.
اطلاعات کاربری
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

تاثیر روزه بر افسردگی

در سال‌های اخیر استفاده از مذهب و اعتقادهای دینی، توسط سیاست‌گذاران و تدوین‌كنندگان راهبردهای بهداشت روان جامعه‌نگر، در سازمان جهانی بهداشت مورد توجه روزافزونی قرار گرفته است ...

به طوری که در تعریف راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش چهارم (DSM-IV) که برای تشخیص بیماری‌های روانی مورد استفاده روان‌شناسان و روان‌پزشکان قرار می‌گیرد، فقدان دین به‌عنوان یك مشكل مذهبی و به شکلی اختصاصی مطرح شده است و به‌طور خلاصه پیامدهای بالینی آن را كه از نبود اعتقاد و ایمان ناشی می‌شود، شامل عصبانیت، تنفر، پوچی، ناامیدی، غمگینی و انزوا تعریف کرده است. این راهنما توسط انجمن روان‌پزشکی آمریکا به چاپ رسیده است. به باور روان‌شناسان و سایر متخصصان بهداشت روانی، روزه به عنوان یکی از مناسک مذهبی در کنار اثرات مثبتی که بر سلامت جسمانی دارد برای سلامت روانی نیز مفید است.

آنها اعتقاد دارند در اثر روزه اعتماد و آسایش خاطر برای انسان به وجود می‌آید زیرا انسان درک می‌کند که با روزه‌داری با خدای جهان و آفریننده خود رابطه پیدا کرده و از این روش به آرامش و رضایت دلنشینی دست می‌یابد.

دو محقق کانادایی که در سال‌های اخیر تحقیقات گسترده‌ای را روی تاثیرات مذهب بر بهداشت روان انجام داده‌اند در آزمایش‌های خود نشان دادند هنگامی كه افراد در مورد دین و خدا فكر می‌كنند به آرامش می‌رسند و پس از آن می‌توانند با مشکلات زندگی راحت‌تر روبرو شوند. شركت‌كنندگان در این آزمایش در مورد دین و مذهب خود و همچنین واژه‌ها و كلمات مربوط به خداوند و دین نوشتند. سپس محققان، فعالیت مغزی آنها را هنگام تكمیل یك فعالیت رایانه‌ای ثبت كردند. نتایج نشان داد هنگامی كه افراد به خداوند و دین فكر می‌كنند، فعالیت مغزی‌شان در برخی از نقاط مغز افزایش می‌یابد و به این طریق، احساس اضطراب و‌ اندوه در آنها كاهش می‌یابد و به آرامش و شادی لذت‌بخشی می‌رسند. در یک بررسی جدید ایرانی که در مورد تاثیر روزه بر سلامت روان و کاهش میزان افسردگی روزه‌داران انجام شد، تعداد 361 دانشجو به صورت تصادفی انتخاب شدند و اطلاعات مورد نیاز توسط پرسشنامه‌هایی جمع‌آوری شد.

روش کار به این ترتیب بود که آزمون‌های علمی و استاندارد شده افسردگی توسط نمونه‌های مورد پژوهش، 10 روز قبل از ماه رمضان به عنوان دوره پیش آزمون و نیز و به فاصله 10 روز بعد از ماه مبارك رمضان به عنوان پس آزمون را روزه‌داران تكمیل کردند و با کنترل عوامل مداخله‌کننده دیگر، میانگین نمرات این دو ارزیابی و با استفاده از روش‌های آماری و در مقایسه با اشخاصی که روزه نداشتند، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌های این پژوهش نشان داد که میانگین نمرات افسردگی نمونه‌های روزه‌دار، بعد از ماه مبارك رمضان، از لحاظ آماری كاهش معنی‌داری داشته است و به این ترتیب نتایج این پژوهش بر تاثیرات مثبت روزه بر افزایش سلامت روانی و نیز كاهش میزان افسردگی روزه‌داران صحه گذاشت.

منبع :salamat.ir



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , سلامتی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1812
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

تصمیم گیری، گام اول موفقیت

 

روانشناسی - تصمیمات ما زندگی ما را شکل می دهند. "آیا باید کارم را عوض کنم؟"، "کجا باید زندگی کنم؟"، "پولم را چطور سرمایه گذاری کنم؟" تصمیم گیری یکی از اصلی ترین مهارت ها در زندگی است و همه ما می توانیم در آن پیشرفت کنیم. در این مقاله، رویکردی بسیار ساده و سیستماتیک برای اتخاذ تصمیمات درست تر و هوشیارانه تر به شما معرفی می کنیم.

بهترین مدل موجود برای تصمیم گیری

این رویکرد بهترین مدل تصمیم گیری موجود است که به شما کمک می کند هر دو جنبه عینی و ذهنی موقعیت را ببینید و از همه وقایع، نقطه نظرات، باورها و توصیه ها استفاده کرده و بهترین تصمیم ممکن را بگیرید.

5 عنصر اصلی این رویکرد از قرار زیر است:

**مشکل یابی

**اهداف

**گزینه ها

**نتایج

**سبک سنگین کردن ها

در این روش هر یک از 5 عنصر بالا باید جداگانه بررسی شود و از آنها برای روشن کردن و مرتب کردن افکارتان استفاده کنید.

اجازه بدهید نگاهی به هریک از این عناصر بیندازیم.

مشکل یابی

پشت هر تصمیمی که می گیرید، سعی دارید که مشکلی را حل کنید. طریقه عنوان کردن مشکلتان، چارچوب تصمیم شما را مشخص می کند و جایگزین هایی که در نظر می گیرید و طریقه ارزیابی آنها را تعیین می کند. مطرح کردن صحیح مشکل اهمیت بسیار زیادی دارد چون روی کلیه افکار بعدیتان اثر می گذارد.

با این وجود بسیاری از ما این مرحله را کلاً نادیده می گیریم. عنوان کردن مشکلات کار ساده ای است. هرچه مشکلتان بهتر تعریف شود حل کردن آن ساده تر خواهد شد.

برایتان یک مثال می زنم. یکی از دوستانم علاقه زیادی به کار کردن در شرکتی داشت که آنجا استخدام بود اما از رئیسش متنفر بود. مشکلش این بود که استعفا بدهد یا آنجا بماند. به جای اینکه بین این دو مورد انتخاب کند، مشکلش را طور دیگری تعریف کرد که چطور شغلش را حفظ کند اما از شر رئیسش هم خلاص شود. او بیوگرافی رئیسش را برای جاهای دیگر فرستاد و برای شغلهای بالاتر برای او وقت مصاحبه گرفت. به این ترتیب رئیسش به شغل دیگری رفت و دوست من در همان شرکت ماند و به مقام قبلی رئیسش ارتقاء یافت. می بینید که تعریف هوشیارانه مشکلات نیاز به فکر کردن دقیق دارد.

برای تعریف دوباره مشکلات می توانید از تکنیک های مختلف استفاده کنید. مثلا، از خودتان بپرسید "چرا این فکر را کردم؟" یا "چرا چنین احساسی داشتم؟"

اهداف

وقتی تعریف بهتری از مشکلتان به دست آوردید وقتش است که مشخص کنید که می خواهید با تصمیمتان چه کاری را انجام دهید.

این قدم را هم اکثر ما اشتباه برمی داریم: به نظرمان اهدافمان کاملاً مشخص و واضح هستند و نیازی به بیان دوباره ندارند.

اهداف عناصری هستند که تصمیم ما را هدایت می کنند. مشخص کردن آنها درک ما را از مشکل بهتر می کند و انتظاراتی را برای راه حل های ممکن به وجود می آورد. همچنین به شما کمک می کند وقتی می خواهید مشکلتان را برای بقیه توضیح دهید آنها را بهتر بیان کنید.

پس بنشینید و اهدافتان را تا حد ممکن شفاف لیست کنید. چرا می خواهید شغلتان را عوض کنید؟ آیا به خاطر رئیستان است؟ شاید می خواهید ساعت کارتان کمتر شود؟ این دلایل را کاملاً واضح بنویسید.

اگر اهدافتان به طور طبیعی به ذهنتان نیامد، پشت هم از خودتان بپرسید چرا؟ با این روش می توانید از دیدگاه های مختلف به اهدافتان نگاه کنید.

گزینه‌هایتان را لیست کنید

حالا که مشکلتان کاملاً مشخص شد و اهدافتان را هم تعیین کردید، وقتش است که گزینه هایتان را ارزیابی کنید و تصمیم بگیرید، درست است؟

اما نه به این سرعت. اول باید گزینه ها و انتخاب هایی برای خودتان ایجاد کنید، آنها را گسترش بدهید و امکانات موجود را بررسی کنید. دقت کنید که به هیچ وجه نباید این مرحله را نادیده بگیرید.

درواقع پیدا کردن انتخاب های بیشتر و بهتر خیلی بهتر از آن است که مجبور باشید بین دو گزینه انتخاب کنید.

هیچوقت نباید اولین گزینه ای که به ذهنتان می رسد را انتخاب کنید و یا حتی به دو گزینه هم نباید بسنده کنید.

برای خلق گزینه های جدید باید هرکدام از اهدافتان را در نظر بگیرید و بپرسید"چطور؟" یادتان باشد که گزینه هایتان باید تا می توانید زیاد باشد. برای تصمیمی که می‌خواهید بگیرید، همه انتخاب‌ها و گزینه‌های موجود را لیست کنید، آن را بیرون ذهنتان بکشانید و زمانی را به بررسی هر کدام به تنهایی اختصاص دهید.

برای موفقیت بیشتر و پیشبرد بهتر برنامه تصمیم گیری تان پیشنهاد می کنیم که سوالات را بازنویسی کنید.

روان شناسان معتقدند : برای اتخاذ یک تصمیم درست و منطقی مهم این است که سوالات درست بپرسید. هر مشکلی که دارید، سعی کنید آن را به سه یا چهار شکل مختلف بنویسید. اینکه خودتان را مجبور کنید به طرق مختلف به آن مشکل نگاه و فکر کنید باعث می‌توانید بتوانید راهکارهای متفاوتی نیز پیدا کنید.

