشی از فقر آهن می شود.
اغلب مردم کافئین را به عنوان عاملی محرک برای افزایش انرژی مصرف می کنند. این یک احساس کاذب از انرژی است و در واقع غدد فوق کلیوی را خسته می کند؛ چون هورمون های آدرنالین که هورمون های استرس نامیده می شوند، از غدد فوق کلیوی ترشح می شوند.
کافئین می تواند سردرد ایجاد کند، بنابراین مصرف آن را کاهش دهید و در صورت تمایل به مصرف قهوه، قهوه بدون کافئین را مصرف کنید.
از عوامل محرک دیگر فسفر است که به نوشیدنی های گازدار اضافه می کنند. مصرف نوشابه های گازدار، تعادل کلسیم و فسفر بدن را به هم می زند. عدم تعادل بین کلسیم و فسفر، باعث کاهش کلسیم خون و افزایش برداشت کلسیم از استخوان ها و افزایش خطر پوکی استخوان به خصوص در خانم ها می شود. فسفر همچنین بر روی اسید کلریدریک معده که برای هضم غذا لازم است،. این مجموعه علمی توسط سایت ماکزیمم تکنیک تهیه شده است. تأثیر منفی می گذارد و علاوه بر آن برای افرادی که مشکل دفع دارند، مضر است. آب های معدنی و آب چشمه فسفر ندارند.
افزودنی ها و نگه دارنده هایی مانند نیتریت و نیترات که به موادغذایی مانند سوسیس، کالباس و ماهی دودی برای محافظت از تخریب اضافه می کنند، با مواد شیمیایی، ترکیب شده و موادی به نام نیتروزامین ها را تولید می کنند.
مونوسدیم گلوتامات از افزودنی هایی است که مردم خاور دور برای حفظ رنگ سبزی های کنسروی و گوشت های پخته اضافه می کنند. این ترکیب شیمیایی باعث سردرد، واکنش های پوستی و سوزش در ناحیه پشت گردن می شود.
بهترین راه حل برای کاهش اثرات مواد افزودنی، کاهش مصرف غذاهای حاوی مواد افزودنی است.
مصرف بیش از حد موادقندی ساده مانند شکر نیز به عنوان عاملی برای ایجاد استرس و تحریک پذیری شناخته شده اند. مصرف بیش از حد موادغذایی حاوی قندهای ساده مانند دونات، کیک وشکلات در طول روز باعث خستگی و تحریک پذیری فرد می شوند که با افزودن مقداری مواد حاوی پروتئین، اثر این مواد را می توانید مهار کنید
انسان هنگامی که بسیار هیجانزده می‌شود، غده‌های فوق کلیوی‌اش ناگهان مقدار زیادی آدرنالین در خون ترشح می‌کنند.
در بالای کلیه‌ها غده‌های فوق کلیوی قرار گرفته‌اند این غده‌ها ماده‌ای ترشح می‌کنند که آدرنالین نامیده می‌شود.
آدرنالین برای آمادگی بدن در انجام فعالیت‌های شدید یا دفاع از خود ترشح میشود.
آدرنالین سبب افزایش شدت ضربان قلب و کارآیی آن می‌شود این ماده، رگهای متصل به ماهیچه‌ها را گشاد می‌کند و علاوه بر آن موجب افرایش غلظت قند در خون می‌شود. به این طریق است که بدن خود را با شرایط تطبیق می‌دهد با تاثیر آدرنالین ، خون از چهره به ماهیچه‌ها هجوم آورده و به بخش هایی که ضروری تر است جریان می‌یابد برای همین است که هنگام ترس رنگ از رخسارتان می‌پرد.
گلبول قرمز شامل پروتئینی به نام “هموگلوبین” است (که مسوول قرمزی رنگ خون است) و همین هموگلوبین است که اکسیژن را به بافتهای مختلف بدن، مغز و سایر ارگانها انتقال می‌دهد و با انرژی گرفتن آنها خستگی و کسالت از بین می‌رود، اما ساخت هموگلوبین در بدن ما نیاز به آهن و برخی ویتامینها دارد و در غیاب آهن یا کمبود آن به علت ساخته شدن هموگلوبین، تعداد گلبولهای قرمز کم می‌شود (کم خونی) و به علت آنکه در اثر کمبود آهن این مساله اتفاق افتاده است (کم خونی فقر آهن) و در نهایت به علت عدم انتقال اکسیژن کسالت و بی‌حوصلگی رخ می‌دهد.
غده فوق کلیوی از دو بخش قشری و مرکزی تشکیل شده است و هر بخش هورمونهای خاص ترشح می کنند .
بخش مرکزی :