نتایج

حالا وقت آن رسیده که بالاخره مزایا و فواید هرکدام از گزینه هایتان را ارزیابی کنید و اولین روش انجام این کار این است که نتایجی که هرکدام در بر خواهند داشت را ارزیابی کنید.

هر کدام از گزینه ها را به طور جداگانه برداشته و نتایجی که انتخاب آن گزینه برایتان به همراه دارد را زیر آن یادداشت کنید. بااینکار تصمیمتان خیلی واضحتر و شفاف تر می شود.

متاسفانه گفتن این خیلی ساده تر از انجام دادنش است. پیش بینی نتایج به طور کامل و دقیق کار بسیار دشواری است چون هیچکس از آینده خبر ندارد.

پس حواستان باشد که این مرحله را به شوخی نگیرید. تا جاییکه می توانید واقع بینانه نتایج را بررسی کنید و از هر ابزاری که در دسترستان است برای این منظور استفاده کنید تا آینده ای شفاف تر برای هر گزینه ترسیم کنید. می توانید با افراد باتجربه مشورت کنید و از آنها اطلاعات بگیرید.

همچنین به این فکر نکنید که باید یک گزینه را انتخاب کنید. در بررسی هر گزینه تصور کنید که آن گزینه انتخاب شده شماست و ببینید که چه احساسی درمورد آن دارد.

برای موفقیت حتمی خود در این مرحله، راهکار ذیل نیزمی تواند مفید باشد؛ به گزینه ی انتخابی تان بعنوان یک آزمایش نگاه کنید: بدین صورت که:

تصور کنید که قرار است برای تصمیمی که می‌گیرید به شما نمره بدهند ...

بی تردید، چنین اندیشه ای باعث می شود که شما اتوماتیک‌وار توجه بیشتری به آن ‌کنید. بنویسید که چرا چنین تصمیمی گرفتید و بعد فکر کنید: "این یک امتحان است. من از پس آن برمی‌آیم و فرصت دیگری برای تغییر آن ندارم. بقیه قرار است تصمیم من را ببینند و به آن نمره بدهند". اینکار باعث می‌شود بیشتر به چرای تصمیمی که می‌گیرید فکر کنید و برنامه‌ها و دیدگاه‌های ضعیف را کنار بگذارید

سبک و سنگین کردن

اگر تا اینجا بدون اینکه به راه حلی دست پیدا کنید پیش آمده باشید یعنی تصمیمتان بسیار سخت است. همچنین می تواند به این دلیل باشد که اهداف متناقضی هم دارید باید به طور جدی بین آنها سبک و سنگین کنید.

همانطور که ممکن است انتظار داشته اید، اینکار به هیچ وجه آسان نیست. انتخاب بین اهداف بی ارتباط مثل این می ماند که سیب را با پرتقال مقایسه کنید. با این استثنا که برحسب تعداد اهدافتان، مثل این می ماند که سیب را با پرتقال و فیل و پودر ماشین لباسشویی بخواهید مقایسه کنید.

پس قبل از هر چیز وقت بسیار خوبی است که اهدافتان را دوباره بررسی کنید و سعی کنید با تکیه بر اطلاعاتی که تا اینجا جمع کرده اید، به طریقی آنها را ساده تر کنید. اگر باز هم کافی نبود و تصمیم برایتان مشخص نشده بود و نتوانستید با سبک سنگین کردن ذهنی به تصمیمتان برسید، نیاز به یک رویکرد سیستماتیک برای سبک سنگین کردنتان دارید.

در چنین رویکردهایی شما نتایج را از هم جدا می کنید و به جای مقایسه هر گزینه با بقیه هرکدام را جداگانه سبک و سنگین می کنید.

حرف آخر

این فرایند تصمیم گیری شاید به نظرتان پرکار بیاید اما بعد از اینکه چند بار از آن استفاده کردید متوجه می شوید که اگر با نظم و دقت هر مرحله را طی کنید چندان وقت گیر نخواهد شد.

یکی از ویژگی های جالب این روش این است که هرکدام از 5 عنصر به روشن کردن مراحل دیگر کمک می کند. وقتی نتایج را بررسی می کنید ممکن است به یک هدف جدید برسید یا با سبک و سنگین کردن ها ممکن است مجبور شید که مشکلتان را دوباره تعریف کنید. این یعنی باید مدام بین مراحل بالا و پایین بروید.

منابع:سایت مردمان/سایت سفر به موفقیت همراه با اضافات و تغییرات



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1632
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

10 فایده لبخند زدن

 

1. .لبخند جذابتان می‌کند...

همه ما به سمت افرادیکه لبخند می‌زنند کشیده می‌شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می‌کند. دوست داریم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم.

2. لبخند حال و هوایتان را تغییر می‌دهد...

دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه می‌زند.

3. لبخند مسری است...

لبخند زدن برایتان شادی می‌آورد. با لبخند زدن فضای محیط را هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می‌کشید.

4. لبخند زدن استرس را از بین می‌برد...

وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان کمتر می‌شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید.

5. لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند...

به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا .به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.

6. لبخند زدن فشارخونتان را پایین می‌آورد...

وقتی لبخند می‌زنید، فشارخونتان به طرز قابل توجهی پایین می‌آید. لبخند بزنید و خودتان امتحان کنید.

7. لبخند زدن اندورفین، سروتونین و مسکن های طبیعی بدن را آزاد می‌‌کند...

تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعث بهبود روحیه می شود. می‌توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است.

8. لبخند زدن چهره تان را جوانتر نشان می‌دهد...

عضلاتی که برای لبخند زدن استفاده می‌شوند صورت را بالا می کشند. پس نیازی به کشیدن پوست صورتتان ندارید، سعی کنید همیشه لبخند بزنید.

9. لبخند زدن باعث می‌شود موفق به نظر برسید...

به نظر می‌رسد که افرادیکه لبخند می‌زنند اعتماد به نفس بالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می‌کنند.

10. لبخند زدن کمک می‌کند مثبت اندیش باشید...

لبخند بزنید.. حالا سعی کنید بدون از بین رفتن آن لبخند به یک مسئله منفی فکر کنید. خیلی سخت است. وقتی لبخند می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می‌فرستد که "زندگی خوب پیش می‌رود". پس با لبخند زدن از افسردگی، استرس و نگرانی دور بمانید.

پس....همیشه لبخند بزنید.

منبع:روزشادی



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1405
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

احساس تنهایی یا تنها بودن

 

ما امیدواریم كه تنهایی خودش از بین خواهد رفت وبنابراین هیچ كاری برای رفع آن انجام نمی‌دهیم و اجازه می‌دهیم كه ما را در بربگیرد. شگفت آور این كه در بعضی از موارد حتی ما به این احساس خوشامد می‌گوئیم و....

تنهایی

تنهایی نوعی احساس تهی بودن و خلاء درونی است. شما احساس انزوا كرده و از دنیا جدا می‌شوید،‌ از كسانی كه دلتان می‌خواست با آنها رابطه داشته باشید،‌می‌برید.

انواع و درجات مختلفی از احساس تنهایی وجود دارد . شاید تنهایی را به صورت یك احساس مبهم از درست نبودن امور تجربه كنید. این حالت نوع خفیف احساس تهی بودن است. شاید هم تنهایی را به صورت محرومیت و درد بسیار شدید تجربه نمائید.

یك نوع ازتنهایی به گم كردن یك شخص خاص، بدلیل مرگ او یا دوری‌اش مربوط می‌شود. نوع دیگر تنهایی ناشی از فقدان تماس با مردم است به این دلیل ممكن است واقعا بصورت فیزیكی به خاطر كار در شیفت شب یا اقامت در ساختمانی كه مردم بندرت به آنجا رفت وآمد می‌كنند، از دیگران جدا شده باشید. شما حتی ممكن است از نظر عاطفی احساس تنهایی كنید، در حالی كه در میان مردم هستید ولی در برقراری رابطه با آنها دچار مشكل باشید.

احساس تنهایی با تنها بودن صرف متفاوت است

در اینجا ضروری است كه تأكید شود احساس تنهایی مساوی با تنها بودن نیست . هر شخصی همیشه زمانی را برای تنها بودن در نظر می‌گیرد . تنها احساس تنها بودن و غمگین شدن به خاطر آن است والبته همه ما گاهی احساس تنهایی می‌كنیم .فقط زمانی كه در دام تنهایی‌گیر می‌افتیم، آن تبدیل به یك مشكل واقعی می‌شود.

چطور ممكن است در احساس تنهایی مان نقش داشته باشیم

تنهایی یك احساس انفعالی است . ابقا و تداوم آن ناشی از اجازه منفعلانه ما ازیك سو وانجام ندادن هیچ چیزی برای تغییر آن از سوی دیگر است. ما امیدواریم كه تنهایی خودش از بین خواهد رفت وبنابراین هیچ كاری برای رفع آن انجام نمی‌دهیم و اجازه می‌دهیم كه ما را در بربگیرد. شگفت آور این كه در بعضی از موارد حتی ما به این احساس خوشامد می‌گوئیم. پذیرفتن تنهایی و غرق شدن دراحساسات مرتبط با آن معمولا به احساس افسردگی و درماندگی منتهی می شود، آن نیز به نوبه خود، به احساس انفعال بیشتر و افسردگی افزونتر منجر می‌گردد.

جان کاسیوپو، محقق دانشگاه شیکاگو و نویسنده پژوهش "اثرات بیولوژیکی تنهایی" نتایج تحقیقات خود را در نشست علمی روانشناسی اجتماعی، اعلام کرد.

بر اساس نتایج این تحقیقات، رابطه‌ای میان تنهایی و بروز مشکلات قلبی و عروقی، بروز التهاب در بدن، مشکلات یادگیری و نقص حافظه وجود دارد. تنهایی دارای اثرات منفی متعددی است که در یافته‌های این پژوهشگر به آنها اشاره شده است.

تنهایی و مشکلات قلبی و عروقی

این پژوهشگر، در بررسی‌های خود دریافت، رابطه‌ای میان تنهایی و سخت شدن شریان‌های خونی که منجر به افزایش فشار خون می‌شود، وجود دارد.

تنهایی باعث افزایش ترشح هورمون استرس کورتیزول و بالا رفتن فشار خون می‌شود؛ به حدی که فرد در آستانه منطقه خطر و احتمال سکته مغزی و قلبی قرار می‌گیرد.

سیستم گردش خون افراد منزوی ضعیف است و این وضعیت، عملکرد قلب را دشوار می‌سازد. شیوع مشکلات قلبی و عروقی در این گروه بیش از سایر افراد گزارش شده است.

تنهایی و ضعف سیستم ایمنی

محققان تغییراتی در برخی از ژن‌های سیستم ایمنی افراد تنها مشاهده کرده‌اند. برخی از ژن‌های کلیدی و مهم که در واکنش‌های ضد ویروسی و تولید آنتی بادی نقش دارند، در بدن این افراد دچار تغییراتی می‌شوند که باعث تضعیف عملکرد سیستم ایمنی در مقابل حملات ویروسی خواهد شد.

تنهایی و مشکلات خواب

دیگر یافته‌های این پژوهش حاکیست: سیستم ایمنی باید بین حملات ویروسی و تهاجم باکتریایی یکی را انتخاب کند. در بدن افراد منزوی که جهان را مانند یک مکان تهدیدآمیز می‌بینند، ‌سیستم ایمنی به جای تمرکز بر تهدیدات ویروسی،‌ حملات باکتریایی را انتخاب می‌کند. در این حالت بدن بدون حفاظت ضد ویروسی و تولید آنتی‌بادی مستعد ابتلا به بیماری‌های ویروسی می‌شود و در نتیجه توانایی برای مقابله با بیماری‌هایی از جمله سرطان به پایین‌ترین حد خود می‌رسد.

افراد منزوی و تنها از خطر بالای ابتلا به سرطان و بیماری‌های ویروسی برخوردار هستند.

تنهایی و مشکلات خواب

نتایج پژوهش یاد شده نشان می‌دهد: کیفیت خواب در افراد تنها، تنزل پیدا کرده و بر سلامت جسمی و روحی آنها اثر منفی می‌گذارد؛ فرد در طول شب بارها از خواب بیدار می‌شود و طول زمان واقعی خواب بسیار کم است.

تنهایی و دید منفی نسبت به اجتماع

یافته‌ها حاکی از آن است که میزان واکنش شدید به رفتارهای منفی دیگران در افراد منزوی بیشتر از سایرین است. از نظر افراد تنها، دنیا جای امنی نیست و این حس را به دیگران نیز القا می‌کنند. افراد تنها غمگین هستند و باعث ایجاد ناراحتی، سرخوردگی، ناامنی جسمی و روحی در دیگران می‌شوند.

رهایی از تنهایی

برای متوقف كردن احساس تنهایی، اول باید بپذیریم كه احساس تنهایی می‌كنیم. گاهی اوقات پذیرفتن آن كاری مشكل است .سپس باید احساس تنهایی را به شیوه‌ای ابراز داریم. می‌توانیم آن را در دفترچه یادداشت روزانه بنویسیم، یا از طریق نوشتن یك نامه تخیلی به یك دوست یا فامیل ابراز داریم، از طریق كشیدن و رنگ كردن یك تصویر، دعا و نیایش با خداوند یا انجام هر كار دیگری كه باعث ابراز احساسات درونی‌مان گردد(شامل صحبت با دیگران) نیز می‌توانیم احساس تنهایی‌مان را بیان داریم.

بیان این احساسات ممكن است به كشف این نكته منجر شود كه ما چیزهای زیادی را احساس می‌كنیم كه با حساس تنهایی‌مان مرتبط هستند، از قبیل غمگینی، خشم و ناكامی. ممكن است قادر به شناسایی نواحی باشیم كه این احساسات از آنجاها می‌آیند‌، یعنی متوجه شویم كه چگونه با زندگی ما ارتباط یافته‌اند. به موازات توانایی‌مان در دیدن این ارتباط، توانایی‌مان در تغییر آنها نیز افزایش می‌یابد.

به طور کلی به نظر می رسد، آموزش مهارت‌های اجتماعی برای ایجاد نگرش مثبت نسبت به اجتماع و جمع کردن افراد دور هم برای گذراندن اوقات فراغت در محیطی شاد، بهترین راه کمک به افراد منزوی و تنهاست.

منابع: همشهری آنلاین، مجله بهداشت روان همراه با تغییرات و اضافات



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1680
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

بیاموزیم که امید ، زیباست

 

به کودکانمان بیاموزیم که امید سخت ترین راههای زندگی را هموار می کند و آینده شان را با آموختن امیدواری ، تضمین کنیم.

پدر و کودک

امید یعنی بیاندیشیم، باور داشته باشیم و بدانیم راهی هست که می‌توانیم آنچه را از زندگی می خواهیم بدون در نظر گرفتن چالش ها و موانع پیش روی مان داشته باشیم،گاهی اوقات این اندیشه بهترین نتیجه مطلوب رابه ارمغان می آورد. برای داشتن آینده ای روشن، امیدوار بودن ضرورت دارد و این امر شامل تعیین و اقدام به عملی کردن اهداف است .

امید شامل سه جزء است: باور داشتن ، تعیین هدف و اقدام برای رسیدن به هدف . حال آنکه بدون این سه جزء، امید نمی‌تواند شكل بگیرد.

کودکان را به آینده امیدوار کنیم

آموزش امیدوار بودن در زندگی به کودکان مخصوصا در سنین پایین تر نسبتا آسان است.کودکان در دنیا همه چیز را از آن خود می دانند و خود را مالک جهان می پندارند. ممکن است آموختن امید و صحبت کردن و پذیرش آن برای کودکان بزرگسال مشکل تر باشد ، به خصوص اگر کودکان در خانواده ای زندگی کنند که با اندیشه های منفی وتشویش و اضطراب احاطه شده باشند.

والدین قهرمان کودکان هستند

داستانهای والدین و آنچه آنها برای کودکانشان می گویند سبک و روش آنها را در زندگی تعیین می کند. حال آنکه لازم است، امیدوار بودن را با تعریف کردن مجموعه ای از مثال های خوب به کودکان آموخت. آنها در زندگی بسیاری از موارد را با دیدن و تقلید از پدر و مادر و دیگر بزرگسالان اعم از مادربزرگ و پدربزرگ، برادر و خواهر و هر فرد بالغ که روی آنها نفوذ و تاثیر دارد، می آموزند. اگر پدر و مادر او دائما مضطرب باشند و از زندگی روزمره هراس داشته باشند و به آینده امیدوار نباشند، این احتمال وجود دارد که کودک به همان شیوه، رشد و پرورش پیدا کند. بزرگسالان در خانواده باید یاد بگیرند امیدواری را در زندگی تمرین کنند و الگویی برای کودکانشان باشند. والدین باید یادشان نروند آنها قهرمانان ذهن کودکانشان هستند.

کودکان افکارشان را بازگو کنند

بهتر است والدین از فرزندان بخواهند آنچه در زندگی روزمره هدف شان است، بنویسند، افکارشان را بازگو کنند به نوعی با این کار به کودکان می آموزند که نیازهایشان را بشناسند، به آنها یادآوری می کنند که اگر آنچه را می خواهند در زندگی شان در دسترس باشد، چه اتفاقی رخ خواهد دارد. با این فرآیند به فرزندانشان می آموزندبا تلاش وکوشش به خواسته شان در زندگی خواهند رسید.

والدین داستانهای امیدوار کننده بخوانند

اگر کودکانتان را به مطالعه و قصه گویی عادت داده اید، بهتر است برای آنها داستان های امیدوار کننده بخوانید تا این روحیه در آنها پرورش یابد.

لازم است والدین با توجه به شناختی که از کودک خویش دارند، اهداف و آروزهایی که در دسترس کودکان نیست و می دانند که شانس کمی برای موفقیت دارند را پرورش ندهند چرا که عدم دستیابی به این اهداف نا امیدی را در آنها بوجود می آورد.

خلاقیت و تفکر را به کودکان بیاموزیم

پدر و مادر برای رسیدن به اهداف و امیدوار بودن باید به فرزندان بیاموزند که برای آنچه در ذهن می پرورانند، یک طرح و برنامه داشته باشند. در واقع باید آنها در نظر داشته باشند که از ترسیم راه و عنوان برنامه به جای کودکانشان خودداری کنند. والدین باید راههایی را جلوی پای کودکانشان بگذارند که خلاقیت و تفکر آنها رشد کند و از آنها بخواهند تمام ایده هایی را که دارند، عملی اجرا کنند. والدین لازم است فرزند خود را با انگیزه نگه دارند و با توجه به توانایی کودک شان به فرزندشان بگویند او می تواند از عهده اهدافش به خوبی بر آید .

الگو بودن پدر ومادر در امیدوار بودن

والدین در کنار امیدواری باید به کودکانشان بیاموزند که در زندگی هر راهی چالش و فراز و نشیب دارد. پدر و مادر با توجه به تلاشی که کودکانشان می کنند، باید به آنها آموزش دهند که برای رسیدن به هدف، راههای مختلفی وجود دارد، اگر آنها شکست خوردند، نباید از هدفشان دور شوند و آن را به فراموشی بسپارند.تمام این مواردی که گفته شد نباید در خانواده در حد حرف باقی بماند بلکه والدین باید به آنچه می گویند عمل کنند، چرا که کودکان برای عملیاتی کردن کارهای خود به دنبال الگو می گردند و چه زیباست اگر این الگو را در زیر سقف خانه خویش پیدا کنند.

منبع:تبیان



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1480
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

شما خطرناکترین دشمن خودتان هستید

 

بزرگترین دشمن شما کیست ؟ اصلا تا حالا به این موضوع فکر کرده اید ؟ شاید فکر می کنید دشمنی ندارید اما باید رازی را به شما بگوییم : شما بزرگترین دشمن خودتان هستید ، 6 راهی که با خود دشمنی می کنید را در ادامه بخوانید .