یکی از هورمونهای مترشحه از این بخش آدرنالین نام دارد . ترشح آدرنالین نوعی حالت آماده باش در بدن ایجاد می کند و بدن را یاری می دهد که در مقابل پیشامدهای نا به هنگام یا فوق العاده ، آمادگی داشته باشد ؛ مانند موارد جنگ و ستیز ، فرار یا مسابقات ورزشی .در چنین حالتی ، در اثر ترشح آدرنالین فعالیت قلب افزایش می یابد ،فشار خون زیاد می شود و خون رسانی افزایش می یابد .آدرنالین به خصوص موجب باز شدن رگ های موجود در عضلات می شودو خون رسانی به این اعضاء را که موجب تحریک بدنمی شوند ، افزایش می دهد . از طرف دیگر ، این ماده با تأثیر گذاشتن بر مغز ، حالت آمادگی بیشتر و امکان تحریک پذیری به اعصاب می دهد . اثر آدرنالین بر کبد موجب بالا رفتن گلوکز خون می شود و به این وسیله ، نیاز ماهیچه و اعصاب به انرژی بیش تر بر طرف می گردد . چون آدرنالین هنگام خشم ، ترس و اضطراب افزایش می یابد ، به آن هورمون عواطف می گویند .
بخش قشری :
از بخش قشری غده ی فوق کلیوی نیز هورمونی به نام کورتیزول ترشح می شود که آثار جالب توجهی دارد ؛ از جمله این که وقتی فرد در شرایط ناگوار محیطی ( مانند سرما یا گرمای شدید ) یا عاطفی (مانند دوری یا مرگ عزیزان و بستگان ) قرار می گیرد یا هنگامی که در بدن عفونتی به وجود می آید ، ترشح آن در خون افزایش می یابد و به روش هایی که جرئیات بیو شیمیایی آن کاملاً مشخص شده است ، بدن را در مقابله با این دشوار ی ها یاری می دهد. از سوی دیگر ، این هورمون با تجزیه ی پروتئین های موجود در کبد و تبدیل کردن آن ها به قند ، انرژی لازم را برای سلول های بدن فراهم می آورد .
غدد فوق کلیوی
غده فوق کلیوی مجاور انتهای قدامی کلیه انسان وپستانداران قرار گرفته است.هر غده شامل دوقسمت خارجی یا قشر وداخلی یا مغز باساختمانهای میکرسکپی متفاوت میباشد.درقورباغه ها غده فوق کلیوی در امتداد سطح شکمی کلیه واقع شده ودر کوسه ماهی ها قسمتهای قشری ومرکزی از یکدیگرجداهستند.منشاءجنینی این دو غده فیزیکی نیست.قسمت خارجی یاسورنال پوستی دارای منشاءمزودرسی وقسمت داخلی یاسورنال میانی دارای منشاء اکتودرسی است.قسمت داخلی غده فوق کلیوی هورمنی بنام آدرنالین ترشح میکند که اگرآن را به حیوانی تزریق کنند الیاف عضلات صاف شرایین کوچک را بویژه در شکم وجلد منقبض میسازد وایجاد تنگ اوندی میکند در نتیجه موجب بالا رفتن فشار خون میگردد. در حالیکه باعث گشود آوندی در شرایین کوچک عضلات استخوانبندی و مغز میشود.
پس ترشح آدرنالین بر اثر هیجاناتی از قبیل ترس یا خشم باعث میشودکه خون از احشاء به طرف عضلات اسکلتی و مغز برود و این کیفیت موجود را در بهترین شرایط دفاع یا حمله قرار میدهد.آدرنالین قلب را تحریک مینماید .عضله صاف نایژکهای شش را شل میکند (به همین جهت حملات تنگی نفس یا آسم را تسکین میبخشد.و حرکات عضلات روده را کند میکند و همچنین موجب تسریع و تشدید تبدیل گلیکوژن به گلوکوز می گردد. این هورمون در بسیاری از بی مهرگان نیز تولید میگردد. شواهد و دلایل روشن نشان میدهد که قسمت داخلی غده فوق کلیوی دو نوع هورمون ترشح میکند . آدرنالین و نور آدرنالین و چگونگی این دو ماده فقط از لحاظ اثر بیولوژیکی متمایز و مشخص می شود .قشر غده فوق کلیوی چندین هورمون تولید مینماید .این مواد از نظر شسمیایی جزئ دسته استروئیدها هستند. مهمترین آنها کرتیکوسترون و کرتیزون میباشند.
عمل مهم این غده در تنظیم متابولیسم مواد معدنی به خصوص در ثابت نگه داشتن مقدار کلرور سدیم پلاسمایی است . برداشتن کامل هر دو غده فوق کلیوی ایجاد اختلالاتی از قبیل استفراغ - ضعف و سستی شدید و کاهش حرارت و متابولیسم بدن میشود که به سرعت باعث مرگ میگردد.
ضایعه یا تخریب قسمت قشری غده فوق کلیه در انسان بیماری آدیسون را سبب میشود که در آن پوست بدن به رنگ برونزه در می آید و زوال تدریجی و سرانجام مرگ دست میدهد