 

برای مدت طولانی من زندگی تک بعدی داشتم و فکر می کردم که فقط باید با روش خاصی زندگی کرد . سعی کردم اشتباهاتم را مرور کنم تا بفهمم چه عاملی سبب شده که موفق نشوم. و فهمیدم که برای اینکه حس راحتی داشته باشم رویاهایم را فراموش کرده ام. باورهایم را نادیده گرفته و خودم را از عشق و خوشبختی با ممانعت از دستیابی به آنها محروم ساختم. اما بعد از مدتی که گذشت و به زندگی ام نگاه کردم با خود گفتم چرا زندگی اینقدر پر از بدبختی است؟

 

واضح است که خودم را خیلی گم کرده بودم. سپس شروع کردم به تغییر دادن چیزهایی که در طول دهه قبل جزو عادتهای من به شمار می رفتند که منجر به مشاجراتی با همسرم شد. نهایتا درحالیکه اشک می ریخت به من گفت :" مارک تو خودت دشمن خودت هستی! خودت !...همه چیز تقصیر خودت است. دیگر نمی توانم تسکین تو باشم ، اگر بخواهی می توانی تغییر کنی اما لازم است که بخواهی و خواهش می کنم بخواه..." . و من پس از مدتها کشمکش های درونی و مطالعات گسترده و حمایت های بی دریغ همسرم و چند نفر از دوستان ، نهایتا توانستم خودم را پیدا کنم.

من می خواهم تجربیاتم را در اختیار شما قرار بدهم چون می دانم که شما نیز گاهی درگیری هایی با شیطان درونتان دارید. بعضی وقتها افکار ما و تصمیم های همیشگی و روتین زندگی بزرگترین دشمن ما محسوب می شوند که باعث می شود من به شما یادآوری کنم که از آن برحذر باشید.

 

1- توقع رضایت همیشگی داشتن

در زندگی هیچ چیز ثابت و همیشگی نیست. همانطور که شادی مطلق وجود ندارد غم و اندوه مطلق نیز وجود ندارد. می توان گفت که تغییر در حس و حال ما وجود دارد که به طور مداوم بین شادی و غم در نوسان است. در هر زمانی به این فکر می کنیم که بعدا چه می شود و چه حسی خواهیم داشت – نوعی مقایسه بین میزان رضایت مندی خود در زمان های مختلف. در این مسیر، برخی از ما که حس غم و اندوه فراوانی داریم ، پس از التیام آن می توانیم به اوج شادی و لذت برسیم. به عبارت دیگر شادی و غم لازم و ملزوم یکدیگرند؛ یکی باعث تقویت دیگری می شود. انسانها باید بدبختی و بیچارگی را بشناسند تا قدر عافیت را بدانند.

 

نکته مهم تمرکز روی جنبه های خوب زندگی است. شاید شما همه لحظه های زندگیتان را آگاهانه سپری می کنید و شاید درک کرده باشید که همه خوشبختی که به دنبالش هستید را درهمان لحظه دارید. اگر حس می کنید که لحظه ای که در آن هستید بهتر از آن چیزی است که می توانست باشد ، لذت شما بیش تر از حد و اندازه آن خواهد شد.

 

2- وسواس در بررسی خطاهای فردی

تصور کنید که در دوره دبیرستان به سر می برید یک سال معدلتان الف ، دو سال بعدی ب و سال بعدتر ج باشد. آیا شما روی داشتن معدل الف و یا ج زیاد فکر می کنید؟ آیا به خاطر معدل پایین خودتان را سرزنش می کنید؟ و یا در دوره ای که معدلتان پایین بود روی علایق و توانایی های شخصی خود تمرکز داشتید؟ من امیدوارم که متوجه ارزش طرز فکر دومی شده باشید.

 

هر روز صبح که از خواب بیدار می شوید، به سه چیز مهم زندگی خود فکر کنید و زمانی که به بستر می روید که بخوابید ذهنتان را پر از فکر های مثبت و کارهای کوچکی که در طول روز به خوبی از پسش بر آمده اید کنید. موفقیتهای خود را آزمایش کنید. قدرت تفکر خود را به سمتی هدایت کنید که باعث به وجود آمدن تاثیرات مثبت در زندگی شود. با خود مرور کنید که چه کارهایی را و چرا اغلب خوب انجام می دهید و خواهید دید که به طور طبیعی راههایی را پیدا می کنید که کارهای دیگر را هم به درستی انجام دهید. مناسب ترین روش برای لذت بردن از موفقیتهای زندگی این است که خود را به خاطر بی کفایتی در گذشته ملامت نکنید. اما در عوض، سعی کنید روی موفقیتهای فعلی مانور دهید.

 

3- داشتن زندگی روتین و مرده

رایج ترین و مخرب ترین اعتیاد در جهان ترسیم یک نوع زندگی راحت و روتین است. چرا وقتی 400 کانال تلویزیونی داریم به دنبال فقط یک سبک زندگی هستید؟ شما مثل کامپیوتر نیستید که تراشه را روی برد نصب کرده و یک برنامه را اجرا کنید ، زندگی چیز دیگری است. زندگی یعنی حیات. زندگی یعنی یادگیری و رشد با وجود هیجانات و استرس ها .

زندگی پر از معماهاست ؛ بعضی از آنها هیچگاه به جواب نمی رسند.این تمایلات ذهن جستجو گراست که به دنبال پاسخ می گردد و در میان ناشناخته ها شجاعانه سیر می کند تا به جواب سوالات خود برسد و همین جستجوهاست که به زندگی معنا می بخشند.

در نهایت ، شما می توانید بقیه زندگی خود را با حس تاسف در باره خود ادامه دهید و روال زندگی خود را با بی تحرکی سپری کرده و یا می توانید همیشه از وجود شگفتیهای زندگی متعجب شوید و از خود به خاطر تلاش برای حل مشکلات تشکر کنید. همه اینها فقط به ذهن خودتان بستگی دارد. اولین گام مشخص این است که خود را متقاعد کنید که از محدوده زندگی روتین خود خارج شوید.

 

4- اعتقادات محدود کننده

شما از عقاید خود رنج نمی برید. شما از بی اعتقادی خود رنج می برید. اگر در خود هیچ امیدی حس نمی کنید، به این معنی نیست که هیچ امیدی وجود ندارد؛ فقط به این علت است که شما به وجود امید اعتقاد ندارید. از آنجایی که ذهن مسوول هدایت بدن است ، نهایتا این ذهن است که باعث می شود رویایی به تحقق برسد و یا بالعکس. واقعیت زندگی شما بازتابی از اندیشه و تفکرات شماست و یکی از راههایی است که باعث می شود هرچه که بدان باور دارید اتفاق بیافتد. بعضی وقتها بهتر است آنچه را که فکر می کنید نمی توانید انجامش دهید حداقل تلاشتان را بکنید و در نهایت متوجه می شوید که شما واقعا می توانید. همه اینها از درون آغاز می شود. شما افکارتان را تنظیم می کنید و تنها کسی که می تواند سر پا نگهتان دارد ، خود شما هستید.

 

5- مقاومت در برابر ریسک پذیری

عشق و خوشبختی با ریسک همراهند . ریسک پذیری یکی از مزایایی است که باعث می شود آغوشتان را به دنیای زیبایی ها و فرصت ها باز کنید. ریسک پذیر بودن به معنی نقطه ضعف نشان دادن نیست ، به معنی نشان دادن بخش هایی از وجودتان است که تا قبل از این آن را نادیده می گرفتید. به معنی روبرو شدن با دنیای بیرون با قلبی پذیرا و پر از صداقت است و گفتن این جمله به دنیا که :"من همین هستم. یا مرا همینگونه قبولم کن و یا ترکم کن"

 

خیلی سخت است که آگاهانه به دنبال خطر برویم. چرا؟ برای اینکه همراه با آسیب هایی است. اگر شما چهره واقعیتان را نشان دهید، این امکان وجود دارد که کسی شما را درک نکند و حتی پس بزند. ترس از چنین عواقبی آنقدر زیاد است که شما مجبورید برای محافظت از خود همیشه پشت نقاب مخفی شوید. اما دقیقا این تنها یک درد مداوم است که شما سعی می کنید از آن فرار کنید.

 

از آنجایی که عشق و خوشبختی نیازمند ریسک پذیری هستند، اگر این ریسک را از خود دور کنید درواقع لذتهای زندگی را از خود دور کرده اید.

 

6- از دیگران انتظار زیادی داشتن

همیشه این ذهنیت با شما همراه است که کارها باید چگونه انجام شوند. این ذهنیت باعث می شود که از واقعیت دور بمانید و باعث می شود که از درک واقعی خوبی های زندگی اجتناب کنید. راه حلش؟ ساده است. از توقعات خود کم کنید. قدرهر آنچه که دارید را بدانید. بهترین ها را بخواهید اما توقعتان را کم کنید. شما مجبورید که با واقعیت به جای جنگیدن ، کنار بیایید. اجازه ندهید که سطح انتظارات شما مانع دیدن خوبی ها و اتفاقات زندگیتان شود. زمانی که از سطح توقعات خود از دیگران و چیزهای دیگر کم کنید، می توانید از ماهیت واقعی آنها همان گونه که هستند لذت ببرید.

اکنون نوبت شماست ، شما چگونه با خودتان دشمنی می کنید؟ به ما هم بگویید.

بر اساس نوشته های :مارک چرنوف

منبع:پرداد



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1244
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

پرهیز از بدرفتاری و بداخلاقی در حین روز‌ه‌داری

 

خداوند مهربان که این روزها افتخار بندگی را نصیب ما کرده و ما را همچون بندگان پاکش به مهمانی دعوت کرده به هیچ وجه دلش نمی‌خواهد که بندگانش در سختی قرار بگیرند و رنج و گرسنگی را تحمل کنند. شاهد این مدعا آیه 185 سوره بقره است که می‌گوید«یریدالله بکم‌الیسر ولا یرید بکم‌العسر» «خداوند آسایش شما را می‌خواهد نه زحمت شما را.» اما در ادامه گفته«اجیب دعوه‌الداع اذا دعان فلیستجیبوا لی» در دعای دعاکننده را هنگامی که مرا می‌خواند پاسخ می‌گویم، پس باید دعوت مرا را بپذیرند»

 

این دعوت خداست. دعوتی که اجابت را بشارت داده. پاسخ این دعوت را خود خدا خواهد داد. او که حاکم آسمان و زمین است. پس مشکل از ماست اگر کم می‌آوریم. مشکل از اندیشه جزء فکر ماست. اندیشه ما که کل را فراموش می‌کند و جزء را در نظر می‌گیرد. گرسنگی را در نظر می‌گیرد و در نظر نمی‌گیرد که این یک دعوت آسمانی است و هر دعوت آسمانی یک پاسخ آسمانی خواهد داشت. پاسخی به وسعت آسمان و زمین آنقدر وسیع که از دایره درک ما خارج است. پس حالا که مهمان خدا شده‌ایم آنچنان رفتار کنیم که لایق مهمانی خداوند آسمان و زمین باشیم. لایق رحمت او! لایق درهایی که این روزها گشوده می‌شود و لایق اجابت شدن.

 

حالا که فرصتی به ما داده شده که از چشمه رحمت بی‌کران خداوند جرعه‌ای بنوشیم، دعوتش را اجابت کنیم و آن چنان بندگی کنیم که اگر روزی دستمان به آسمان بلند شد و دلمان شکست و پریشان شدیم، دعاهای‌مان قبل از پایین آمدن دست‌های‌مان اجابت شود.

 

چرا در هنگام روزه‌داری عصبی می‌شویم؟

یک متخصص تغذیه در این مورد می‌گوید: ذهن و روان و جسم یک مثلث تشکیل می‌دهند که کاملا به هم وابسته‌اند و وقتی جسم دچار یک تغییر شود، ذهن و روان را تحت تاثیر قرار می‌دهد و بالعکس!

 

این مسئله را افرادی که رژیم غذایی می‌گیرند، تجربه کرده‌اند. به طور مثال فردی که رژیم می‌گیرد، اگر در حالت عادی ساعت 2 بعدازظهر ناهار می‌خورده در زمان رژیم از ساعت 12 ظهر احساس گرسنگی می‌کند. این در واقع بازی ذهن است. دکتر عباس ملکی افزود: در حالت روزه‌داری هم ذهن وارد عمل می‌شود و با یادآوری گرسنگی، شخص را به بازی می‌گیرد.

 

وی گفت: این بازی ذهن روی جسم و روان تاثیر می‌گذارد و فرد حس می‌کند جسمش بی‌رمق شده و این مسئله‌ روی روان او تاثیر می‌گذارد. لذا برخی از افراد در هنگام روزه‌داری، رفتارهای عصبی و هیستریک از خود نشان می‌دهند که اکثرا به بازی ذهن برمی‌گردد.

 

دکتر ملکی در ادامه گفت: در واقع روزه‌داری زمان مناسبی است که ما بتوانیم ذهن را به کنترل خود درآوریم و اجازه ندهیم ذهن، ما را به بازی بگیرد و جسم و روان ما را تحت تاثیر قرار دهد.

 

روزه‌داری موجب ترک عادت می‌شود

وی افزود: یکی از ویژگی‌های انسان در مورد تغذیه این است که به مرور زمان به یک شیوه غذایی عادت می‌کند.

به طور مثال افراد صبح که از خواب بیدار می‌شوند، روش‌های صبحانه خوردنشان متفاوت است و هرفردی به این روش عادت می‌کند و در واقع عادت به مرور تبدیل به نوعی اعتیاد می‌شود. مثلا فرد اگر راس یک ساعت خاص چای یا قهوه نخورد، سردرد می‌گیرد و سیستم زندگی‌اش به هم می‌ریزد. اما روزه نوعی ترک عادت است و به افراد می‌آموزد که روش‌های معمول زندگی را برای مدتی کنار گذاشته و با روشی جدید آداب خوردن را رعایت می‌کنند.

 

بنابراین روزه باعث ترک عادت می‌شود و همین مساله کمک زیادی می‌کند که ما از عادات اعتیادآور تغذیه‌ای دور شویم. دکتر ملکی گفت: البته همین ترک عادت، در افرادی که سیستم تغذیه‌ای درآنها روبه اعتیاد گذاشته، نوعی سردرگمی ایجاد می‌کند.

 

بنابراین ترک عادت در ایام روزه داری هم می‌تواند در افرادی که عادت داشتند به شیوه‌ای خاص غذا بخورند، ایجاد استرس و عصبانیت کند. که البته این نشانه خوبی است. درست مانند کسی که در حال ترک اعتیاد است و حال خوبی ندارد اما پس از این دوره بدنش سم زدایی می‌شود.

 

دکتر ملکی گفت: ترک عادت در ایام روزه‌داری هم به همین نحو است و فرد با تغییر رژیم غذایی خود را از یک اعتیاد تغذیه‌ای رها می‌کند و این یکی دیگر از فواید روزه است.

 

این متخصص تغذیه افزود: روزه داری تمرینی است برای کنترل ذهن و ترک عادت تا بیاموزیم ذهنمان را تحت کنترل خودمان درآوریم تا با تسلط برجسم و روان، موجب عصبی شدن ما نشود و همچنین با همین کنترل کردن، در هنگام تغییر رژیم غذایی، فشاری به بدن وارد نخواهد آمد. چرا که ذهن، بسیار قدرتمند و فعال است و همانقدر که قدرت دارد روی جسم و روان ما تاثیرگذاشته و ما را از مدار خارج کند، همانقدر هم با کنترل صحیح قادر است کارهای بزرگ و اساسی در ما ایجاد کند.

 

وی افزود: در واقع روزه، شکل ظاهری قضیه است و ماه رمضان، فلسفه و باطنی عمیق در پشت خود دارد و در واقع هدف از روزه‌داری فقط نخوردن و نیاشامیدن و تغییر روش تغذیه نیست؛ بلکه هدف، ایجاد یک تحول درونی است که انسان روزه‌دار باید در پایان ماه رمضان به آن تحول درونی دست پیدا کرده باشد و همزمان با عید فطر، عیدی در درون فرد ایجاد شده باشد و فرد شاهد یک تحول در درون خود باشد. بنابراین کنترل آگاهانه افراد در این ایام کمک زیادی به آنها خواهد کرد که درونشان را متحول کنند و با این تحول از رحمت بیکران خداوند برخوردار شوند.

 

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک

یکی از عواملی که باعث می‌شود ما به هم بریزیم و غمگین شویم و دیگران را هم غمگین کنیم پندار ماست. به محض اینکه در ذهنمان قضاوتی منفی در مورد کسی می‌کنیم. اولین کسی که مورد آسیب قرار می‌گیرد خود ما هستیم. بعد از اینکه این فکر منفی در ذهن ما شکل گرفت، آن را به زبان می‌آوریم و «غیبت» شکل می‌گیرد. هنوز هم اولین کسی که در معرض آسیب است خودمان هستیم. به همین دلیل در شریعت ما غیبت را به خوردن گوشت مرده برادر تشبیه کرده‌اند. چرا که غیبت به همین میزان کراهت دارد و بعد از گفتار، پندار ما تبدیل به کردار می‌شود و ممکن است با رفتاری ناشایست دلی بشکنیم یا حقی را ضایع کنیم. اینجاست که مرتکب ظلم می‌شویم و یقینا نتیجه هرظلمی به خودمان بازخواهد گشت چرا که دنیا دار مکافات است.

 

و خداوند ظالمان را دوست نمی‌دارد. اینجاست که به یاد این حدیث می‌افتیم که «مسلمان کسی است که دیگران از دست و زبان او در امان بمانند»

 

ماه رمضان زمان تمرین خوب بودن است. تمرین بد نبودن. آنچه دراین ماه به ما سفارش می‌شود، روزه بودن تمام اعضا و جوارح ماست. روزه بودن ذهن از قضاوت‌ها. چرا که ما حق نداریم در مورد افراد قضاوت کنیم با این حال چشم عادت کرده که عیب‌ها را ببیند و ذهن عادت کرده که افراد را حلاجی کند. عادت کرده‌ایم افراد را زیر ذره بین قرار دهیم و آنچه را به ما مربوط نمی‌شود مورد قضاوت قرار دهیم یا اینکه در قرآن آمده «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از بعضی گمان‌ها بپرهیزید که برخی گمانها گناه هستند.»

 

اما ما عادت کرده‌ایم هرجور دلمان می‌خواهد فکر کنیم. فکر کنیم که فلان زن و شوهر به هم نمی‌آیند و فلان زن از شوهرش سرتر است و فلانی لیاقت این خانه و زندگی را ندارد.

 

از ماست که برماست

در خیابان به افرادی که نمی‌شناسیم نمره می‌دهیم. اگر فردی سوار ماشین آخرین مدل است نگاهش می‌کنیم و در دلمان می‌گوییم، این آدم با این قیافه سوار چه ماشینی شده! آنوقت من...

 

اگر به یک مهمانی یا یک عروسی برویم، بعد از خارج شدن از آنجا به تک‌تک افراد نمره رد یا قبولی می‌دهیم و همه را از روی ظاهرشان قضاوت می‌کنیم و همین امر باعث شده، همه آدم‌ها ظاهر خود را آراسته کنند و فکری به حال باطنشان نکنند چرا که ما از آنها ظاهر را خواسته‌ایم. ما سیرت را فدای صورت کرده‌ایم و آنچه به ما می‌رسد، بازتابی از عمل خودمان است.

 

و واقعا باید بگوییم «از ماست که برماست.»

 

در این ماه فرصت مناسبی است که پندارمان را تربیت کنیم. ذهنمان را مانند یک کودک تحت اختیار بگیریم و به او اجازه ندهیم به هرکجا که دلش می‌خواهد سرک بکشد. برایش

حد و مرز قائل شویم تا از حد خود خارج نشود. ماه رمضان فقط نخوردن و نیا شامیدن نیست. تمرین بندگی است. وظیفه بنده این نیست که در کار سایر بندگان خدا دخالت کند. وظیفه بنده این است که خودش را اصلاح کند.