:: موضوعات مرتبط: زیست شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1503
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
.

هورمون تیروکسین و افزایش خطر سقط جنین


کمبود نسبی هورمون “تیروکسین” نیز ، موجب افزایش خطر سقط جنین، تولد پیش از موعد و مسمومیت حاملگی می شود میزان کم هورمون تیروئید، زایمان را دشوار و طولانی می کند پزشکان می گویند زنان بارداری که هورمون تیروئید در آنها کم ترشح می شود به احتمال زیاد در هنگام وضع حمل دچار مشکل می شوند.

هورمون تیروکسین و افزایش خطر سقط جنین

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از بی بی سی نیوز ، پزشکان می دانند کمترین کمبود در میزان هورمون “تیروکسین” که بارداری را دشوار می سازد، خطر سقط جنین، تولد پیش از موعد و مسمومیت حاملگی را افزایش می دهد
اکنون گروهی از دانشمندان دانمارکی دریافته اند که حتی میزان پایین اما نزدیک به حد طبیعی هورمون تیروکسین نیز می تواند مشکل زا باشد. گیرد که زایمان را برای مادر بسیار دشوار می کند.
در این حالت اگرچه هنوز سر جنین رو به پایین است، اما این جنین ها تمایل دارند صورت خود را در وضعیت نامناسب قرار دهند یعنی به جای آنکه صورت آنها بطرف معده مادر باشد به سمت پشت او قرار می گیرد. به گفته پزشکان این زایمانها در حالت کلی نه تنها طولانی و دشوار تر است، بلکه احتمالا ماما را مجبور به استفاده از شیوه های دیگر زایمان از جمله سزارین می کند.
محققان دانشگاه تیلبرگ معتقدند که این یک مشکل هورمونی بسیار رایج است و در هر 10 بارداری در یک مورد مشاهده می شود. آزمایش خون می تواند یک اقدام عادی در بررسی های پیش از زایمان محسوب شود.
ویکتور پاپ و همکارانش معتقدند که کمبود نسبی هورمون تیروکسین احتمالا موجب توقف حرکت طبیعی جنین می شود.
این به آن معناست که جنین به جای آنکه به برای به دنیا آمدن در وضعیت مطلوب قرار گیرد، در حالت نامناسبی قرار می گیرد که زایمان را دشوار و طولانی می کند.
پاپ افزود یافته های جدید نشان داده است که رشد حرکتی کودکان در سن دوسالگی با میزان پایین هورمون تیروئید در دوران بارداری مادر ارتباط دارد.
نوزاد تا سن 20 هفتگی قادر به تولید هورمون تیروئید نیست و تا آن زمان از ذخایر تیروئید مادر استفاده می کند.
این استاد دانشگاه تاکید کرد برای تایید این ارتباط باید آزمایش های بیشتری انجام شود. هرگاه به دلیلی غده تیرویید نوزاد قادر به تولید هورمون تیرویید (تیروکسین) به اندازه کافی نباشد یا هورمون تیرویید در بدن به درستی فعالیت نکند، کم کاری تیرویید اتفاق می افتد. هورمون تیرویید یکی از هورمون های مهم در رشد و تکامل نوزاد است و کمبود این هورمون عوارضی مانند عقب ماندگی ذهنی، کوتاهی قد ، ناشنوایی ، اختلال گفتار و بعضی از بیماری های مغزی و عصبی را به دنبال دارد.
هیپوتیروئیدی نوزادان، بیماری ای است که در حدود 5 درصد موارد، در روز های اول بعد از تولد دارای علایم و نشانه است. این علایم معمولا کم و غیراختصاصی هستند. معمولا بیماری در روز های اول بعد از تولد به ندرت تشخیص داده می شود، به طوری که تنها 10 درصد نوزادان بیمار در ماه اول زندگی شناسایی می شوند، بنابراین نوزاد مبتلا تشخیص داده نمی شود و به علت این کم کاری غده تیرویید، دچار عقب ماندگی جسمی و ذهنی خواهد شد و به مرور علایم تاخیر در رشد عقلی کودک به صورت تأخیر در گردن گرفتن نوزاد، کاهش فعالیت، خواب آلودگی و … خود را نشان خواهد داد. در حال حاضر تقریبا تمامی کشور های صنعتی جهان، برنامه غربالگری نوزادان را به طور اجباری انجام می دهند. کم کاری مادرزادی تیرویید یکی از علل مهم و قابل پیشگیری عقب افتادگی ذهنی در نوزادان است که در صورت تشخیص و درمان به موقع، از عوارض بیماری پیشگیری به عمل می آید. میزان بروز هیپوتیروییدی نوزادی در دنیا، 1 در هر 3000 تا 4000تولد زنده است و در مطالعات انجام شده در ایران این نسبت، 1 به 1000 است. نسبت سود هزینه غربالگری کم کاری مادرزادی تیرویید در کشورهای توسعه یافته در مقایسه با عدم انجام آن 10 به 1 است. این نسبت در کشورهای در حال توسعه از 7 تا 11 به 1 متفاوت بوده است.