 

از دست تو زبان!

وقتی ذهنمان آنقدر لاابالی و بی‌قید باشد که هرجور دلش می‌خواهد رفتار کند و هرفکر منفی را به اما القا کند طبیعی است که اگر جلویش را نگیریم و مقابلش نایستیم، زبان هم درگیر خواهد شد. می‌گویند زبان استخوان ندارد اما گاهی برنده‌تر از شمشیر می‌شود.

 

درست است هرکدام از ما بارها دلمان از دست زبان دیگران شکسته و یقینا با زبانمان دل‌های زیادی را شکسته‌ایم.

 

شاید وقت آن رسیده که این زبان را هم کنترل کنیم و نگذاریم دل بشکند و یادمان باشد اگر دلی شکسته شود یقینا و به طور حتم یک روز نتیجه‌اش را خواهیم دید.

 

عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت

از این مرحله که بگذریم، می‌رسیم به عیب جویی از دیگران! خودمان را بری از هرگناه و اشتباه می‌بینیم و دیگران را زیر ذره بین می‌گذاریم.

 

انگار که هیچ وقت دچار هیچ خطایی نشده‌ایم و همواره پاک و معصوم زندگی کرده‌ایم.

 

خود را پاک می‌دانیم و وظیفه خود که عیب‌های دیگران را پیدا و خودشان و به دیگران گوشزد می‌کنیم.

 

غافل از اینکه حقیقت چیزی غیر از آن چیزی است که ما می‌بینیم و شاید اگر ما در شرایط آن شخص بودیم و جایگاه او را داشتیم و زندگی با ما آنگونه رفتاری کرد که با او کرده ما به مراتب بدتر از او رفتار می‌کردیم.

 

پس یکبار هم که شده به خودمان بگوییم «عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت، که گناه دگران برتو نخواهند نوشت»

 

این روزها، روزهای تحول است، روزهای تربیت کردن خود، روزهای ویران شدن. ویران شویم تا شاید از ویرانه‌های وجودمان جوانه‌های عشق بروید.

 

یادمان باشد اگر گرسنگی و تشنگی به ما فشار آورد و گرما اذیتمان کرد بازهم شان ما این است که مهمان خدا هستیم و نگذاریم سختی روزه داریمان دیگران را به سختی بیندازد و «بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم»

منبع:مردم سالاری/سلامت نیوز



:: موضوعات مرتبط: سلامتی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1661
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

روزه‌داری برای مبتلایان به افسردگی و اضطراب مشکلی ایجاد نمی‌کند

 

مدیرگروه روانپزشکی دانشگاه علوم‌پزشکی مشهد گفت: روزه‌داری برای بیماران مبتلا به اختلالات روانی خفیف مانند افسردگی، اضطراب و وسواس‌های خفیف مشکلی ایجاد نمی‌کند.

 

فاطمه محرری درباره منع یا امکان روز‌ه‌داری بیماران مبتلا به اختلالات روانی گفت: بطور کلی هر نوع فعالیت معنوی تأثیرگذار می‌تواند در بهبود سلامت روانی بیمار مؤثر باشد، ولی نمی‌توان این نسخه را برای هر بیماری تجویز کرد و بسته به نوع بیماری و شرایط بیمار، وضعیت با نظر پزشک معالج متفاوت است.

 

وی گفت: به هم خوردن نظم خواب و بیداری و تحمل ساعات طولانی تشنگی و گرسنگی در جریان روزه‌داری، برخی بیماران را دچار افزایش اضطراب می‌کند که در این صورت با مشورت پزشک معالج توصیه به روزه گرفتن نمی‌شود.

 

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: مصرف برخی داروهای خاص آنتی‌سایکوتیک مانند کلوزاپین و لیتیوم، بیمار را دچار خشکی دهان و تشنگی شدید می‌کند که اگر آب کافی به آنها نرسد، احتمال آسیب کلیه وجود دارد.

 

دکتر محرری گفت: در شرایط کلی، منعی برای روزه‌داری بیماران روانی وجود ندارد اما در برخی بیماران که به ملاحظات و مصرف داروهای خاص نیاز دارند و شرایط جسمی و روانی مناسبی ندارند، توصیه به روزه گرفتن نمی‌شود.

 

وی با بیان این که مبتلایان به پرخوری عصبی منعی برای روزه گرفتن ندارند، تصریح کرد: اگر این بیماران بتوانند ساعت طولانی روزه‌داری را تحمل کنند، حجم معده‌شان کوچک شده و نه تنها مشکلی برایشان وجود ندارد بلکه به سمت بهبودی نیز پیش می‌روند.

 

محرری درباره بیماران با علایم سایکوتیک نیز گفت: این افراد در دوره حاد بیماری، بهتر است روزه نگیرند و در رابطه با افسردگی‌های شدید و بیماران اورژانس‌های روانپزشکی در شرایط حاد، تا زمانی که به مرحله بهبود نرسند،روزه‌داری توصیه نمی‌شود.

 

این روانپزشک گفت: کاندیدهای الکتروشوک نیز تا زمان بهبود وضعیت بدنی نباید روزه بگیرند.

منبع:سلامت نیوز



:: موضوعات مرتبط: سلامتی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1241
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

از خودتان خوش‌تان می‌آید یا متنفر هستید؟

 

تست روانشناسی - در توافق بودن با خود به معنای راحت بودن در وضعیت خود است، یعنی از وضعیت خودتان راضی باشید چرا که احساس می‌کنید توانسته‌اید همان‌طور که هستید زندگی کنید در این حالت شما خواسته‌های‌تان را می‌دانید؛ استعدادهای‌تان را می‌شناسید و زندگی‌تان را براساس همین‌ها تنظیم کرده‌اید. در واقع این حالت شامل مجموعه‌ای از احساس‌ها و ایده‌آل‌ها و بیم وامیدهاست که به زندگی طعم دلپسندی می‌دهد.هر سؤال دارای 3 پاسخ احتمالی است یکی از حرف‌های الف، ب یا ج را که بیشتر از بقیه با نظر شما متناسب است انتخاب کنید و در مربع کنار آن علامت بزنید؛ پاسخ را سریع و بدون فکر کردن به سؤال انتخاب کنید چرا که جواب‌های شما باید از درون‌تان سر چشمه بگیرد زیرا معمولا اینگونه پاسخ‌ها بیشترین اطلاعات را فراهم می‌سازد.

 

1. آیا همیشه از شکست در روابط احساسی خود متاسف هستید؟

الف)غالبا

ب)گاهی اوقات

ج)هرگز

 

2. هنگامی که شدیدا به شیء یا انجام کاری تمایل پیدا می‌کنید، آیا به محض به دست آورن آن شیء یا انجام آن کار میل‌تان نسبت به آن ازبین می‌رود؟

الف)بله

ب)گاهی اوقات

ج)خیر

 

3. آیا در دوران نوجوانی کشمکش‌های عاطفی شما را به مخالفت و تضاد با والدین می‌کشاند؟

الف)بله، به شکل جدی و دائمی

ب)نه، برخورد جدی نداشته‌ام

ج)در برخی موارد، به صورت گذرا

 

4. به نظر شما کدام یک از 3 تعریف زیر جالب‌تر است؟

الف)خوشبختی همیشه به افراد شجاع و جسور لبخند می‌زند

ب)خوشبختی کور است

ج)می‌توان با خوشبختی همراه شد

 

5. حیواناتی که در خواب می‌بینید به طور کلی چگونه ظاهری دارند؟

الف)آنها حالتی دوستانه و صمیمی دارند

ب)عجیب و تهدید کننده هستند

ج)من هیچ‌گاه حیوانات را در خواب نمی‌بینم

 

6. آیا تمایل در شما یک احساس قوی تلقی می‌شود؟

الف)نه

ب)نمی‌دانم

ج)بله

 

7. گاهی اوقات از فراموشی‌های شدید در به‌یاد آوردن خاطرات خود (در عین اینکه برای‌تان مهم است) رنج می‌برید؟

الف)دائما

ب)هیچ‌وقت

ج)فقط وقتی که خسته هستم.

 

8. دوست داريد شما را روانکاوی کنند؟

الف)من دوست دارم همین‌طور که هستم باقی بمانم.

ب)بله، صرفا به خاطر کنجکاوی

ج)گاهی اوقات چنین میلی در من ایجاد می‌شود.

 

9. درباره وفاداری به همسر چه فکر می‌کنید؟

الف)یک افسانه قدیمی است.

ب) این وفاداری از عشق و محبت سرچشمه می‌گیرد.

ج)این یک مسئله فطری است.

 

10. آیا شغلی که دارید با توانایی‌های شما سازگار است؟

الف)بله، کاملا

ب)نه ،پایین‌تر از توانایی‌های من است.

ج)نه، بالاتر از توانایی‌های من است.

 

11. تا به حال احساس کرده‌اید که می‌خواهید از همه چیز کنار بکشید؟

الف)گاهی اوقات، ولی این فکر را از سرم بیرون می‌کنم.

ب)هرگز

ج)فکر اینکه بالاخره روزی خودم را کنار می‌کشم، به من امکان ادامه می‌دهد.

 

12. نظر شما درباره این جمله چیست؟ «گاهی اوقات آنچه بر سر ما می‌آید همان چیزی است که سزاوارش هستیم.»

الف)کاملا درست است.

ب)گاهی اوقات، واقعیت دارد.

ج)غلط است

 

13. در لحظه‌ای که می‌خــواهـید بخوابید معمولا چه افکاری در ذهن شما شکل می‌گیرد؟

الف)افکار همراه با ترس و اضطراب

ب)خوشایند

ج)متنوع

 

14. کیفیت و حالت اولیـن خاطرات عاطفی شما چگونه است؟

الف)خنثی

ب)همراه با خشم

ج)همراه با شادی و لذت

 

15. از محل زندگی خودتان خوش‌تان می‌آید؟

الف)آن را خیلی دوست دارم.

ب)به تدریج به آن عادت کرده‌ام.

ج)تنها آرزویم رفتن به جای دیگر است.

 

16. نظر شما درباره این جمله چیست؟ «یک زندگی موفق رؤیای دوران کودکی است که در بزرگسالی تحقق می‌یابد.»

الف)فکر می‌کنم با اراده کردن و خواستن عملی است.

ب)به سختی می‌توان آن را عملی کرد.

ج)تحقق آن غیر ممکن است.

 

17. آیا قبول دارید که اگر وقت به خوشی نگذرد، زندگی حالت تیره‌ای به خود می‌گیرد؟

الف) نه، زندگی به هر حال زیباست.

ب)در این مورد نظری ندارم.

ج)بله، این واقعیت دارد.

 

18. تصور می‌کنید رفتار افراد خیلی پست یا خیلی بزرگ بر اثر سختی‌های زیادی که در زندگی تحمل کرده‌اند، حالت تهاجمی به خود می‌گیرد؟

الف) بله، در این مورد مطمئن هستم.

ب)گمان می‌کنم عکس این مسئله درست باشد.

ج)نه به نظر من این قضیه به سختی در رفتار آنها تاثیر می‌گذارد.

 

19. به طور کلی از نظر فکری کدام یک از 3 حالت زیر را دارید؟

الف)سرعت بالا

ب)سرعت متوسط

ج)کند و آهسته

 

20. آیا قبول دارید که صحبت کردن در مورد نقشه‌های خانوادگی خیلی خوب است ولی تنها تمایل و دوست داشتن برای انجام آنها کافی نیست؟

الف) بله، متاسفانه همین ‌طور است.

ب)خوشبختانه این نظر غلط است.

ج)این بستگی به فطرت افراد مختلف دارد.

 

21. آیا در برخی شرایط بدون اینکه دلیلی وجود داشته ‌باشد دچار اضطراب می‌شوید؟

الف) نه، هرگز اینگونه نمی‌شود.

ب)به ندرت برایم پیش آمده ‌است.

ج)بله، غالبا پیش می‌آید.

 

22. آیا برای‌تان اتفاق افتاده که در جامعه دقیقا معکوس منافع خود به شکلی عمل کنید که گویی نیروی ناشناسی شما را هدایت می‌کند؟

الف)بله

ب)این سؤال را نمی‌فهمم.

ج)گاهی اوقات کمی این احساس به من دست می‌دهد.

 

23. آیا قبول دارید که در عشق جنبه‌های عاطفی و غریزی باید همراه یکدیگر باشند؟

الف) نه، برعکس فکر می‌کنم.

ب)بله، به نظر من این مسئله اساسی است.

ج)نمی‌دانم.

 

24. آیا تاکنون برای‌تان اتفاق افتاده برای مدتی طولانی هر شب دچار افکار و رؤیاهای دردناک و ناراحت‌کننده شوید؟

الف)من هرگز خواب نمی‌بینم.

ب)این دقیقا مورد من است.

ج)شاید؛ دقیقا به خاطر ندارم.

 

25. معمولا احساس می‌کنید خوشبختی با شما همراه است؟

الف)این سؤال هیچ مفهومی ندارد.

ب)یکی، دوبار برایم اتفاق افتاده است.

ج) بله، غالبا همین احساس را دارم.

 

26. آیا می‌توانید با کسی ازدواج کنید که دوستش ندارید؟

الف)بله

ب) نه، این یک اشتباه بزرگ است.

ج)بستگی به شرایط دارد.

 

27. در وسایل نقلیه عمومی یا خصوصی به راحتی حالت غمگین و افسرده به شما دست می‌دهد؟

الف)تقریبا همیشه

ب)هرگز

ج)فقط در مواقعی که شرایط خیلی نامساعد باشد.

 

28. در کار روزانه‌، ناخوشایند بودن و بی‌حوصلگی بزرگ‌ترین مزاحم شماست؟

الف) درست است.

ب)اینطور نیست.

ج)گاهی اوقات ولی نه همیشه.

 

29. از میزان حقوق خود راضی هستید؟

الف) بله،راضی هستم.

ب) نه فکر می‌کنم تحت استثمار هستم.

ج)بهتر از این هم می‌توانست باشد.

 

30. آیا صبح‌ها هنگام بیداری و شب‌ها هنگام خواب از زندگی خود راضی هستید؟

الف)معمولا بله

ب)فقط صبح‌ها یا شب‌ها

ج)نه معمولا در این لحظات احساس اندوه می‌کنم.

 

31. آیا در دوران کودكی دچار وحشت‌های شبانه شده‌اید و آیا احساس کراهت از ماندن در تاریکی هنوز هم در شما وجود دارد؟

الف)هرگز

ب)در کودکی دچار این حالت می‌شدم ولی الان دیگر چنین نیست.

ج)بله و هنوز هم همانطور هستم.

 

32. فکر می‌کنید اشکالات فیریکی کوچک (مثل طاسی،جوش صورت، دماغ بزرگ و...) می‌تواند زندگی را مسموم کند؟

الف)نه، این مسخره است.

ب) بله، متاسفانه این واقعیت دارد.

ج) بهتر است به این موضوع فکر نکنیم.

 

33. آیا در گرایش به یادآوری کینه‌ای تند و تیز دارید؟

الف) نه، من کینه‌ای نیستم.

ب)سعی می‌کنم با فراموش کردن بر آن فائق شوم.

ج) انتقام چيزي است كه نمي‌توان آن را فراموش كرد.

 

34. شما هم معتقدید که هر سنی شادی‌ها و خوش‌های خود را دارد؟

الف) بله، درست است.

ب) نه، غلط است.

ج)بستگی به شرایط زندگی دارد.

 

35. این حس را دارید که بعضی از اجبارهای اجتماعی بهترین وقت شما را می‌بلعد؟

الف)نه، می‌دانم تا حدامکان چطور از این وضع جلوگیری کنم.

ب)بله

ج)نه، به سادگی خودم را با آن وفق می‌دهم.

 

بعد از نمره دادن به خودتان، نوبت شناخت خود است

امتیاز دهی ستون‌ها

 

گزینه الف:

بیانگر نکاتی است که در آنها در توافق مناسبی با خود زندگی می‌کنید.

 

گزینه ب:

در برگیرنده زمینه‌هایی است که در آنها توافق شما با خودتان دشوار ولی امکان‌‌پذیر است.

 

گزینه ج:

نشان‌دهنده نکات کم و بیش اساسی است که در آنها عدم توافق وجود دارد؛ عدم توافق بین آنچه می‌خواهید باشید و آنچه که هستید.

 

پاسخ‌هایی دور از انتظار

یکی از متخصصان روانشناسی می‌گوید: «توافق با خود در واقع نوعی تعادل روانی در شخصیت آگاه یا ناخودآگاه شخص، زندگی پنهان یا عمومی او و احساساتی اظهار شده او(احساساتی که می‌تواند به زبان بیاورد) است.» به همین دلیل پاسخ متعادل همیشه آن پاسخی نیست که به نظر شما مناسب محسوب می‌شود. به عنوان مثال در سؤال شماره 6؛ پرسیده شده آیا تمایلات در شما یک احساس قوی است؟ و کسی که پاسخ می‌دهد نمی‌دانم، توافق بیشتری با خود دارد تا کسی که کمی سطحی و بدون فکر کردن پاسخ می‌دهد «نه». مثالی دیگر: در پاسخ به سؤال 24 ،کسی که جواب می‌دهد:«من هرگز خواب نمی‌بینم» قطعا کمتر با خودش توافق دارد تا کسی که پاسخ داده «شاید، دقیقا به خاطر ندارم.» چون متخصصان فیزیولوژی می‌گویند همه خواب می‌بینند.

 

تحلیل بر اساس پاسخ‌ها...

 

اگر پاسخ‌های گزینه ج بیشتر از همه است

شما در مسیر موفقیت هستید

به نظر می‌رسد که شما در توافق با خود هستید و این حالت نه‌تنها در زمینه خودآگاه بلکه در زمینه ناخودآگاه نیز صدق می‌کند. در شما فراموشی‌های غیر قابل توجیه، خواب‌های عجیب و غریب یا وسواس‌های کوچک به ندرت وجود دارد و تاسف ناچیزی نسبت به گذشته یا تمایلات و بی‌صبری‌های آینده (از نظر شغلی و احساسی) به چشم می‌خورد. ارتباط موجود، بین تمایلات، استعدادها و توانایی‌های شما مناسب است.

 

اگر پاسخ‌های گزینه ب بیشتر از همه است...

توهمات را کنار بگذارید

در این حال، نارضایتی شما از محیط کار و و خانه خود حتمی است. شما با شخصیت درونی خود در تضاد هستید و مفهوم و معنای زندگی برایتان محتمل شده‌ است. نارضایتی شما، گاهی به صورت برخی احساسات و افکار تند بروز می‌کند. شاید این پرسشنامه بتواند فاصله‌ای را که بین آنچه شما می‌خواستید باشید و آنچه اکنون هستید وجود دارد، برایتان روشن سازد. وقتی این فاصله را بفهمید بیشتر می‌توانید برخی از توهمات را کنار بگذارید و با خود واقعی الان به توافق بیشتری برسید.

 

اگر همه ستون‌ها در یک حد هستند...

یک‌بار دیگر در آزمون شرکت کنید

منبع:مجله زندگی ایده آل

 



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1762
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

شخصیت شناسی از روی ابروها

می‌گویند چشم‌ها رازهای شخصیت آدم‌ها را برملا می‌کنند و برای پی‌بردن به افکار و احساسات یک فرد، کافی است در چشم‌هایش خیره شوند. گاهی ابروی فرد مقابل شما، بهتر از هر گوشه‌ای از صورتش، می‌تواند بگوید که هست و چطور زندگی می‌کند.