نشانه های وجود اختلال در غده تیروئید کدامند؟

1 – خستگی، اضطراب، بی خوابی 2 – کاهش وزن با وجود زیاد شدن اشتها 3 – افزایش ضربان قلب 4 – افزایش تعریق بدن 5 – تحمل نکردن گرما 6 – سوزش چشم 7 – اختلال در فرو بردن آب دهان 8 – ضعف ماهیچه های بدن

چه موقع نزد پزشک برویم؟

در صورت مشاهده هر یک از علائمی که در بالا ذکر کردیم به پزشک مراجعه کنید تا با معاینه و آزمایش خون، وجود یا عدم وجود بیماری در شما به موقع تشخیص داده شود تا بتوانید هرچه زودتر برای درمان آن اقدام کنید.

عوامل بروز اختلال کدامند؟

علت های گوناگونی برای ابتلا به بیماری های مرتبط با این غده مهم وجود دارد که از جمله آنها می توانیم به اختلال در سیستم ایمنی بدن، عوامل ژنتیکی، اختلال هورمونی در بدن، عمل جراحی، قرار گرفتن در معرض پرتوهایی که به بدن آسیب می رسانند، عادات غذایی و کمبود ید در نوع تغذیه اشاره کنیم.

چند توصیه:

1 – هر چند وقت یک بار ناحیه گردن خود را تحت معاینه قرار دهید. 2 – اگر تیروئید شما پرکار است سبزیجات را در برنامه غذایی خود بگنجانید. 3 – سیگار نکشید. تحقیقات بسیاری ثابت کرده اند که استعمال دخانیات بر غده تیروئید تأثیر می گذارد و اگر هم در این غده اختلال وجود داشته باشد، بیماری آن را تشدید می کند. 4 – برای درمان بیماری خود می توانید از مکمل هایی چون ویتامین ث و ب کمپلکس استفاده کنید. البته هرگز از یاد نبرید که بدون مشورت با پزشک برای خود نسخه ای تجویز نکنید!



:: موضوعات مرتبط: زیست شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1696
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
.

از این مطلب لذت ببرید...

 

تکامل یا فرگشت (یا به گونهٔ ویژه‌تر تکامل زیستی یا اندامی) عبارتست از دگرگونی در یک یا چند ویژگی فنوتیپیموروثی که طی زمان در جمعیت‌های افراد رخ می‌دهد.[۱]این ویژگی‌های فنوتیپی، که از نسلی به نسل بعد جابجا می‌شوند؛ صفات ساختاری، بیوشیمیایی و رفتاری را تعیین می‌کنند. وقوع تکامل منوط به وجود بستری از گوناگونی ژنی در جمعیت است. این بستر ممکن است از جمعیت‌های دیگر تامین شود؛ که به شارش ژن شهرت دارد.[۲][۳][۴][۵]همچنین ممکن است گوناگونی ژنی از درون جمعیت، با سازوکارهایی چون جهش یا نوترکیبی پدید آید. با توجه به اینکه ویژگی‌های فنوتیپی متفاوت، احتمال بقا و تولیدمثل را تحت تاثیرات متفاوتی قرار می‌دهند؛ انتخاب طبیعی می‌تواند سبب فراگیری ژنوتیپ‌های جدید در خزانهٔ ژنی شود؛ و چهرهٔ فنوتیپی جمعیت را به تدریج تغییر دهد.[۱]انتخاب جنسی ممکن است به فراگیری ژن‌هایی منجر شود که نقش مثبتی در افزایش بقای جاندار نداشته باشند؛ و دیگر سازوکارهای تکاملی همچون همبستگی ژنی و رانش ژن، ممکن است ژن‌هایی را انتخاب کنند که امتیاز مستقیمی برای بقا یا تولیدمثل جاندار ارائه نمی‌دهند.[۶][۷]

 

[۸]تکامل علت پدیدهٔ گونه‌زایی است؛ که طی آن یک گونهٔ اجدادی منفرد به دو یا چند گونهٔ متفاوت تقسیم می‌شود. گونه‌زایی در شباهت‌های ساختاری، جنینی و ژنتیکی جانداران؛ پراکندگی جغرافیایی گونه‌های مرتبط با هم، و ثبت سنگواره‌ای تغییرات، قابل مشاهده‌است. نیای مشترک جانداران امروزی تا بیش از ۳٫۵ میلیارد سال پیش؛ یعنی از زمان پیدایش حیات روی زمین، قدمت دارد.[۹][۱۰][۱۱][۱۲] تکامل چه به صورت درون‌جمعیتی و چه به صورت گونه‌زایی میان جمعیت‌ها، از طرق گوناگونی روی می‌دهد؛ آهسته و پیوسته به نام انتخاب انباشتی، یا به سرعت از یک موضع ایستا تا موضع بعدی؛ که تعادل نقطه‌ای خوانده می‌شود.

مطالعهٔ علمی تکامل از نیمهٔ قرن نوزدهم آغاز شد، زمانی که تحقیقات روی ثبت سنگواره‌ای و تنوع جانداران، بسیاری از دانشمندان را متقاعد کرد که می‌بایست گونه‌ها به نحوی تکامل یابند. بر مبنای سنگواره‌ها می‌یابیم که جانداران امروزی متفاوت از گذشته هستند و به میزانی که به گذشته‌های دورتر می‌نگریم، فسیل‌ها متفاوت‌تر می‌شوند.[۱۳].[۱۴] سازوکارهای پیش‌برندهٔ تکامل همچنان نامشخص باقی ماندند؛ تا سال ۱۸۵۸ که نظریهٔ انتخاب طبیعی، به طور مستقل توسط چارلز داروین و آلفرد والاس ارائه شد. در اوایل قرن بیستم، تئوری‌های داروینی تکامل با ژنتیک، دیرین‌شناسی و سامانه‌شناسی ادغام شدند که با پیوستن یافته‌های بعدی چون زیست‌شناسی مولکولی؛ تحت عنوان تلفیق تکاملی جدید به اوج رسید.[۱۵] این تلفیق به یک بنیان اصلی در زیست‌شناسی بدل شد؛ چنان که تبیینی منسجم و یکپارچه، برای تاریخ و تنوع زیستی حیات روی زمین، فراهم ساخت.[۱۶][۱۷][۱۸]

 

زیست‌شناسی بقا، جنین‌شناسی، بوم‌شناسی، فیزیولوژی، دیرین‌شناسی و پزشکی مطالعه و به‌کاربسته می‌شود. به علاوه، تکامل بر دیگر حیطه‌های مطالعات بشری، همچون کشاورزی، انسان‌شناسی، فلسفه و روان‌شناسی نیز اثرگذار بوده‌است.

نظریه فرگشت پایه و اساس زیست‌شناسی نوین است و با شواهد بسیاری پشتیبانی می‌گردد و هیچ چیز در زیست‌شناسی بدون آن معنا نمی‌یابد. همزمان در جزئیات اختلاف نظر هست و پرسش‌های بسیاری نیازمند پاسخ هستند که زیست‌شناسان تکاملی به آن‌ها می‌پردازند. زیست‌شناسان تکاملیواقعیت وقوع تکامل را مستند کرده، و همچنین نظریاتی در شرح علل آن توسعه داده و می‌آزمایند.

 

امروزه تکامل در شاخه‌های مختلف علوم زیستی چون

 

وقوع تکامل بدان معناست که تمام موجودات زنده با همهٔ تنوعی که دارند، از نیاکانی مشترک پدیدار گشته‌اند..



:: موضوعات مرتبط: زیست شناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2200
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 6 خرداد 1392
.

صفحه قبل 1 ... 10 11 12 13 14 ... 15 صفحه بعد

موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پشتیبانی