 

اگر می‌خواهید بدانید که همسر آینده شما، قرار است یک همسر مقدر اما حمايتگر باشد یا اینکه با مهربانی و صمیمیتش به شما آرامش دهد، بهتر است از همین ابتدای کار، به ابروهایش خیره شوید و خود واقعی‌اش را بشناسید.

 

سریع مضطرب می‌شوند

 

ابروهای موشکی: ابروهايي که انتهاي آنها به سمت بالاست و قسمت انتهای چشم فاصله دارد.

 

محققان معتقدند، کسانی که انتهای ابروی‌شان به سمت بالاست، افراد پر جراتی هستند که می‌توانند اضطراب‌شان را کنترل کنند و از پس موقعیت‌های سخت بر بیایند. البته روحیه خوب آنها هم در این زمینه به یاری شان می‌آید، زيرا نشاط و شادمانی از اجزای اصلی شخصیت آنهاست.

اگر انتهای ابروی کسی دچار افتادگی باشد، می‌توان گفت که شخصیت پیچیده ای دارد. مضطرب بودن و غیرقابل کشف بودن، ویژگی تمام کسانی است که فارغ از شکل اصلی ابرو، ابروهایی با انتهای افتاده دارند. این آدم‌ها بخش زیادی از انرژی شان را برای کنترل خود و جنگیدن با درون‌شان صرف می‌کنند و یک موضوع ساده که بسیاری از آدم‌ها به راحتی از کنارش می‌گذرند، می‌تواند برای آنها گران تمام شود و به شدت مضطرب‌شان کند.

 

قدرت خود را به رخ می‌کشند

 

کسانی که ابروهای طاق مانند دارند عاشق این هستند که قدرت را در دست داشته باشند و دوست دارند برهمه چیز نظارت و اشراف داشته باشند. البته گاهی با این ویژگی به خودشان هم آسیب می‌زنند، اگر بخواهید توجه این افراد را جلب کنید، نیاز به انجام کار خاصی ندارید، فقط کافی است، این تصور را به صاحبان ابروهای هفت مانند القا کنید «همه چیز در کنترل و زیر نظر شماست!

 

منطقی نه احساساتی

ابروهای خطی: ابروهایی که مثل 2 خط صاف در صورت کشیده شده‌اند.

 

صاحبان آنها افرادي متفکر و منطقی هستند. اگر می‌خواهید آنها را برای پذیرش یک موضوع قانع کنید، بهتر است از دلایل محکم و منطقی کمک بگیرید و به احساسات و اشک و آه متوسل نشوید. البته آنها در کنار منطقی و محکم بودن، گاهی هم لجباز به نظر می‌رسند و می‌توانند شما را با این ویژگی آزار دهند. اما باید بپذیرید که چنین افرادی قصد آزردن شما را ندارند و تنها همانی که هستند را به نمایش می‌گذراند.

 

پژوهشگران در بررسی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که داشتن ابروی صاف و مستقیم، نشانگر اندیشمندي، متفکري و ایده‌گرایی فرد است. آنها می‌گویند، صاحبان این ابروها به آنچه دارند قانع نمی شوند و همیشه دوست دارند از لحاظ شخصیتی و سبک زندگی، بالاتر بروند.

 

مغرور و مرموز

ابروهای طاق مانند: ابروهایی که ضخامت متوسطی دارند و مثل یک طاق وسط‌شان بالا آمده است.

 

از نظر پژوهشگران، صاحبان این ابروها با اعتماد به نفس هستند. اما گاهی لازم است فاصله‌تان را با آنها حفظ کنید، زيرا می‌توانند در عین جذابیت، آدم‌های مرموز و آب زیر کاهی باشند. آنها عاشق این هستند که قدرت را در دست داشته باشند و دوست دارند برهمه چیز نظارت و اشراف داشته باشند. البته گاهی با این ویژگی به خودشان هم آسیب می‌زنند، چراکه اگر گمان کنند کار از دست‌شان در رفته است، به شدت مضطرب و افسرده می‌شوند.

 

اگر بخواهید توجه این افراد را جلب کنید، نیاز به انجام کار خاصی ندارید، فقط کافی است، این تصور را به صاحبان ابروهای هفت مانند القا کنید «همه چیز در کنترل و زیر نظر شماست!»

 

آنها موفق می‌شوند

ابروهای گره خورده: ابروهای نزدیک به چشم که با کمی فاصله از بالای چشم رشد کرده‌اند.

 

صاحبان این ابروها، آدم‌های جدی و با اراده‌ای هستند که می‌خواهند حق شان را از زندگی بگیرند. آنها خیلی خوب می‌توانند روی موضوعات تمرکز کنند و به همین دلیل در کارهایی که محدودیت زمانی ندارند اما سخت و پیچیده هستند، بیشتر از دیگران موفق می‌شوند. به عبارت دیگر، اگر زمان کافی برای انجام یک کار را به آنها بدهید، همیشه از بهترین راه و به بهترین شکل آن را انجام می‌دهند، چراکه تمرکز بالای این افراد، باعث می‌شود در حل معماها، یک سر و گردن از بقیه آدم‌ها بالاتر باشند. این درحالی است که صاحبان ابروهای پیوسته، آدم‌های متفکری هستند که همیشه ایده‌های جالبی در سر دارند. این افراد تا زمانی که در مورد مسئله ذهنی شان به نتیجه نرسند، دست بردار نیستند و حتی به خاطر آن، از خواب و استراحت‌شان هم صرف نظر می‌کنند.

 

محققان می‌گویند کسانی که از نعمت داشتن چنین ابروهایی بی بهره اند و ابروهای‌شان دور از هم و بافاصله روییده است، شخصیتی ضعیف دارند و آنها برای داشتن زندگی بهتر از دیگران کمک مي‌گيرند و همچنين آدم‌های منزوی و ناپخته‌ای هستند.

 

پای قول‌شان می‌ایستند

ابروهای کمند:ابروهای بلند که ممکن است به شکل كمان، طاق و ... ظاهر شوند.

 

اگر فرد مقابل شما ابرویی بلند داشته باشد، احتمالا آدم کوشایی است که به سادگی دلسرد نمی‌شود. این قانون فارغ از شکل اصلی ابرو، در مورد تمام کسانی که ابروی بلند دارند صادق است و محققان معتقدند، صاحبان آنها از ثبات شخصیت برخوردارند. از نظر پژوهشگران، شما به راحتی می‌توانید به این افراد تکیه کنید و از حرفی که به شما زده‌اند یا قولی که داده‌اند مطمئن باشید، زيرا آنها با تمام وجود سعی می‌کنند اطرافیان‌شان را ناامید نکنند.

 

برخلاف ابروکمندها محققان می‌گویند، افرادی که ابروی کوتاه دارند، خیالاتی و رؤیا پردازند و به جای آنکه واقعیت را بپذیرند، ترجیح می‌دهند در دنیای ذهنی شان زندگی کنند. آنها معتقدند، صاحبان ابروی کوتاه برخلاف کسانی که ابروی بلند دارند، شخصیتی متزلزل و نااستوار دارند و کمتر می‌توانید روی حرف‌شان حساب کنید.

 

مرتب و منظم

پهن و مرتب: ابروهای صاف، پهن و مرتب که زیادی بلند هستند.

 

صاحبان این ابروها، در کارشان متخصص و توانمند هستند، آنها همیشه مرتب‌اند و برای کارهای‌شان برنامه‌ریزی دارند. صاحبان ابروهای صاف و پهن، بااقتدار و جدی هستند. بررسی‌های دیگری نشان داده ابروهاي پرپشت، نشانه تحرک زياد و پرانرژي بودن صاحبانش است. اما اگر ابروها زیادی پر باشند، احتمالا صاحب‌شان فردی حساس است. در زمان وقت‌گذرانی با او، حسابی به این فرد حساس توجه کنید، چون ممکن است خیلی زود از شما برنجد.

برخلاف آنها، کسانی که ابروهای نازک دارند، اغلب از اعتماد به نفس اندکی هم برخوردارند. این افراد به سادگی از پس مشکلات زندگی شان بر نمی‌آیند، چراکه حتی اگر توان حل آنها را داشته باشند، گمان می‌کنند در انجام آن کار ناتوان هستند.

 

محققان می‌گویند، افرادی که ابروی کوتاه دارند، خیالاتی و رؤیا پردازند و به جای آنکه واقعیت را بپذیرند، ترجیح می‌دهند در دنیای ذهنی‌شان زندگی کنند. آنها معتقدند، صاحبان ابروی کوتاه برخلاف کسانی که ابروی بلند دارند، شخصیتی متزلزل و نااستوار دارند و کمتر می‌توانید روی حرف‌شان حساب کنید.

 

پر از نیرو و نشاط

ابروهای کمانی: ابروهایی که ضخامت‌شان در حد متوسط است و مثل کمان هلالی هستند.

 

صاحبان این ابروها فریبنده هستند. اگر زنی چنین ابرویی را در چهره داشته باشد، توجه خواستگاران زیادی را به خود جلب می‌کند و اگر ابروهای مردی به این شکل باشد، احتمالا لطفات و مهربانی جزئی از خصوصیات اصلی اوست. بررسی‌های گروه دیگری از محققان نشان داده‌اند که ابروهاي کماني نشانه نيرو و نشاط صاحبانش است. این محققان می‌گویند، کسانی که صاحب ابروهای قوس‌دار هستند، دوستانه، گرم و زود جوشند و با هر شخصیتی کنار می‌آیند. اگر به دنبال فردی هستید که لحظه‌های تنهایی‌تان را پر از هیجان و شادی کند، صاحبان ابروهای کمانی بهترین گزینه برای شما هستند.

 

اما اگر به دنبال یک همسر مقتدر می‌گردید که بتواند بدون دخالت شما از پس همه مشکلات زندگی بربیاید، بهتر است دور خواستگارهایی که ابروی کمانی دارند را خط بکشید. چون آنها بیش از حد مهربان و صلح‌طلب هستند و حتی نمی‌توانند یک مورچه را بیازارند.

منبع:مجله سیب سبز



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1619
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.
موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پشتیبانی